|
|
جستجو
|
«مدرسه تاریخ شفاهی»-7مصاحبهگر، بهترین تدوینکننده استما به تدوین نیاز داریم، چون تنها با متون شفاهی ارتباط نداریم. یعنی اصولاً خاطرات، دستنوشتهها، انواع سفرنامهها و نوشتههای تاریخی نیازمند تدوین هستند. بخش دیگر هم مربوط به مصاحبهها است که اگر قرار باشد خروجی آن به صورت مکتوب ارائه شود، باز هم بحث تدوین، یک نیاز اساسی است و باید به آن بپردازیم. اگر کارورزان تاریخ شفاهی به مواردی که در ادامه خواهم گفت مسلط باشند، تدوین با کارکردهای مختلفی به درد آنها خواهد خورد. یعنی میتوانند، یک متن مکتوب -- که حالت تکگویی دارد- را به گفتوگو تبدیل کنند.
اخبار تاریخ شفاهی شهریور 1403به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران، «خبرهای ماه» عنوان سلسله گزارشی در این سایت است. این گزارشها نگاهی دارند به خبرهای مرتبط با موضوع سایت در رسانههای مکتوب و مجازی. در ادامه خبرهایی از شهریور 1403 را میخوانید. پوستر چهارمین همایش ملی تاریخ شفاهی رونمایی شد. این همایش بهمن امسال با همکاری سازمان اسناد و مدارک دفاع مقدس و پژوهشکده اسناد در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برگزار میشود.
آغاز جنگ تحمیلی در 31 شهریور 1359روایتِ فتحالله جعفری اولین اقدام مهم رژیم بعث عراق در منطقه دزفول، انهدام راهدار مستقر بر ارتفاعات ابوصلیبی خات بود. ساعت 4:16 بامداد روز 31 شهریور 1359، رادار را هدف قرار داد و منهدم کرد؛ به این ترتیب، رادار نتوانست آفتاب روز آخر تابستان سال 1359 را رصد کند. سپس، برای اطمینان از انهدام آن، ساعت 18:40 همان روز، با هواپیماهای جنگی خود دومرتبه آن را بمباران کردند تا هواپیماهای نظامی آنها بتوانند بدون هیچ مانعی و بهراحتی تا عمق خاک کشورمان نفوذ کنند.
خاطرات عبدالرسول نصیریعبدالرسول نصیری، رزمنده دوران دفاع مقدس، مهمان دویست و سیو یکمین برنامه شب خاطره (دی 1391) بود. او درباره عملیات کربلای5 خاطره گفت. او گفت: عراقیها کارشناسان 5 کشور آلمان، انگلیس، آمریکا، فرانسه و شوروی را آوردند گفتند ایرانیها نمیتوانند از این موانع عبور کنند. این از موانع جنگ جهانی دوم سختتر است؛ اما رزمندگان ما عبور کردند.
وقتي براي ما مينويسيد...
وقتي براي هفتهنامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مينويسيد، دوست داريم نکتههايي را در نظر بگيريد.
اين هفتهنامه نوشتهها و دانستههاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطرهگويي، خاطرهنگاري، يادداشتنويسي روزانه، سفرنامهنويسي، وقايعنگاري، روزشمار نويسي و... نشان ميدهد. حتي براي زيرشاخههاي رشته تاريخ هم جا باز کردهايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارشها، مصاحبهها، مقالهها، يادداشتها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميلتان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقالهها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دستمان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اينباره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دلمان ميخواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفتهنامه، با نوشتههاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلممان از دايره اخلاق بيرون برود.
|
|
اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 116
به چهره تکتک آنها نگاه کردم. همه ریش داشتند و آرام و ساکت دور یک میز مشغول خوردن ناهار بودند. چند تکه کباب، گوجهفرنگی، سبزی خوردن و نان روی میز آنها به چشم میخورد. میز و صندلیها از اموال صدا و سیمای آبادان بود که به غنیمت گرفته بودیم. وزیر نفت حالش خیلی عادی بود و من در سیمای جوان و دوستداشتنی او نگرانی یا اضطرابی ندیدم. او با خیال آسوده مشغول خوردن ناهار بود. بعد از ناهار به طرف دستشویی رفت. کفش نداشت. یک جفت از دمپاییهای خودمان پای او بود. جوراب داشت. یک ساعت معمولی هم به دستش بود که توجهم را جلب کرد. این منطقه که وزیر نفت و همراهان او در آن بودند در واقع پشت جبهه ما محسوب میشد. منطقه شلمچه بود. اسرا لباس معمولی به تن داشتند. یکی پیراهن آبی، یکی پیراهن زرد رنگ و دو نفر دیگر اورکت و بلوز پوشیده بودند.
| |
© تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.
|