| |
|
جستجو
|
 نقش اشیا در روایت شفاهیفلاسفه هر چیزِ دارای وجود یا دارای قابلیت وجود را شیء (Object) میخوانند. این مفهوم میتواند در قالبهای مادی، مفاهیم انتزاعی و حتی احساسات و تجربیات انسانی ظهور و بروز داشته باشد. به عبارت دیگر شیء به دامنه وسیعی از موجودات و پدیدهها اشاره دارد که هر کدام ویژگیها و خصوصیاتی دارند و در صورتهای مختلف قابل درک هستند.

 پاسخ کارشناسان به سؤالات تاریخ شفاهی100 سؤال/810 نکتۀ کلیدی برای پیشمصاحبه، به ترتیب اهمیت: 1. ایجاد رابطۀ اعتماد و کاهش اضطرابِ راوی 2. سنجش توان، آمادگیِ روحی و جسمی و قابلیتِ مصاحبهپذیریِ راوی 3. شناختِ حساسیتها، خطوطِ قرمز و محدودیتهایِ راوی 4. شناسایی و ارزیابیِ کلیاتِ محتواییِ خاطرات و نقاطِ کورِ روایت 5. تعیینِ خطوطِ اصلی و چارچوبِ منسجمِ مصاحبۀ اصلی 6. آشنایی با ویژگیهایِ فردی و سبکِ گفتاریِ راوی 7. یادآوری نکاتِ مهم به راوی، بهمنظورِ آمادهسازیِ او برای گفتوگویِ اصلی 8 . جلبِ رضایتِ آگاهانه و توضیحِ حقوق و انتظاراتِ پروژه برای راوی...

 سیصدوهفتادودومین شب خاطره - 2مجری، راوی دوم را چنین معرفی کرد: حاج حسن ناجیراد، متولد فروردین 1343 در شهر مذهبی بروجرد است؛ شهری که فضای دینی و خانوادگیاش مسیر زندگی بسیاری از نوجوانان آن روزگار را شکل میداد. او نیز در خانوادهای مذهبی بزرگ شد؛ خانوادهای که یکی از داییهایش روحانی بود و بیتردید در شکلگیری نگاه مذهبی و انقلابی او اثرگذار شد.

 معرفی کتاب پاکسِتانهجده روایت از خدام و زوار اربعین شبه قاره در سیستان و بلوچستانپاکسِتان به کوشش احسان قائدی وانانی، مجموعهای است از هجده روایت میدانی از ده نویسنده درباره زائران شبه قاره؛ زائرانی که از مرزهای میرجاوه و ریمدان خود را به ایران میرسانند تا در موکبهایی که چند سالی است برپا شده نفسی تازه کنند و ادامه مسیر را به سمت زیارت اربعین پیش بروند. این روایتها سرشار از مهماننوازی مردم سیستان و بلوچستان است.

وقتي براي ما مينويسيد...
وقتي براي هفتهنامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مينويسيد، دوست داريم نکتههايي را در نظر بگيريد.
اين هفتهنامه نوشتهها و دانستههاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطرهگويي، خاطرهنگاري، يادداشتنويسي روزانه، سفرنامهنويسي، وقايعنگاري، روزشمار نويسي و... نشان ميدهد. حتي براي زيرشاخههاي رشته تاريخ هم جا باز کردهايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارشها، مصاحبهها، مقالهها، يادداشتها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميلتان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقالهها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دستمان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اينباره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دلمان ميخواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفتهنامه، با نوشتههاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلممان از دايره اخلاق بيرون برود.
|
|
  شانههای زخمی خاکریز - 26
به سمت خرمشهر حرکت کردیم. اولین بار بود این شهرِ ویرانشده را میدیدم. یک ساختمان سالم پیدا نمیشد. بعد از مدتی گردش در مخروبههای شهر، یک ساختمان سهطبقه را انتخاب کردیم. سقف و دیوارهای ساختمان بر اثر گلولههای توپ و خمپاره سوراخهای زیادی داشت. قرار شد طبقه همکف آنجا را برای اورژانس ش.م.ر آماده کنیم. طرز ساختمان اورژانس ش.م.ر با اورژانس زخمیهای غیرشیمیایی تفاوت داشت. اینجا را میبایست به سه قسمت جدا از هم تقسیم میکردیم، ولی در همان حال باید هر سه قسمت با یکدیگر ارتباط داشتند. یعنی اول رختکن را میزدیم که مجروحان شیمیایی لباسهای آلوده را از تن در آورند...
 
| |
© تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.
|