| |
|
جستجو
|
 مدیریت مصاحبههای تاریخ شفاهییکی از مباحث اولیه و مهم در تاریخ شفاهی انتخاب موضوع «طرح تاریخ شفاهی» است. هر چند موضوعات تاریخ شفاهی متعدد و متنوع هستند ولی بهتر است، مصاحبهکنندگان در انتخاب موضوع چند اصل مهم را در نظر داشته باشند. نخست اینکه آیا موضوع مورد نظر قابلیت کار و پژوهش دارد؟ دیگر آنکه آیا دسترسی به مصاحبهشوندگان دست اول در این موضوع وجود دارد؟

 پاسخ کارشناسان به سؤالات تاریخ شفاهی100 سؤال/7اسناد در پژوهش تاریخ شفاهی ستون فقرات تحقیقاند و از آغاز تا پایان پژوهشگر را همراهی میکنند. در مرحله طراحی، اسناد با معرفی دوره، اشخاص و رخدادهای کلیدی، مبنای طرح پرسشهای دقیق قرار میگیرند. در پیشمصاحبه، مطالعه اسناد شناخت پژوهشگر از راوی و میدان را افزایش داده و مانع کلیگویی میشود. هنگام مصاحبه، ارجاع به اسناد حافظه راوی را فعال کرده، خطاهای زمانی و عددی را آشکار میسازد و امکان طرح پرسشهای جزئیتر را فراهم میکند.

 سیصدوهفتادودومین شب خاطره - 1در آغاز مهر و همزمان با هفته دفاع مقدس، سیصدوهفتادودومین برنامه شب خاطره، 3 مهر 1404 در تالار سوره حوزه هنری برگزار شد. مجری با خوشآمدی گرم برنامه را آغاز کرد و یادآور شد بیش از سیوسه سال است این محفل در آغاز هر ماه، چراغ یاد رزمندگان و شهدا را روشن نگه داشته است. در این برنامه حاج حسین صادقی سیروئی، حسن ناجیراد و سیدمرتضی آذرهوشنگ خاطرات خود را بیان کردند. همچنین در حاشیه این مراسم، از کتاب «حسین گاردی» به نویسندگی محمدهادی زرگری رونمایی شد. اجرای این شب خاطره را داوود صالحی برعهده داشت.

 خاطرات مسعود صمدیمسعود صمدی، صدابردار گروه روایت فتح، مهمان دویستوهفتادوهشتمین برنامه شب خاطره (فروردین 1396) بود. او درباره شهید مرتضی آوینی و گروه روایت فتح خاطره گفت. صمدی گفت: «خاطرهای که به یاد دارم در مورد چگونگی ورود من به روایت فتح است. در صدا و سیما به کار صدابرداری مشغول بودم. معمولاً به جبهه میرفتم، اما با سازمان نمیرفتم. در یکی از روزهایی که احتمالاً عملیات کربلای پنج شروع شده بود...

وقتي براي ما مينويسيد...
وقتي براي هفتهنامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مينويسيد، دوست داريم نکتههايي را در نظر بگيريد.
اين هفتهنامه نوشتهها و دانستههاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطرهگويي، خاطرهنگاري، يادداشتنويسي روزانه، سفرنامهنويسي، وقايعنگاري، روزشمار نويسي و... نشان ميدهد. حتي براي زيرشاخههاي رشته تاريخ هم جا باز کردهايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارشها، مصاحبهها، مقالهها، يادداشتها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميلتان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقالهها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دستمان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اينباره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دلمان ميخواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفتهنامه، با نوشتههاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلممان از دايره اخلاق بيرون برود.
|
|
  شانههای زخمی خاکریز - 25
اژدر بنگال وسیلهای بود که وقتی منفجر میشد، سیم خاردار را پودر میکرد. ولی کسی که مسئول این اژدر بود به خاطر اینکه زودتر به بچهها برسد و با آنها باشد اژدر را انداخته بود روی زمین و دنبال سر ما آمده بود. اینجا هم آن مجاهد عراقی به داد ما رسید و شروع به پاکسازی سیم خاردارها کرد. آنجا را هم رد کردیم و به کانال دشمن رسیدیم. در کانال، جلو میرفتیم و زخمیها را مداوا میکردیم. چند اسیر آوردند که یکی از بچهها آنها را به عقب منتقل کرد. همانطور که جلو میرفتیم و زخمیها را میبستیم به یک مجروح رسیدیم که تیرباری همراهش بود. تیربار را کولم گرفتم. وضع مجروحان وخیم بود. یک مجروح را که آوردند و خواستم سرش را پانسمان کنم، متوجه شدم جمجمهاش کاملاً متلاشی شده...
 
| |
© تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.
|