|
|
جستجو
|
 سهگانه ارکان تاریخ شفاهی؛واکاوی مفهوم «زمان»، «مکان» و «راوی» در فرآیند مصاحبهتاریخ شفاهی به مثابه روش پژوهشی، تنها گردآوری داده نیست، بلکه فرآیندی است برای خلق سند تاریخی. هستۀ اصلی این روش، مصاحبه است. کیفیت مصاحبه به درک مصاحبهگر از سه مفهوم به همپیوستۀ راوی، زمان و مکان وابسته است. این سه عنصر، مثلثی را تشکیل میدهند که هر ضلع آن بر دو ضلع دیگر اثر میگذارد و روایتی که تولید میشود، حاصل تعاملِ هر سه است.

 اخبار تاریخ شفاهی شهریور 1404به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران، «خبرهای ماه» عنوان سلسله گزارشی در این سایت است. این گزارشها نگاهی دارند به خبرهای مرتبط با موضوع سایت در رسانههای مکتوب و مجازی. در ادامه خبرهایی از شهریور 1404 را میخوانید.

 سیصدوهفتادویکمین شب خاطره - 2راوی دوم این برنامه شب خاطره، محمدرضا گلشنی، متولد تهران و بزرگشده محله نارمک است. او از 9 سالگی وارد بازار کار شد و مشاغل گوناگونی از خیاطی تا تکنیسین دریایی را تجربه کرد. مسیر ورود او به عرصه نظامی نیز پر فراز و نشیب بود؛ ابتدا به کلانتری رفت، اما به دلیل مخالفت پدرش آن را ترک کرد. مدتی بعد با تشکیل سپاه پاسداران به آن پیوست، ولی باز هم نارضایتی پدر باعث شد ادامه ندهد. سرانجام در ۱۸ سالگی و همزمان با سالروز تولدش در چهارم دی، راه ارتش را برگزید.

 خاطرات همسر شهید سید محمدعلی جهانآرا درباره مراسم عقدشانمحمد تماس گرفت و درباره تاریخ عقد رسمی با هم صحبت کردیم. قرارمان شد نهم شهریور که روز تولد خودش هم بود یک عقد ساده درخانه ما بگیریم. البته این تقارن بر حسب اتفاق بود، نه برنامهریزی شده. صبح روز عقد، محمد آمد. میوه مراسم را او خرید، شیرینی را هم من روز قبل گرفته بودم. آن روز یک پیراهن سفید پوشید که نو هم نبود.

وقتي براي ما مينويسيد...
وقتي براي هفتهنامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مينويسيد، دوست داريم نکتههايي را در نظر بگيريد.
اين هفتهنامه نوشتهها و دانستههاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطرهگويي، خاطرهنگاري، يادداشتنويسي روزانه، سفرنامهنويسي، وقايعنگاري، روزشمار نويسي و... نشان ميدهد. حتي براي زيرشاخههاي رشته تاريخ هم جا باز کردهايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارشها، مصاحبهها، مقالهها، يادداشتها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميلتان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقالهها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دستمان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اينباره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دلمان ميخواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفتهنامه، با نوشتههاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلممان از دايره اخلاق بيرون برود.
|
|
  شانههای زخمی خاکریز - 18
فردای آن روز، دشمن حملۀ شدیدی را آغاز کرد. تانکها را روانه کرده بود و آرامآرام جلو میآمد. به حدود چهل متری که رسیدند بچهها قصد کردند عقب بروند که گردان کمیل با قایقها پیدایشان شد. رفتند جلو و دو طرف دشمن موضع گرفتند. جنگ تانکها و آر.پی.جیزنها شروع شد. آتش از تانکها زبانه میکشید. مجروحین را به عقب منتقل میکردند و بازار نبرد داغ بود. یکی از زخمیها را که آوردند امدادگری به نام «حسینی»، رفت که کمکش کند. من هم به کمک حسینی رفتم. داشتم به او کمک میکردم که تیری از کنار دستم رد شد و به دست حسینی خورد. دیگر نمیتوانست کار کند. تیر دستش را از کار انداخته بود.
 
| |
© تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.
|