شماره 426    |    18 دي 1398
   

جستجو

تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی

مجموعه مقالات دهمین همایش تاریخ شفاهی ایران

«تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی» کتابی است شامل مجموعه سخنرانی‌ها و مقالات دهمین نشست تاریخ شفاهی ایران با همین عنوان که به همت مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران و انجمن تاریخ شفاهی در بهمن 1394 برگزار شد.

سیصدونهمین شب خاطره – 2

عملیات کربلای5 برای عراقی‌ها غیرقابل‌تصور بود

در جاده خرمشهر به شلمچه به بصره، پلی بتونی بود که فرماندهان برای ادامه عملیات زیرش جمع شده بودند و قرار شد که من هم بروم و با آنها صحبت کنم. من یک نفربرِ زرهی داشتم. همین که خواستم با نفربر حرکت کنم، آتش توپخانه‌ای شروع شد که مجبور شدم درهای نفربر را ببندم و این نفربری که حداقل چهل‌تُن وزن داشت، با این آتش کاتیوشا و توپخانه‌ای که ریخته می‌شد، مانند گهواره تکان می‌خورد.

سردار آسمانی

قهرمان و ضدقهرمان

تاریخ همواره درگیر دوگانه: خیر و شر، نیکی و پلشتی، خوبی و بدی، نور و ظلمت، زشت و زیبا، عشق و نفرت بوده است، و مورخان صفحات تاریخ را در زیر دست و پای این دو نیروی مثبت و منفی می‌نوشته‌اند. طیفی را نیروهای اهریمنی و طیف دیگر را نیروهای اهورایی به سوی خود می‌کشیده‌اند.

خاطرات ابراهیم حاتمی‌کیا

ابراهیم حاتمی‌کیا، کارگردان، نویسنده، تدوین‌گر، بازیگر و فیلمبردار سینمای ایران و سازنده فیلم‌های آژانس شیشه‌ای، به رنگ ارغوان و به وقت شام، مهمان صدمین برنامه شب خاطره (6 دی1380) بود. او در این برنامه از دیده‌های خود در جنگ، حضور منافقین و عملیات مرصاد خاطره گفت. این روایت‌‌ را ببینیم.

وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.
 

هنگ سوم: خاطرات یک پزشک اسیر عراقی-40
مجتبی الحسینی
ترجمه: محمدحسین زوارکعبه

من، در هوای آزاد و زیر آفتاب سوزان آنها را مداوا می‌کردم. نیروهای ما پس از دو کیلومتر پیشروی به بن‌بست رسیدند. آنها به منطقه‌ای باتلاقی قدم نهاده بودند که دور و برش را درختان فراوانی احاطه کرده بود. دیگر امیدی به پیشروی افراد و نفربرها نبود. نیروهای ما در اطراف روستای «کوهه» با مقاومت شدیدی از سوی پاسدارانی که با اسلحه سبک می‌جنگیدند و توسط توپ‌های 106، خمپاره اندازهای 82 میلیمتری و توپخانه‌های سنگین حمایت می‌شدند روبه‌رو شدند.


 
       © تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.