|
شماره 636 | 05 ارديبهشت 1403
|
|
جستجو
|
حقوق مادی و معنوی آثار تاریخ شفاهی – 10تاریخ شفاهی در بخش خصوصی،قواعد دست و پاگیر کمتری داردحقوق مصاحبهکننده که مشخص است. حقوق میگیرد و کارش را انجام میدهد. در بحث حقوق معنوی آثار هم اصولی داشتیم. ما در حوزه تاریخ شفاهی، عمدتاً چند مقاله داشتیم. هر کسی مصاحبه را انجام میداد و حتی در چند مورد، یک دستیار داشتم که فقط پیادهسازی را انجام داده بود، اسمش را در مقاله میآوردم. این امر را بر خودم تکلیف میدانستم، ولی به مرحله چاپ کتاب نرسیدیم که مثالی برای شما بزنم. ولی قطعاً کتاب به نام مصاحبهکننده چاپ میشد و این اصل را با دقت رعایت میکردیم.
اخبار تاریخ شفاهی فروردین 1403به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران، «خبرهای ماه» عنوان سلسله گزارشی در این سایت است. این گزارشها نگاهی دارند به خبرهای مرتبط با موضوع سایت در رسانههای مکتوب و مجازی. در ادامه، خبرهایی از فروردین 1403 را میخوانید.
خاطره سیده مریم جلالی درباره کمکهای مردمی به جبههبالاتر از طلادریافت کمکهای مردمی برای پشتیبانی از جنگ، در اولویت کار ما در سپاه بود. از هر موقعیتی برای جلب کمکهای مردمی بهره میگرفتیم. آن موقعها هزینه اقامتِ هر رزمنده در جبهه 20 هزار تومان و حقوق هر پاسدار 15 هزار تومان بود. در ابتدا سرکشی از پایگاهها را آغاز کردیم. به هر پایگاه که میرسیدیم، سینی بزرگی وسط حیاط آنجا میگذاشتیم تا مردم از گوشه و کنار روستا هدایای نقدی و غیرنقدی خود را داخل آن قرار بدهند. در همین حین دیدم یک خانم سرمایهدار در حالی که طلا و جواهرات زیادی به خودش آویزان کرده، وارد حیاط شد و مبلغ 10 تومان از جیبش درآورد و داخل سینی قرار داد.
خاطرات محمدحسین جعفریانمحمدحسین جعفریان، شاعر و نویسنده، مهمان دویستوبیستوسومین برنامه شب خاطره (اردیبهشت 1391) بود. او در مورد کاروان إلی بیتالمقدس خاطره گفت: وقتی مسئله این سفر مطرح شد، تصور میکردم یک سفر توریستی خواهیم داشت، اما در طول سفر همه چیز عوض شد...
وقتي براي ما مينويسيد...
وقتي براي هفتهنامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مينويسيد، دوست داريم نکتههايي را در نظر بگيريد.
اين هفتهنامه نوشتهها و دانستههاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطرهگويي، خاطرهنگاري، يادداشتنويسي روزانه، سفرنامهنويسي، وقايعنگاري، روزشمار نويسي و... نشان ميدهد. حتي براي زيرشاخههاي رشته تاريخ هم جا باز کردهايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارشها، مصاحبهها، مقالهها، يادداشتها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميلتان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقالهها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دستمان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اينباره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دلمان ميخواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفتهنامه، با نوشتههاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلممان از دايره اخلاق بيرون برود.
|
|
اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 94
حادثه دیگر که باعث شد تصمیم آخرم را برای پیوستن به نیروهای شما بگیرم حماسهای بود که آن سرباز گم شده آفرید. روزی یکی از گروههای گشتی ما یک سرباز شما را که گم شده بود اسیر کرد به موضع آورد سرباز جوانی بود در حدود بیست تا بیست و دو ساله. محاسن زیبایی داشت، وقتی سرباز را به موضع آوردند چند نفر جمع شدند. سرباز آرام بود و حرف نمیزد اما نارضایتی از اسارت کاملاً از چهرهاش پیدا بود. سعی میکرد خونسردی خود را از دست ندهد. در همان ساعت یک کامیون ایفا آماده بود که چهل پنجاه تن از پرسنل را به مرخصی ببرد. مقصدش بصره بود.
| |
© تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.
|