بخش نخست را شماره پیش خواندیم. بخش دوم و پایانی درادامه می آید:
خلاصه: این مقاله مراحل اولیه برنامهریزی برای یک طرح تاریخ شفاهی و حقوق مدنی را که برای یک جامعه جهت پخش و نگهداری در رادیو طراحی شده را شرح میدهد. همراه با ارائه مستند پیچیدگیهای مربوط به مشارکت در برنامههای یک جامعه، هم چنین بر این مسئله که چگونه عصر دیجیتال برای صدور رضایت نامه مشکل ایجاد میکند و توانایی ما را جهت دسترسی و پشتیبانی و استفاده از منابع محدود قول داده شده به راویان به چالش میکشاند، توضیح داده میشود.
کلیدواژهها: عصر حقوق مدنی، مشارکت در جامعه، عصر دیجیتال، اخلاق، جلب رضایت و دسترسی آگاهانه، مالکیت حقوقی
اصول اخلاقی:
به عنوان مدیر طرح، من خودم به طور مستمرسئوالات اخلاقی را تعیین و بر آنها نظارت دارم و این بهترین کار است که ما به دنبال راههایی برای طراحی طرح جامعه خودمان باشیم. من متوجه شدم اصول و بهترین روشهای انجمن تاریخ شفاهی به عنوان با ارزش ترین سند برای کمک و سرعت بخشیدن به گفتگوهای ضروری با همکاران جامعهام محسوب میشود، اما متوجه شدم که این سند به طور جدی در زمانی که ما از زاویه دیگر به قضییه نگاه میکنیم و وارد جزئیات و عمق قضایا میشویم و در حال گزینش رویکردی نسبت به رویداد دیگر هستیمٰ دارای کمبود و نقایصی است. من از دستور العملهای قدیمیتر وروش های ارزیابی Evaluation Guidelines انجمن استفاده کرده و توانستم نکات بسیار تخصصی و جزئی را در آنها پیدا کنم. دستورالعملهای قدیمی به ما کمک کردند که رابطه مصاحبهکننده را با راوی و مسئولیتها و تعهداتی که از قبل آن روابط شکل گرفتهاند را بررسی و جهت دهی کنیم. موقعی که من احساس کردم که فی نفسه ممکن است مصاحبههای ما از مدار اصلی تاریخ شفاهی خارج شوند در آن موقع من برای اتخاذ استانداردهای سازمانهای دیگر با آنها به مشورت پرداختم. بیانیه مسئولیتهای اخلاقی و حرفهای انجمن مردم شناسان کاربردی آمریکا به من کمک کرد تا نسبت به تمام گروههای تشکیل دهندهای که ما باید در کارمان آنها را لحاظ کنیمٰ اطلاعات کاملی به دست آورده و در همان زمان، بیانیه انجمن تحقیقات فولکلور با موضوعات انسانی آمریکابه ما کمک کرد تا طرحهای مان را در چارچوب یک برنامه تحقیقاتی اجتماعی گاهی جنجال برانگیز قرار دهیم تا بتوانیم شناختی از تجارب گروههای محروم و فاقد قدرت به دست آوریم. معلوم شد که ما به چیزی بیش از یک علاقه ماندگار در تاریخ جامعه مان نیاز داریم تا بتوانیم این طرح را اداره کنیم. به موازات این که کمیته برنامهریزی در حال آماده کردن متن مذاکراتی بود که ما میباید از اعضای انجمن سئوال میکردیم، به نوعی از دقت و علاقه نیاز داشتیم تا بنیاد و اساس این طرح مان بر همگان آشکار شود.
دسترسی و رضایتنامه:
زمانی که ما تعداد نسبتاً زیادی مصاحبه ضبط کردیم، از خود سئوال کردیم که حال با این منابع چه کارهایی میتوان انجام داد. توقعات ما نسبت به اهداف طرح درطول زمان ارتقاء یافته بود وآخرین آن بکارگیری لوازم لازم برای آرشیو دیجیتالی بود تا موضوعات را در داخل خود مصاحبهها به صورت فهرست بندی شده درآورد. (ما به دنبال پیاده کردن نوارها نبودیم، چرا که ما از همان ابتدا به منابع صوتی مان ( شنیداری) به عنوان منبع اصلی و پایه هر برنامهای که داشتیم نگاه میکردیم). ما انتظار داشتیم که بتوانیم یک مستند صوتی یا سریالهایی برای رادیو وایسو، بسازیم تا قسمتهایی از آن مصاحبهها از طریق کانالهای در دسترس محلی مان بر روی آنتن بروند تا محققین انفرادی یا سازندگان مستندهای محلی سر شوق آمده و جهت دسترسی به تاریخ انجمن برای اهداف شخصیشان دست به کارهایی بزنند. ما این احتمال را نیز در نظر گرفتیم که علاقه به تاریخ ما ممکن است مورد علاقه افراد خارج از جامعه ما نیز قرار گرفته و این شاید به منزله شانسی برای طرح ما باشد تا بتواند خود را به عنوان گرایشی عمومی در Midwest(میدوست) مطرح کند. ما هم چنین این احتمال را نیز در نظر گرفتیم که امکان دارد تعداد معدودی از چهرههای کلیدی انجمن بتوانند بخاطر شخصیتشان یا نقشی که آنها برای منافع جامعهشان بر عهده گرفته و از این طریق به عنوان نماینده شهر و عصرشان شناخته گردیده بودند، به عنوان الگویی ممتاز شناخته گردند.
با مخاطبانی که در ذهنمان ساخته بودیم (چیزی به مراتب بیشتر از آنچه که ما در ابتدا فکر میکردیم)، سناریوهای مختلف را تجسم نمودیم. اولین نگرانی که توسط اعضای کمیته برنامهریزی مطرح شد، حقوق اقتصادی بود. آیا میشد کسی با هدف کسب سود و درآمد در خارج از چارچوب جامعه ما فیلمی بسازد و هیچ گونه تعهد مالی به اعضای شرکتکننده در ساخت فیلم اش نداشته باشد؟. دومین نگرانی ما مربوط به زمانی میشد که تعدادی از لغات و اصطلاحات مورد استفاده در مصاحبهها ممکن بود که مورد سوءاستفاده واقع شده و مورد کلاهبرداری یا تهاجم اینترنتی قرار بگیرند و عدهای در این بین از آب گل آلود ماهی گرفته و اوضاع را متشنج کنند. در ادامه متوجه شدیم که ما خواهی نخواهی یک سازمان بیشتر سفیدپوست هستیم که به دنبال جمعآوری و نشر بیشتر افکار اعضای سیاهپوست جامعه خود هستیم. ما متوجه شدیم که باید نسبت به این واقعیت از خود حساسیت نشان دهیم. تصمیم گرفتیم که دسترسی و ورود به استودیوهای رادیو وایسو را برای هر کس که مایل به شنیدن آنها باشد آزاد کنیم. یک سیستم ورود و یک سیستم اجازه (مجوز) برای استفادههای مجاز راه خواهند افتاد. تنهاموارد قابل استفاده اجازه داده شده، موضوعات آموزشی، تحقیقاتی و هر نوع تولیداتی که ماهیتاً غیرانتفاعی بودند را در بر میگرفت. اما واقعیتهای عصر دیجیتال بسرعت همه چیز را تحت الشعاع خود قرار داد. از آنجا که صدای دیجیتالی به راحتی از طریق بلندگوهای رایانه قابل پخش بوده، به آسانی کپی شده و به سرعت هر چه تمام تراز طریق امکانات چند گزینهای پخش خواهند شد. با وجود نرم افزارهای ویرایشی مربوط به مطبوعات که در بیشتر رایانه و تلفنها نصب گردیدهاند، امکان اینکه گفتههای کسی به شکل ویرایش شده و آماده ارائه باشد، به شکل دائم وجود دارد. حتی بارگذاری خبر در باره طرح از طریق رسانههای اجتماعی، این شانس را بوجود میآورد تا گفتههای راوی به ناگهان از گوشیهای شنوندهای که اصلاً احتمالش وجود نداشت که شنونده چنین برنامهای باشد، شنیده شود.
حقیقتی که مجبور به باور آن بودیم این بود که شما در عصر دیجیتال دیگر به آسانی کنترلی بر دسترسی یا پخش برنامهها ندارید. شما میتوانید محدودیتها را دسته بندی (طبقه بندی) کنید اما نمیتوانید به راویانتان این تضمین را بدهید که شما دارای ابزارهای فناوری هستید که با استفاده از آن امکانات بر آن محدودیتها غلبه میکنید. این نکته اخیرالذکر مخصوصاً برای آن اعضای کمیته برنامهریزی که بر پویایی قدرت بکار برده شده در هنگام مصاحبه با گروههای اقلیتی محروم تاکید میورزیدند، بسیار مهم بود. ما با هوشیاری خاصی ماموریتمان را انجام میدادیم و چشمانداز آن فعالیتها را بررسی میکردیم و نسبت به کارمان، تعهدی پایدار و همیشگی در مورد روند صادقانه و رضایت بخش اطلاعات کسب شدهمان داشتیم.
مالکیت و جنبههای قانونی
هنوز به این سئوال که چه کسی به کارهای ضبط شده دسترسی داشته باشد جوابی داده نشده بود که سئوالات دیگری نیز مطرح شدند. مصاحبهها به چه کسی تعلق داشت (صاحب اصلی مصاحبهها چه کسی است)؟. جوابهای اولیه کمیته برنامهریزی این بود که هر سازمان و هر مصاحبهکننده باید نسخهای از هر مصاحبهای را که متعلق به خود بود را داشته باشند. اما به موازات این که حقوق قانونی و مسئولیتهای ما بیشتر عیان میشدند، لحن گفتگو تغییر کرد. دیگر این مسئله که هر کس باید نسخهای از مصاحبهها را در اختیار داشته باشد مطرح نبود. در عوض، این مسائل که چه کسی مسئول حمایت از قراردادهای حقوقی بین طرح، مصاحبهکننده و راوی است ؟ یا چه کسی مسئول نگهداری مصاحبهها تا ابد خواهد بود؟ مطرح گردیدند.
بطور کلی، تاریخ شفاهی برای هم مصاحبهکننده و هم راوی حقوق قانونی مشخصی را تبیین نموده است. هر کدام از آنها حق کپی رایت را در مورد مصاحبههای ضبط شدهای که خود در شکل گیری اولیه آن دخالت داشته اند را دارند. وقتی که مصاحبهها جمعآوری و در یک آرشیو نگهداری میشوند، حقوق مربوط به آن نیز همراه با یکسری شرایط از قبل تعیین شدهای جهت دسترسی یا عدم دسترسی و استفاده از آنها، به آرشیو منتقل میشود. کمیته برنامهریزی منابعی را جهت شروع به کار امور حقوقی در اختیار داشت. رادیو وایسو نسبت به امورحقوقی مربوط به مصاحبههای صورت گرفته صوتی تاریخی و معاصر آشنایی کاملی دارد. جهت مشاوره، و ارتباط ضمنی با رادیوو همینطور از آنجایی که ایستگاه، فرم مفصل مربوط به مجوز پخش را از قبل در اختیار داشت، برای کمک به یک طرح محلی، سازمان غیرانتفاعی Story Corps پا به میدان گذاشت. هم چنین کانال در دسترس محلی جامعه مان فرمهای مجوز پخش برنامههای آرشیوی صوتی تصویری مخصوص به خود را در اختیار داشت. راویانی که موافقت کنند تا مصاحبهشان به شکل هم صوتی وهم ویدئویی ضبط گردد، هر دو شکل فرمهای مجوز پخش را امضاء خواهند کرد. ما پیشنویس سندی را بر اساس قالب و فرم اصلی مجوز پخش با موضوعیت تاریخ شفاهی تهیه و بخاطر مسائل اشکال مختلف پخش رادیویی هم درزمان حال حاضر وهم در آینده آن را به چند شکل مختلف آماده نمودیم. مثل بیشتر مجوزهای پخش، شکل موجود مجوز پخش در رادیو وایسو هم به مصاحبهکننده و هم به راوی این اجازه را میدهد که طی امضاء سندی حق کپیرایت خود و اجازه پخش آن را به رادیو وایسو منتقل کنند. در اغلب موارد، مصاحبهکننده و راوی، حق کپیرایت مصاحبههایشان را برای خود محفوظ نگاه میدارند. اما کمیته برنامهریزی به این نتیجه رسید که اگر اوضاع به همین منوال پیش برود ما نمیتوانیم با این موافقت نامهها به اهداف خود برسیم چرا که با موافقت نامههای فعلی، این امکان هست که مصاحبهکنندگان با توجه به نوع موافقت نامهای که در دست دارند هر طور که خود بخواهند پخش آن مصاحبهها را در اختیار خود دارند. گرچه داوطلبان شرکتکننده در این طرح به شکل داوطلبانه و به خاطر خود طرح و نه کار تحقیقاتی جداگانه در آن شرکت کرده بودند، در عوض ما بنا را بر این گذاشتیم که با هر مصاحبهکننده حاضر در این طرح به شکل قراردادی( کارمزدی) کار بکنیم. یک فرم قرارداد کارمزدی در بستههای آموزشی داوطلبان قرار داده شد با این مضمون که مصاحبه کنندگان داوطلبان طرح هیچ گونه حقی بر این طرح ندارند اما طبق شرایط موجود در قرارداد و مجوز پخش آن، حق دسترسی و استفاده از مصاحبهها را خواهند داشت. کمیته برنامهریزی هم چنین با سئوال دیگری مواجه شد و آن این که: اگر راوی موافقت کرد که در طرحی شرکت کند اما مایل بود که در مصاحبه ضبطشدهاش محدودیتهای دسترسی بر روی آن قرار دهد، باید چه کرد؟. در اغلب موارد این محدودیتها به دوره زمانی خاص یا تا زمان مرگ راوی محدود میشود.
با توجه به مفاد قرارداد، کمیته برنامهریزی متوجه این قضیه شد که رادیو وایسو نیازی ندارد که به طور مستمر محدودیتهای شخصی را اعمال کند. پس این به اراده کمیته برنامهریزی بستگی داشت که به کسی اگر خواست دسترسی بیشتری به آرشیوها تقدیم کند. فرم مجوز پخش برای وکیل رادیو وایسو و دانشگاه آنتیاک فرستاده شد و تغییرات کمی در آن داده شد. این سند بدین ترتیب آماده و با راوی در طی مذاکرات پیش از مصاحبه در میان گذاشته میشود. 5 سازمان دیگر، همین سیستم دسترسی و ورود به آرشیوهای ما را برای خود در نظر گرفته و به عنوان قانونی عمومی لحاظ نمودند. یعنی، مالکیت مصاحبهها به طور کامل متعلق به راویان بوده و وظیفه قانونی آنها برای استفاده و نگهداری از منابع آرشیوی بطور انحصاری در چهارچوب موافقتنامهای که قبلاً امضاء کردهاند در انحصار کامل رادیو وایسو قرار دارد. کمیته برنامهریزی و سازمانهای کارگزار (نمایندگی) به عنوان محافل فراگروهی با یکدیگر همکاری نموده و جهت تسهیل برنامههای طرح و اهداف جامعه، فعالیت خواهند کرد.
نتیجهگیری:
این یک نکته ضروری است که در مرحله برنامهریزی دقت زیادی صورت گیرد. کمیته برنامهریزی باید لیست جامع و بلند بالایی از نمایندگان و افراد جامعه را تهیه کند تا بتواند در طول یک دوره زمانی طولانی و پایدار به نمایندگی از جامعه به سئوالات بسیار مهمتری که تاکنون به آنها پاسخ مناسبی داده نشده و یا بیپاسخ مانده،جواب داده و گوشههایی از تاریخ تاریک را شفاف و روشن کنند. طرحی که فاقد چنین برنامه اساسی باشد بیشتر سئوال و مشکل به وجود میآورد تا اینکه کشف حقیقت کند. عصر دیجیتال به نوبه خود موضوعات پیچیدهای را به همراه دارد که باید به دقت کنترل و بررسی شده و قبل از این که به مرحله نهایی و برنامهریزی برسد به طور همه جانبهای رفع و رجوع گردد. رضایتنامه و مقررات دسترسی جزو موانع و موارد مشکلزا محسوب میشوند که اگر فکری به حال آنها نشود ( به حساب نیایند) در ادامه کار محدودیتهای جدی تری را به وجود خواهند آورد. مواظب باشید که چه قولی میدهید، فناوری میتواند با مهارت هر چه تمامتر توانایی شما را در مورد دسترسی و انتشار منابع زیر سئوال ببرد. شرکتکنندگان شایستگی این را دارند که از استانداردهای کار چنین طرحی مطلع شوند تا از این طریق هم از کار حمایت نموده و هم گستره احتمالات را افزایش دهند. مالکیت و حقوق اقتصادی جزو نگرانیها و دغدغههای جدی عده زیادی از افراد جامعه و حتی از لحاظ تاریخی گروههای محروم بوده است. زمان میخواهد تا حقوق و مسئولیت ها از هم باز شناخته شوند.
همراه با 5 سازمان دیگر که تلاش هم زمانی را برای طرح مصاحبه انجمن آغاز نموده بودند، ما فکر میکردیم که میتوانیم کار را در ظرف یک الی دو ماه به پایان برسانیم. با این وجود 2 سال طول کشید تا ما بتوانیم مراحل سازماندهی و آموزش طرح انجمن را به اتمام برسانیم. این تأخیر باعث ضرر و زیان به ما شد. تعدادی از افراد جامعه قبل از اینکه بتوانیم روایت آنها را ضبط کنیم از دنیا رفتند و این اوج بدبیاری و مصیبت است که جامعهای فرد مسن خود را از دست میدهد. با این وجود ما با اطمینان و اتکاء به نفس بیشتری کار خود را ادامه داده و با شناخت از پیچیدگیها و تفاوتهای ظریف به جمعآوری تجارب همسایگانمان پرداختیم. ما هم چنان حمایت از اجرای این کار خوب را در راستای وظایف مان بر خود واجب میدانیم اما فقط به این علت که زمان مقتضی را گذراندیم تا با چالشهای آن آشنا گردیم.
بروک بریان، محقق مستقل و تهیهکننده انجمن برای رادیو دولتی وایسو است که در آن طرح Yellow Springs Story را اداره میکند.
پایان
بروک برایان
Brooke Bryan
ترجمه: علیمحمد آزاده
منبع: ohda.matrix.msu.edu