در قسمت قبلی این یادداشت، تأکید شد که درج کلیدواژه (keyword) از ضرورتهای نگارش هر متن علمی و پژوهشی است که متون تاریخ شفاهی از آن مستثنی نیستند. کلیدواژهها، کلمات یا ترکیباتی برگرفته از متن و مرتبط با موضوع اصلی هستند که با ملاحظه آنها میتوان اجمالاً به محتوای متن و موضوعات فرعی پی برد. در حقیقت، کلیدواژهها، سرعت و میزان بهرهبرداری از متن را افزایش میدهند.
من تاریخ شفاهی را تاریخِ گروههای ساکت اجتماعی میدانم که به خودیِ خود قادر به بیان تجربیات و نظرات و خاطراتشان نیستند. بنابراین مصاحبهگرِ تاریخ شفاهی به سراغ آنها رفته تا زبان این گروههای ساکت را به سخن بازخواند.
کتاب بانگ آزادی حاصل بیست جلسه گفتوگو و شش جلسه مصاحبه تخصصی با احمدعلی راغب است که توسط مهدی چیتساز و مرتضی قاضی به انجام رسیده و محسن صفاییفرد آن را به رشته تحریر درآورده است. مطالب کتاب در شش بخش و یک پیوست مفصل گردآوری شده است.
محمد مایلیکهن، نایبرئیس دوم کانون مربیان فوتبال ایران، مهمان صدوسیزدهمین برنامه شب خاطره (3 بهمن 1381) بود. او از دوران دانشجویی خود در سال 1356 و به تعطیلی کشیدنِ مسابقات بینالمللی کشتی از سوی دانشجویان تربیت بدنی در دهکده المپیک کنونی خاطره گفت. این روایت را ببینیم.
وقتي براي ما مينويسيد...
وقتي براي هفتهنامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مينويسيد، دوست داريم نکتههايي را در نظر بگيريد.
اين هفتهنامه نوشتهها و دانستههاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطرهگويي، خاطرهنگاري، يادداشتنويسي روزانه، سفرنامهنويسي، وقايعنگاري، روزشمار نويسي و... نشان ميدهد. حتي براي زيرشاخههاي رشته تاريخ هم جا باز کردهايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارشها، مصاحبهها، مقالهها، يادداشتها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميلتان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقالهها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دستمان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اينباره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دلمان ميخواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفتهنامه، با نوشتههاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلممان از دايره اخلاق بيرون برود.
حمله توپخانه متوقف شد. نامهای توسط سرباز پیک به فرمانده هنگ فرستادم. در این نامه ضمن مطلع ساختن فرمانده از وضعیت، از او خواستم تکلیف ما را روشن کند. نیم ساعت بعد پیک سوار بر موتورسیکلت پاسخ فرمانده هنگ را آورد. فرمانده به من مأموریت داده بود مکان مناسبی برای واحد سیار پزشکی برگزینم. خیلی زود خودروها را از منطقه خارج کرده و قدری به عقب رفتم. سد خاکی کوچکی را که با دیدهبانی ایرانیها فاصله زیادی داشت یافتم. خودروها را در پشت این سد پارک کردیم.