هنگ سوم: خاطرات یک پزشک اسیر عراقی-35
مجتبی الحسینی
ترجمه: محمدحسین زوارکعبه
رویدادهای تابستان
در سه ماهه آن تابستان داغ و پر حرارت، اتفاقات کوچک و بزرگی در آن نقطه از جبهه رخ داد که من در اینجا بهطور گذرا به برخی از آنها اشاره میکنم.
تابستان سال 1981/1360 به منزله فصل استراحت برای نیروهای ایرانی در محل استقرار تیپ ما بود. عمده فعالیتهای جنگی، در اجرای آتش متقابل، عملیات گشتی رزمی ـ شناسایی و ایجاد کمین خلاصه میشد. با وجود اینکه طرف ایرانی حالت سستی و رخوت به خود گرفته بود، اما نیروهای ما پس از به کار بستن همه تدابیر دفاعی، در آمادهباش کامل بهسر میبردند.
هنگ سوم: خاطرات یک پزشک اسیر عراقی-36
مجتبی الحسینی
ترجمه: محمدحسین زوارکعبه
4ـ گشتیهای هنگ:
هنگ ما در یک موضع دفاعی استقرار یافته بود. به همین دلیل نیروهای ما عمدتاً در عملیات گشتی رزمی ـ شناسایی و ایجاد کمینهای شبانه در منطقه ممنوعه شرکت میکردند. با وجود اینکه افراد هنگ اعم از افسران و درجهداران میلی به انجام این ماموریتهای خطرناک و خستهکننده نداشتند، ولی به هر حال مجبور بودند در آن شرکت کنند. دستورات مربوط به اجرای عملیات گشتی، از سوی فرمانده تیپ صادر میگردید و براساس این دستورات نیروهای خودی موظف بودند مواضع نیروهای ایرانی را مورد هجوم قرار داده و عدهای از آنان را به اسارت در آوردند.