شماره 611    |    26 مهر 1402
   

جستجو

حقوق مادی و معنوی آثار تاریخ شفاهی-1

«سوره مهر» به رعایت حقوق برابر طرفین، تمرکز می‌کند

گونه تاریخ شفاهی در دو دهه گذشته، جزو پرطرفدارترین آثار در ایران قرار گرفته و همچنان وقتی کتابی بر اساس تاریخ شفاهی نوشته و منتشر شود، به احتمال زیاد، در جدول پرفروش‌های ناشر خود قرار خواهد گرفت. در مواردی پیش آمده که نویسنده و ناشر، پس از دیده شدنِ یک کتاب در بازار نشر، بر سر حقوق مادی و معنوی کتاب به چالش برخورده‌اند. سایت تاریخ شفاهی در پی یافتنِ پاسخِ این سؤال است که حقوق مادی و معنوی نویسنده، راوی و ناشر آثار تاریخ شفاهی، به چه نحو در بهترین حال ممکن، رعایت خواهد شد؟

مصاحبه در تاریخ شفاهی دفاع مقدس - 1

به عقیده بسیاری از صاحب‌نظران، مصاحبه قلب تاریخ‌شفاهی است و نقش خشت اول در تاریخ شفاهی را دارد. بر همین اصل است که حتی برای افرادی که تجربه و دانشی در این حیطه دارند، کسب دانشِ بیشتر و اصلاح و تکمیل روش‌های استفاده شده قبلی ضرورت دارد. هنگامی این ضرورت بیشتر نمود دارد که مصاحبه‌هایی که با استاندارهای لازم صورت نگرفته دوباره ازنظر بگذرانیم. در این مقاله به طور مختصر درباره مصاحبه در تاریخ شفاهی دفاع مقدس، مطالبی تقدیم می‌شود.

برشی از یادداشت‌های روزانه جنگ آیت‌الله جمی

1359/7/24: صبح زود تلفن شد که وضع جبهه خرمشهر فوق‌العاده خطرناک [است] و اکیداً از من خواستند جریان را به اطلاع مقامات [= مقام‌های] بالا برسانم. فوراً به دفتر امام تلفن و تأکید کردم که وضع وخیم است. سپس به هنگ ژاندارمری و اتاق جنگ رفتم. آن‌جا همه نگران بودند. با افسران مربوطه مذاکراتی صورت گرفت. سپس به رادیو برای پیام روزانه رفتم و چون روزهای گذشته پیامی به رزمندگان و مردم خوزستان دادم. نزدیکیهای ظهر به منزل آمدم که نه آب داشتیم و نه غذای ناهار. برای رفع تشنگی، اناری را مکیدم و بعد به زحمت مقداری سیب‌زمینی و تخم‌مرغ آب‌پز پیدا کردیم.

خاطرات اردوغان اوزلوک

اردوغان اوزلوک، نویسنده و استاد دانشگاه اهل ترکیه‌ که در کشتی آزادی غزه حضور داشته، مهمان دویست‌ و پانزدهمین برنامه شب خاطره (2 تیر 1390) بود. او درباره اتفاقات کشتی ماری‌مرمره[1] خاطره گفت. او گفت: من به خاطره احساسی نگاه نمی‌کنم. خاطره باید مفهوم اندیشه‌ای هم داشته باشد. شرکت‌کنندگان از همه رنگ و نژاد و دینی در کشتی بود. ما چهار شب و سه روز در دریا بودیم. هر کس هر جایی دوست داشت می‌خوابید.

وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 69

قبل از این که به خدمت سربازی احضار شوم کارگر ساده و غیررسمی سازمان مسکن در بغداد بودم. حادثه‌ای که می‌خواهم برایتان تعریف کنم در بغداد اتفاق افتاد. این حادثه به طرز عجیبی در روحیه مردم اثر گذاشت. تا مدتها صحبت از این حادثه باورنکردنی و شگفت‌آور بود. هر کس درباره آن حدسی می‌زد. عده‌ای می‌گفتند اتفاقی بوده و عده‌ای هم به عمق معنویت حادثه پی برده بودند. اما خدا را شکر می‌کنم که من توانستم تا جایی که عقلم قدرت داشت جنبه اعجاز آن را بفهمم. پدرم در تفهیم بیشتر این مطلب شریک بود.


 
       © تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.