شماره 46    |    18 آبان 1390



نقدي بر كتاب تاريخ نگري و تاريخ نگاري جنگ ايران و عراق- بخش دوم و پایانی

بخش نخست این نقد را در شماره 45، خواندیم، بخش دوم و پایانی در ادامه می آید:

بخش اول كتاب، با عنوان : «تاريخ نگاري جنگ، چالش ها، محدوديت ها، آسيب ها» در دو فصل مقالات و گفت و گوها تنظيم شده است. در فصل مقالات، مقاله: «تاريخ و تاريخ نگاري جنگ ايران و عراق؛ دقايق و درنگها» آقاي محمد دروديان با طرح برخي مباحث نظري پيرامون هستي تاريخي و نسبت آن با جنگ، سعي در طرح نظرات مختلف درباره شأنيت تاريخي جنگ و موضوعيت تاريخ نگاري آن كرده اما نتيجه اي از بحث حاصل نكرده است كه آيا پرداختن به حوادث مربوط به جنگ تاريخ است يا تاريخ نگاري؟ در يك برداشت كلي، اين مقاله سعي در ارائه بايسته هاي تاريخ نگاري جنگ كرده اما شايد به لحاظ اختصار و عدم ورود انديشه مؤلف به موضوع موضوعيت يا عدم موضوعيت جنگ در جرگه مباحث تاريخ نگاري روشن شده است. به علاوه تعريفي كه از وجوه هستي شناسانه تاريخ، در تنها پي نوشت مقاله، داده است چندان گويا نیست و نسبت آن با معرفت تاريخ يا وجه هستي شناسانه تاريخ (تاريخ از منظر آنتولوژيك) روشن نيست. در مقاله دوم فصل اول اين بخش با عنوان «جريان هاي تاريخ نگري و تاريخ نگاري جنگ ايران و عراق»، آقاي عليرضا كمري بدون ارائه تعريفي از تاريخ نگاري و تاريخ نگري، به شيوه هاي تاريخ نگاري مرسوم در ايران دوران اسلامي و ذكر نمونه هايي از اشكال تاريخ نگاري سنتي (نقلي – روايتي) و تاريخ نگاري نقدي ـ تحليلي در دوره معاصر پرداخته و در آخر نسبت آن را با تاریخ نگاری جنگ بررسی کرده است. دو نکته قابل تأمل درخصوص اين مقاله، يكي اين است كه به لحاظ روش شناسي، حال و گذشته همواره در پيوند با يكديگر در تاريخ نگاري تجلي پيدا مي كنند و اين قاعده اي هميشگي است، از اين روي نمي توان گفت نگرش خاصي كه در يك دوره بر تاريخ نگاري غالب مي شود «تعلق و نسبت تاريخ را با زمان حال از هم» گسسته است. (ص39) شايد نگرش غالب جاي نقد داشته باشد اما از منظر دانش تاريخ، آنچه كه در پرتو آن نگرش حاصل مي شود تاريخ نگاري معطوف به پيوستگي گذشته و حال است و شرايط گفتماني زيست – بوم مورخ در آن تأثير دارد. نكته ديگر اين كه علم تاريخ در مفهوم امتزاج افق ها و تداخل فضاهاي گفتماني، رويكردهاي پوزتيويستي، هرمنوتيكي و پديدارشناختي را در جاي خود به كار مي گيرد و لذا در پيوند ميان رشته اي و كاركردي نيز هريك از اين حوزه ها اثرگذاري خاص خود را دارند و لذا محدود كردن مباني معرفتي تاريخ به يكي از اين حوزه ها چندان پذيرفته نيست. (ص41-40)
سومين مقاله فصل اول بخش اول به قلم آقاي محمد دروديان سعي در بررسي تنگناهاي پيش رو در پرداختن به تاريخ نگاري جنگ كرده كه در جاي خود جالب است. در عين حال به جاي طرح تنگناها به عواملي كه ضرورت پرداختن به مقوله جنگ را مهم جلوه مي دهد و محورهايي كه پژوهش هاي مرتبط به جنگ مي تواند در قالب آنها انجام گيرد پرداخته است.

مقاله «آسيب شناسي تاريخ نگاري جنگ» از خانم فرانك جمشيدي به لحاظ متدلوژيك يكي از مقاله هاي خوب و قابل تأمل است كه با طرح مسأله و رعايت چارچوب روشي، نقطه نظرات خويش را پيرامون ضرورت و بايسته هاي پرداختن به تاريخ جنگ را طرح كرده است. نويسنده با ارائه ربطي وثيق ميان تاريخ و هويت و نسبت آن با گزينش و تفسير تاريخي جنگ را حادثه اي مهم تلقي كرده كه مي تواند به عنوان بخشي از هويت جامعه ايراني با رويكرد معاصريت در تاريخ مورد نظر قرار گيرد. هرچند بسط برخي نقطه نظرات روشي در مواقعي موجب تطويل كلام شده است اما رويكرد فرهنگي نویسنده به موضوع و طرح آسيب هايي كه مي تواند تاريخ نگاري جنگ را با شائبه همراه سازد از نقاط قوت مقاله است. در جمع بندي و نتيجه گيري هم كه ادغام آنها مشكلي در چگونگي مقاله ايجاد نمي كرد  نقطه نظرات مثبتي جمع شده است.

فصل دوم بخش اول به گفتگوهايي درباره خاطره گويي و سبك تاريخ شفاهي در هنگام پرداختن به تاريخ نگاري جنگ مجموعه گفتگوهايي را در خود جاي داده كه قابل تأمل و البته همچون مطالب مطرح در نشست هاي علمي و مصاحبه اي جاي بحث فراواني دارد تا به پروردگي هرچه بيشتر موضوع كمك كند.
بخش دوم مجموعه اخير با عنوان «تاريخ نگاري جنگ،‌ظهور و بروز، رشد و شكل گيري» از سه فصل با عناوين «تاريخ نگاري جنگ در مركز مطالعات و تحقيقات جنگ»، «تاريخ نگاري جنگ در ارتش» و «مقالات» تركيب يافته است. در فصل اول چگونگي شكل گيري بخش تاريخ جنگ در سپاه پاسداران از سال 1360 را توضيح داده و سپس به چگونگي پرداختن به جنگ از سوي اين مركز در قالب تشريح مباني تاريخ نگاري جنگ، ضرورتها و اهداف تاريخ نگاري جنگ در بخش جنگ دفتر سياسي سپاه، مقدمات اوليه شكل گيري بخش تاريخ جنگ در دفتر مذكور و در نهايت انتقال بخش تاريخ جنگ از دفتر سياسي به مركز مطالعات و تحقيقات جنگ سپاه پاسداران پرداخته است. اين فصل تاريخچه اي از آنچه كه در سپاه پاسداران و خاصه دفتر سياسي سپاه پيرامون جنگ و تاريخ نگاري آن صورت گرفته در خود دارد. همين طور مقالات يا مانيفست هايي درخصوص اهميت و چگونگي پرداختن به تاريخ و تاريخ نگاري جنگ به قلم آقايان مجيد نداف و امير رزاق زاده آمده كه در جاي خود جالب و در روشن كردن عملكرد و سابقه فعاليت دفتر سياسي سپاه و ديدگاههاي مورد نظر در پرداختن به تاريخ نگاري جنگ قابل تأمل است. تاريخ نگاري جنگ در ارتش، گزارشي است به قلم آقاي مسعود بختياري فعاليت هاي تاريخنگارانه درباره جنگ كه در ارتش جمهوري اسلامي ايران انجام شده است را در خود دارد: تلاش هاي آغازين براي پرداختن به تاريخ جنگ در ارتش، روش شناسي تاريخ نگاري جنگ در دافوس، ادامه و استمرار حيات تاريخ نگاري جنگ در ارتش، انعكاس تاريخ جنگ در كتب آموزش دانشكده افسري نيروي زميني و ... از جمله مباحث اين گزارش است . فصل سوم بخش دوم، دو مقاله با عناوين «فراشدن از تبليغ و رسيدن به تبيين در تاريخ نگاري جنگ/ دفاع مقدس» و «تاريخ نگاري جنگ، ناگفته ها و نانوشته ها» اولي به قلم آقاي عليرضا كمري و دومي به قلم آقاي كاوه بيات را در خود جاي داده است. آقاي كمري در مقاله خود باز با پرداختن به اشاره اي به تاريخ نگاري در يونان باستان و سپس سير تاريخ نگاري در ايران دوران اسلامي به سراغ موضوع رفته و ضمن مهم شمردن ضرورت داشتن انديشه تاريخي براي پرداختن به تاريخ نگاري و نقد تقدير گرايي حاكم بر انديشه عمومي؛ موضوع را دنبال كرده است. همين طور راهكارهايي براي بهتر شدن وضعيت تاريخ نگاري جنگ در ايران پيشنهاد كرده و ضمن شرح چيستي تاريخ نگاري جنگ به چگونگي عملكرد سپاه پاسداران در اين خصوص پرداخته و برخي از‌آثار منتشر شده را معرفي كرده و در نتيجه گيري كافي نبودن پژوهش هاي حاضر و لزوم غور بيشتر در اين مقوله را يادآوري كرده است. كاوه بيات در تاريخ نگاري جنگ، ناگفته ها و نانوشته ها، ضمن بيان اهميت جنگ به عنوان يك حادثه به چگونگي پرداختن به اين مهم در محافل خارجي و داخلي پرداخته و سهم هر دسته از اين تحقيقات را با در نظر داشتن فضاي زماني دوران جنگ و پس از آن را تحليل كرده است. سپس به معرفي آثاري كه از طرف مركز مطالعات و تحقيقات جنگ منتشر شده پرداخته و از كتابهايي همچون «نبرد فاو»، «از خرمشهر تا فاو»، «راهنماي عمليات جنگ هشت ساله» و ... ياد كرده است. در ادامه تحقيقات صورت گرفته پيرامون عملكرد ارتش و به خصوص «مجموعه ارتش جمهوري اسلامي ايران در هشت سال دفاع مقدس» پرداخته و در ادامه مسائل بحث نشده جنگ را با توجه به جايگاه ارتش در شروع جنگ، عملكرد نيروهاي نظامي اشاراتي كرده و نيم نگاهي به نگرش عمومي در خصوص ادامه يا عدم ادامه جنگ در مراحلي از تاريخ جنگ پرداخته است.

فصل چهارم بخش سوم، گفتگويي درباره تاريخ جامع جنگ، چيستي مباني، ضرورت ها و ملاحظات آن را به ميزباني فصلنامه نگين و حضور آقاي مير فيصل باقر زاده در خود جاي داده است.
بخش سوم با عنوان:« روايت و تاريخ نگاري جنگ، چيستي روايت و چرايي و چگونگي تغيير آن» در سه فصل «مقالات»، «گفتگو» و «ضميمه ها و سخنراني ها» مطالبي را درباره تاريخ و تاريخ نگاري جنگ در خود جاي داده است. چهار مقاله اي كه در فصل اول با عناوين «درآمدي بر مطالعه نشانه شناختي روايت» از آقاي عليرضا كمري، «شناسايي زمينه ها و عوامل مؤثر بر تغيير روايت جنگ» از آقاي محمد دروديان، «روايتگري (جنگ)؛ ملاحظات، آسيب ها و تهديدها» از آقاي محمد جان پور و «فرماندهان جنگ به روايت هم رزمان و هم رتبگان نظامي آنها» از خانم فرانك جمشيدي آمده است، هريك با رويكردي خاص به روايت و جايگاه آن در تاريخ شفاهي و اهميت آن در شرح تاريخ و تاريخ نگاري جنگ پرداخته اند. مقاله آقاي كمري از اين جهت كه به مفهوم روايت و لفظ و معناي آن دقيقتر پرداخته و در چارچوبي ادبي – تاريخي آن را دنبال كرده است براي اصحاب تاريخ كارآمدتر است. فصل دوم گفتگوهايي را پيرامون روايت و رويكرد روايتي به جنگ با حضور آقايان مرتضي سرهنگي، هدايت الله بهبودي و احد گودرزیاني و محمد دروديان آمده و در فصل سوم يك سخنراني با عنوان «روايت جنگ در اردوهاي راهيان نور» از آقاي مرتضي مصطفوي و ضميمه اي با عنوان «منشور روايتگري» از آقاي حسن يكتا آمده است.

جمع بندی

در يك نگاه كلي مجموعه مقالاتي كه با عنوان تاريخ نگري و تاريخ نگاري جنگ ايران و عراق تأليف شده است اگرچه در قسمت مقالات، مقالاتي را در برگرفته كه قبلاً در فصلنامه نگين به چاپ رسيده اند و لذا همگرايي لازم را در خصوص موضوع و عنوان واحدي ندارند اما با تقسيم بندي كه گردآورنده اثر انجام داده تا حدي اين كاستي كم رنگ شده است. به علاوه برخي مقالات از حيث پرداختن به مباحث نظري و معرفت شناسي تاريخ قابل تأمل‌اند و در جاي خود آموزنده مي باشند. گفتگوها و خاطره‌گويي‌ها و روايت نگري‌ها نيز در جاي خود اهميت دارند. چراكه درباره حادثه مهمي از تاريخ اين مرز و بوم به رشته تحرير درآمده اند كه رويارويي نظامي صرف نبوده و جوانب مختلف حيات سياسي، اقتصادي و فرهنگي جامعه ما را تحت تأثير قرار داده است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع
- ادواردز، پل، فلسفه تاريخ، مجموعه مقالات از دايره المعارف فلسفه، ترجمه بهزاد سالكي، تهران، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، 1375.
- پین، مايكل (ويراسته)، فرهنگ انديشه انتقادي از روشنگري تا پسامدرنيته، ترجمه پيام يزدانجو،چ3، تهران، نشرمركز، 1386.
کمری، علیرضا، تاريخ نگري و تاريخ نگاري جنگ ايران و عراق، (مجموعه مقالات)، تهران، مرکز اسناد دفاع مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1387.
- هوي، ديويد كوزنز، حلقه انتقادي، هرمنوتيك تاريخ، ادبيات و فلسفه، ترجمه مراد فرهادپور، چ3،  تهران، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، 1385.
- واعظی، احمد، درآمدی برهرمنوتیک، تهران، چ4، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی،1386.

دكتر سيد ابوالفضل رضوي



http://www.ohwm.ir/show.php?id=861
تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.