شماره 401    |    29 خرداد 1398
   

جستجو

نقد و بررسی دو مقاله کتاب «سه ‌نگاه»

مسئله‌های خاطره و تاریخ شفاهی جنگ/ دفاع مقدس

دو مقاله «رابطه خاطرات... و تاریخ‌نگاری و تاریخ‌نگری جنگ» و «سندیت خاطرات...» صورت تفکیک‌شده مقاله‌ای است با عنوان «نگاهی دیگر پیرامون خاطره، خاطره‌نگاری/ خاطره‌نویسی و تاریخ شفاهی...» انگیزه نگارش این دو «به‌در‌آوردن عقل خاطره‌پژوهان و تاریخ‌پژوهان جنگ از دوران نابالغی است.»

دکتر ابوالفضل حسن‌آبادی بیان کرد

طرح‌ها و برنامه‌های تاریخ شفاهی در آستان قدس رضوی

از سال 931 قمری، وقف‌نامه در دسترس داریم و مستندسازی و مصاحبه درباره وقف‌نامه‌ها در دست انجام است. همچنین در حال انجام مصاحبه با خادمان قدیمی حرم رضوی هستیم. خاندان‌هایی داریم که سیصد تا چهارصد سال است خادم حرم هستند.

راستی‌آزمایی در مستندنگاری‌ها

جستاری در ضرورت توجه به نوع‌شناسی خاطرات در نظریه زیست سه‌گانه کتاب

به نظر می‌رسد مهم‌ترین مسئله کارشناسان و علاقه‌مندان محصولات مستندِ حاصل از خاطره‌نگاری‌ها و پروژه‌های تاریخ شفاهی، «راستی‌آزمایی» باشد. چندان که اگر این مسئله از میان دغدغه‌مندان تاریخ برداشته شود بسیاری گلایه‌های صاحبانِ آرا از خاطرات منتشره از میان خواهد رفت...

سفرنامه بارانی-5

با اشاره ملتمسانه چند جوان محلی از انتهای کوچه بن‌بست به سمت‌شان می‌رویم. نزدیک که می‌شویم با حرکات پانتومیم درمی‌یابیم که باید آهسته و بی‌سروصدا نزدیک شویم. پاورچین و با احتیاط وارد خانه مخروبه‌ای می‌شویم...

خاطرات محمد حسن‌زاده

محمد حسن‌زاده، بخشدار گیلان‌غرب در سال 1359، مهمان هشتادوپنجمین برنامه شب خاطره (6 مرداد 1379) بود. او درباره اوضاع قصرشیرین و گیلان‌غرب در نخستین روزهای جنگ تحمیلی ارتش صدام علیه جمهوری اسلامی ایران خاطره گفت. این روایت‌‌ را ببینیم.

وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.
 

هنگ سوم: خاطرات یک پزشک اسیر عراقی-12

مجتبی الحسینی
ترجمه: محمدحسین زوارکعبه

پزشکان و پزشکیاران بعثی در جواب گفتند: «به خاطر او خودت را خسته نکن. ما هم نیاز به خون داریم.»
لحظه‌ای سکوت کردم. خدایا چه‌کار کنم؟ از یک طرف اینها با من مخالفت می‌کنند و از طرفی دیگر او مسلمان است و مجروح. مانده بودم. آیا دست روی دست می‌گذاشتم تا شاهد مرگ او باشم؟ بالاخره سکوت را شکسته و به آنها گفتم: «مسئولیتی انسانی بر دوش داریم. این انسان مجروح است و نیاز به همیاری ما دارد. از آن گذشته او اسیر است و حتماً اطلاعاتی در اختیار دارد که ممکن است برای نیروهای ما مفید باشد.»
آنها مدتی به چهره یکدیگر خیره شدند و سپس گفتند: «دکتر راست می‌گوید.»


 
       © تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.