|
|
جستجو
|
کارگاه آموزش تاریخ شفاهی – 1کلیاتسایت تاریخ شفاهی در نظر دارد مطالب آموزشی برخی کارگاههای تاریخ شفاهی را به صورت مکتوب در اختیار مخاطبان قرار دهد. مجموعه حاضر با استفاده از مطالب یکی از کارگاههای آموزشی از این دست تنظیم شده است. همانطور که ملاحظه خواهید کرد بسیاری از مطالب ارائه شده مطالب بکر یا کمتر گفته شده نیست، اما سعی شده مطالب دستهبندیشده ارائه شود تا بیشتر مورد استفاده قرار گیرد.
اخبار تاریخ شفاهی آبان 1401به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران، «خبرهای ماه» عنوان سلسله گزارشی در این سایت است. این گزارشها نگاهی دارند به خبرهای مرتبط با موضوع سایت در رسانههای مکتوب و مجازی. در ادامه خبرهایی از آبان 1401 را میخوانید.
مادربزرگهای مدرسه روایت خانم زهرا درویشیحجاب در مدرسه ممنوع بود و دخترها مجبور بودند لباسهای فرم تنشان کنند. پدرم فردی مذهبی و متعصب بود و میگفت من دوست ندارم دخترانم با این وضعیت درس بخوانند. به همین دلیل وقتی من به سن مدرسه رسیدم، اجازه نداد درس بخوانم. سه چهار سال بعد، زینب با اصرار و پافشاری توانست نظر پدرم را برای رفتن به مدرسه جلب کند و با اینکه من [زهرا درویشی] چند سال از زینب بزرگتر بودم، هر دو به کلاس اول رفتیم. روز اول مدرسه پدرم همراه ما به مدرسه آمد...
خاطرات حسینعلی عظیمیحسینعلی عظیمی(1398-1326)، از فرماندهان ارشد یگان مهندسی رزمی جهاد سازندگی دوران دفاع مقدس، مهمان صد و هشتاد و هشتمین برنامه شب خاطره بود. او درباره عملیات کربلای 5، کار کمیته آبِ جنگ که خودش مسئولش بود و عملیات خطوط دفاعی مقدم را باید هدایت میکردند، خاطره گفت. او همچنین گفت از عملیات فاو به بعد دیگر اجازه نمیدادیم نیروها طولانی مدت مقاومت کنند و تلفات زیادی داشته باشیم و چگونگی کنترل از کانال ماهی را روایت کرد. ادامه این روایت را ببینیم.
وقتي براي ما مينويسيد...
وقتي براي هفتهنامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مينويسيد، دوست داريم نکتههايي را در نظر بگيريد.
اين هفتهنامه نوشتهها و دانستههاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطرهگويي، خاطرهنگاري، يادداشتنويسي روزانه، سفرنامهنويسي، وقايعنگاري، روزشمار نويسي و... نشان ميدهد. حتي براي زيرشاخههاي رشته تاريخ هم جا باز کردهايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارشها، مصاحبهها، مقالهها، يادداشتها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميلتان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقالهها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دستمان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اينباره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دلمان ميخواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفتهنامه، با نوشتههاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلممان از دايره اخلاق بيرون برود.
|
|
اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی-24
در آن منطقه ملاقات کوتاهی با افسر توجیه سیاسی داشتیم که برایمان کمی صحبت کرد. فحوای کلامش آن بودکه باید جنگید و سستی و اهمال به هیچوجه از طرف هر کس که باشد بخشوده نیست؛ و برای این که ادله کافی داشته باشد گفت «ما چهار نفر از سربازان خودی را به علت ترس و بزدلی اعدام کردیم.» بعد از سخنان افسر توجیه سیاسی در ساعت یک بعد از نیمه شب از کوه میشداغ بالا رفتیم و مواضع را مستحکم کردیم. در ساعت شش صبح، حمله رزمندگان اسلام در این منطقه آغاز شد. نیروی زرهی ارتش اسلام از سمت راست کوه میشداغ نفوذ کرد. مواضع ما بر اثر آتش شدید توپخانه شما به کلی در هم ریخت و متزلزل شد. به دنبال این شکست فرمان عقبنشینی از ردهای بالا آمد. واحدهای ما به سرعت عقبنشینی کردند.
من در این هرج و مرج تصمیم خودم را گرفتم. عمداً از سرعتم کاستم و سعی کردم که فاصلهام با نیروهای در حال فرار بیشتر شود.
| |
© تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.
|