شماره 587    |    13 ارديبهشت 1402
   

جستجو

اخبار تاریخ شفاهی فروردین 1402

به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران، «خبرهای ماه» عنوان سلسله گزارشی در این سایت است. این گزارش‌ها نگاهی دارند به خبرهای مرتبط با موضوع سایت در رسانه‌های مکتوب و مجازی. در ادامه خبرهایی از فروردین 1402 را می‌خوانید.

نگاهی به کتاب «کاش این گلوله شلیک نمی‌شد»

خاطرات و مستندات انفجار یک گلولۀ توپ

«کاش این گلوله شلیک نمی‌شد»، سال 1401 توسط انتشارات سوره مهر در 616 صفحه و 1250 نسخه با قیمت هولوگرامی منتشر شد. طرح جلد توپ جنگی در کوه برفی، متناسب با موضوع است. در نگاه اول، جنس و رنگ سفید کاغذ به چشم می‌آید. جملات پشت جلد* کتاب طوری انتخاب شده تا خواننده را به خواندن ترغیب کند. در عنوان کتابِ داخل جلد، کلمه «شلیک» روی توپی به رنگ خون قرار گرفته است.

سیصد و سی و هشتمین شب خاطره -2

بچه بازارچه

راوی دوم برنامه، دکتر مجید رضاییان از فرماندهان و جانبازان گردان حضرت علی‌اکبر(ع) بود. او در ابتدای سخنانش گفت: وقتی به من گفتند در این محفل باید خاطره‌ای عرض کنم، موجی از خاطرات گوناگون به ذهنم آمد و مشکل جدی من انتخاب یکی از آن‌ها بود. بیان خاطره در جمع فرماندهان و رزمندگانی که در آن گردان بودند، کاری بسیار سخت و دشوارتر از صحبت کردن در محافل دیگر است. لذا خاطره‌ای از شهادت یکی از دوستانم در گردان حضرت علی‌اکبر(ع) برایتان نقل می‌کنم.

خاطرات خانم شعاعی

خانم شعاعی، مهمان صد و نود و پنجمین برنامه شب خاطره(هفتم مرداد 1389) بود. او درباره جانبازی حمید بهمنی، تصویربردار صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، خاطره گفت؛ او در یازدهم فروردین 1382 برای مأموریت به بصره رفت؛ در حال تصویربرداری با بمب اورانیوم از ناحیه چشم و ریه جانباز شد. در ادامه این روایت‌‌ را ببینیم.

وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی-45

من بیش از دو روز نتوانستم در سوسنگرد طاقت بیاورم. روز سوم فرار کردم و به کربلا رفتم. چهار ماه تمام فراری بودم و هر لحظه انتظار می‌کشیدم که مأمورین کثیف حزب بعث به خانه‌مان بیایند و دستگیرم کنند. بعد از چهار ماه صدام کثیف و جنایتکار اطلاعیه عفو صادر کرد که افراد نظامی فراری اعم از افسر، درجه‌دار و سرباز می‌توانند بدون تنبیه یا زندانی شدن به جبهه برگردند. با این همه، من دلم نمی‌خواست دوباره به جبهه برگردم و مسلمان‌کشی کنم، اما برادرام مرا راضی کرد و...


 
       © تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.