شماره 718    |    26 آذر 1404
   

جستجو

پاسخ کارشناسان به سؤالات تاریخ شفاهی

100 سؤال/10

در حقوق مالکیت فکری، اصل بر این است که «پدیدآورنده» صاحب حق محسوب می‌شود و تاریخ شفاهی ذاتاً اثری مشترک و چندلایه است. در نبود قرارداد کتبی، راوی مالک حقوق ادبیِ گفتار و خاطره خود است؛ مصاحبه‌کننده مالک پرسش‌ها، طراحی مصاحبه و سهم خلاقانه‌اش در هدایت و ثبت گفت‌وگو است. تدوین‌گر فقط نسبت به افزوده‌های خلاقانه خود حق دارد، نه اصل روایت. فایل ضبط‌شده و محصول نهایی می‌تواند برای تهیه‌کننده نیز حق بهره‌برداری ایجاد کند.

نقد و بررسی کتاب

شیوه‌نامه تاریخ شفاهی/ سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، پژوهشکده اسناد

ضرورت تدوین شیوه‌نامه و ارائه روش‌های کار در هر پیشه و حرفه‌ای، مورد توجه همه کسانی است که خود روزی در ابتدای مسیر آن پیشه و حرفه قرار داشته و نیازمند دستنامه‌هایی بوده‌اند که راهنمای عمل و اقدام‌شان باشد و راه و روش درست کار را به آنها بیاموزد و از خطا و آزمون ایمن‌شان بدارد. از سوی دیگر افرادی که دانش‌آموخته و یا تجربه اندوختۀ یک پیشه و حرفه‌اند و خود سال‌ها درگیر کار بوده و...

بیست‌و‌سومین یادواره شهدای گردان انصارالرسول(ص) برگزار شد

آخرین ماه پاییز، تالار اندیشه میزبان تجدید میثاق رزمندگان، آزادگان، ایثارگران و جانبازان با شهدا بود. بیست و سومین یادواره شهدای گردان انصارالرسول(ص) لشگر ۲۷ محمدرسوالله(ص) ۲۱ آذر ۱۴۰۴ همزمان با ایام روز مادر در حوزه هنری برگزار شد.

معرفی کتاب

«شاه است حسین»

روایت زائران پیادۀ پاکستانی اربعین در سیستان و بلوچستان

شاه است حسین(ع) دومین اثر علیرضا میرشکار، نویسنده سیستان و بلوچستان است. او در دو سال با انجام ۹۰ ساعت مصاحبه در سال‌های ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ با زائران پاکستانی، پنجاه روایت به رشته تحریر درآورده است. در مقدمه کتاب، پژوهشگر روند گردآوری مصاحبه‌ها را توضیح داده است. در پیشگفتار نیز کشور پاکستان و تعدادی از آیین‌های سوگواری این کشور در ایام محرم معرفی شده است.

وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.
 

شانه‌های زخمی خاکریز - 28

بچه‌ها با آمبولانس رسیدند. زخمی زیاد شده بود. تا صبح مشغول بستن زخمی‌ها بودیم. چه صحنه‌هایی که آن شب ندیدم: بدن‌های له‌شده و تکه‌تکه شده و وقار زخمی‌ها که درد را می‌خوردند و اشک می‌ریختند که چرا شهید نشده‌اند.  هوا روشن شده بود که حاج مجتبی هم آمد. نزدیک ظهر گردان عمار هم وارد عمل شد. می‌خواستند یک دژ که جلو بود را بگیرند. دشمن هم موانع محکم و زیادی آنجا کار گذاشته بود. زخمی‌ها کمتر شده بودند. از فرط خستگی، خوابم برد. حدود ساعت 7 صبح حجم آتش دشمن زیادتر شد. بعدازظهر متوجه شدم بچه‌ها عقب می‌کشند. حماسه و ایثار را از اینجا می‌شد دید. بچه‌ها زیر آتش سنگین و مرگبار می‌رفتند روی دژ و آر.پی.جی شلیک می‌کردند تا زخمی‌ها عقب بکشند. جانانه مقاومت می‌کردند و می‌جنگیدند. یکی پایش قطع شده بود، اما هنوز هوش داشت. می‌گفت: ـ ناراحت نباش، پدرشان را در می‌آوریم! 


 
       © تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.