|
شماره 580 | 16 اسفند 1401
|
|
جستجو
|
کارگاه آموزش تاریخ شفاهی - 15مهندسی کتابمهندسی کتاب شامل مواردی است که علاوه بر تهیه متن باید به آن توجه شود. این موارد که در ادامه توضیح داده خواهد شد، هرچند ممکن است کوچک یا کم اهمیت به نظر برسد، اما مجموعه آنها در مؤفقیت کتاب نقش بسیار پررنگی خواهد داشت. توجه به این موارد باعث میشود خواننده ارزش کار را هرچه بیشتر درک کند. اولین نکته درخصوص مهندسی کتاب، اسم آن است.
سیصدو سی و هفتمین شب خاطره - 1دوره درهای بستهسیصدوسیو هفتمین برنامه شب خاطره با عنوان «دوره درهای بسته»، پنجشنبه ۶ مرداد 1401، با حضور همرزمان «حاج سید علیاکبر ابوترابی» و شاهدان عملیات مرصاد، در تالار سوره حوزه هنری و با اجرای داوود صالحی برگزار شد. مجری با گرامیداشت یاد شهید عباس بابایی که در مرداد ۱۳۶۶ به شهادت رسید گفت: دو اتفاق مهم مرتبط با جبهه و جنگ در ماه مرداد، محوریت برنامه شب خاطره سیصد و سی و هفتم است. ابتدا، عملیات مرصاد و دیگری، بازگشت سرافرازانه آزادگان عزیز به وطن.
برشی از کتاب سربازی برای همیشهروایتی درباره عملیات بدربا هر رنج و مشقتی که بود، نیروهای ما برای عملیات آماده شدند. اولین کاری که در مرحله مقدماتی انجام دادیم، این بود که رفتیم در نیزار و برای خودمان در مناطق مناسب محلهای دیدهبانی درست کردیم. یونولیتها را به هم چسباندیم و به صورت پل در آوردیم، به طوری که روی آب شناور بودند و روی آن سنگر درست کردیم. خاک برای پر کردن گونی نبود، به طوری که مجبور شدیم از چند کیلومتر آن طرفتر و از داخل مرز خودمان خاک را با خود حمل کنیم.
خاطرات احمد اسدیسرتیپ دوم بازنشسته؛ احمد اسدی، مهمان صد و نود وسومین برنامه شب خاطره بود. او درباره دژ محکمی که صدام دور خرمشهر درست کرده بود، خاطره گفت. دشمن فکر نمیکرد که بتوانیم از رود کارون حمله کنیم و خرمشهر را پس بگیریم. عملیات بیتالمقدس دوم اردیبهشت 1361 درست یک ماه بعد از عملیات فتحالمبین انجام شد. در ادامه این روایت را ببینیم.
وقتي براي ما مينويسيد...
وقتي براي هفتهنامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مينويسيد، دوست داريم نکتههايي را در نظر بگيريد.
اين هفتهنامه نوشتهها و دانستههاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطرهگويي، خاطرهنگاري، يادداشتنويسي روزانه، سفرنامهنويسي، وقايعنگاري، روزشمار نويسي و... نشان ميدهد. حتي براي زيرشاخههاي رشته تاريخ هم جا باز کردهايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارشها، مصاحبهها، مقالهها، يادداشتها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميلتان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقالهها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دستمان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اينباره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دلمان ميخواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفتهنامه، با نوشتههاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلممان از دايره اخلاق بيرون برود.
|
|
اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی-38
پیرمرد میگفت پس کی ما را خلاص میکنید برویم. شما از جان ما چه میخواهید؟ نه شهری برایمان گذاشتهاید، نه همشهری. اصلاً شما اینجا چه میکنید. بگذارید به حال خودمان باشیم. و ستوان کریم گفته بود الان خلاصتان میکنم.» با بیرحمی تمام پیرزن را به طرفی میکشد و با زور و فشار او را روی زمین مینشاند. پیرزن، مضطرب و گریان، از شوهرش استمداد میکند. پیرمرد او را دلداری میدهد و از او میخواهد که آرام باشد تا ببیند چطور میشود.
| |
© تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.
|