|
|
جستجو
|
 سیصد و شصت و پنجمین شب خاطره - 1سیصد و شصت و پنجمین برنامه شب خاطره، با روایت تعدادی از رزمندگان گردان شهادت «لشکر 27 محمد رسولالله(ص)» با عنوان «انتظار» با حضور همسران و مادران شهدا، 4 بهمن 1403 در تالار اندیشه حوزه هنری انقلاب اسلامی برگزار شد. در این برنامه آقایان احمد کریمی، مریم رحیمی (همسر شهید علیاصغر عبدالحسینزاده) دکتر محمد بلوکات و سعید لواسانی به بیان خاطرات خود پرداختند. همچنین از مادر شهید محمدجواد حاجابوالقاسم صراف (جواد صراف) از فرماندهان گردان شهادت نیز تجلیل شد. اجرای این شب خاطره را داوود صالحی برعهده داشت.

 اخبار تاریخ شفاهی دی 1403به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران، «خبرهای ماه» عنوان سلسله گزارشی در این سایت است. این گزارشها نگاهی دارند به خبرهای مرتبط با موضوع سایت در رسانههای مکتوب و مجازی. در ادامه خبرهایی از دی 1403 را میخوانید.

 دیدار با مادر شهید مدافع حرم؛ قدیر سرلکخانهای به رنگ ایثارقدم گذاشتن به خانهای که بوی ایثار و شجاعت میدهد، چیزی نیست که بتوان به راحتی توصیف کرد. در این خانه که هر دیوارش قصهای از دلیری دارد، زمان انگار متوقف شده بود. دیدار ما با مادر شهید سرلک لحظهای پرمعنا و سرشار از احساس بود. زنی صبور و استوار، با لبخندی که در پس آن عمق دلتنگی برای فرزند شهیدش موج میزد، پذیرای ما بود. خانهای ساده اما مملو از یادگاریهای شهید، از جمله عکسهای او با لباس رزم و خاطراتی که در قابهای کوچک و بزرگ جا گرفته بودند.

 خاطرات خانم اشتریخانم اشتری، امدادگر بیمارستان شرکت نفت آبادان، مهمان دویستوسیوهفتمین برنامه شب خاطره (مرداد 1392) بود. او درباره امدادگری در آبادان و پاسداری بانوان در شکست حصر آبادان خاطره گفت. او گفت: «15 ساله بودم که شیپورِ جنگ به صدا درآمد. سال دوم دبیرستان! خیلی تلاش کردم خانواده راضی شوند تا در یکی از بیمارستانهای آبادان امدادگر شوم. با آموزشهایی که قبل از جنگ در مورد امدادگری و اسلحه دیده بودم، وارد بیمارستان شرکت نفت آبادان (امام خمینی) شدم.

وقتي براي ما مينويسيد...
وقتي براي هفتهنامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مينويسيد، دوست داريم نکتههايي را در نظر بگيريد.
اين هفتهنامه نوشتهها و دانستههاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطرهگويي، خاطرهنگاري، يادداشتنويسي روزانه، سفرنامهنويسي، وقايعنگاري، روزشمار نويسي و... نشان ميدهد. حتي براي زيرشاخههاي رشته تاريخ هم جا باز کردهايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارشها، مصاحبهها، مقالهها، يادداشتها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميلتان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقالهها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دستمان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اينباره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دلمان ميخواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفتهنامه، با نوشتههاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلممان از دايره اخلاق بيرون برود.
|
|
  اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 134
باید اعتراف کنم که ما جنایات زیادی را در سرزمین شما مرتکب شدیم که نمیتوان حدی برای آن قائل شد. اما رزمندگان و مردم شما آنقدر درباره ما مهربانی و محبت کردند که ما واقعاً شرمنده هستیم. تا زمانی که در عراق بودیم هیچچیز نمیفهمیدیم و فکر میکردم شما متجاوز و شرور هستید. اما وقتی اسیر شدیم فهمیدیم کاملاً برعکس است. ما در حق ملت و میهن شما ظلم کردهایم و چشم امید داریم که خداوند گناهان بزرگ ما را ببخشد و ما هم بتوانیم مانند ملت شما یک ملت بزرگ و شکستناپذیر باشیم.
 
| |
© تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.
|