|
شماره 388 | 01 اسفند 1397
|
|
جستجو
|
پیوند تاریخ شفاهی و تاریخ محلی در یک پایاننامهبرای انجام گفتوگوهای متوالی با اقوام مهاجر، از مکانها، محلات و مراکز آموزشی- فرهنگی متعلق به مهاجران بازدید به عمل آمد. بهطور مثال برای درک بهتر نحوه زندگی برخی از آنها، ناگزیر به قهوهخانهای که متعلق به این افراد بود، مراجعه شد و...
شب خاطره دیباج
در فاصله 50 کیلومتری شمال دامغان در مسیر گلوگاه قرار دارد. این شهر قبلاً چهارده نامیده میشد. وقتی برای برگزاری شب خاطره رفتیم، کوچهها و خیابانهای این شهر کوهستانی پوشیده از برف بود...
خاطرات سعید کلانتریسعید کلانتری، رزمنده و آزاده دوران دفاع مقدس، مهمان هفتادوپنجمین برنامه شب خاطره (7 مرداد 1378) بود. او درباره دوران اسارت خود در اردوگاه موصل و استقامت اسرا در برابر شکنجهگران ارتش صدام، خاطره گفت. این روایت را ببینیم.
وقتي براي ما مينويسيد...
وقتي براي هفتهنامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مينويسيد، دوست داريم نکتههايي را در نظر بگيريد.
اين هفتهنامه نوشتهها و دانستههاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطرهگويي، خاطرهنگاري، يادداشتنويسي روزانه، سفرنامهنويسي، وقايعنگاري، روزشمار نويسي و... نشان ميدهد. حتي براي زيرشاخههاي رشته تاريخ هم جا باز کردهايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارشها، مصاحبهها، مقالهها، يادداشتها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميلتان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقالهها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دستمان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اينباره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دلمان ميخواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفتهنامه، با نوشتههاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلممان از دايره اخلاق بيرون برود.
|
|
اسراری از درون ارتش عراق-26
ترجمه: حمید محمدی
نظامی که اعتماد در آن معنا و جایگاهی ندارد
زمانی که صدام به منظور سفر به شوروی مجبور به ترک بغداد شد، از خوف این که مبادا در عرض زمان کوتاه غیبتش، کرسی قدرت را از دست بدهد به تمام فرماندهان اعلام کرد که در زمان غیابش، فقط باید از فرامین و دستورهای «سروان حسین کامل»[1] اطاعت کنند. او حتی به نزدیکترین افرادش که دارای پستهای مهم و کلیدی هم بودند، مثل نایبش، سپهبد ستاد «عدنان خیرالله» وزیر دفاع وقت هم اعتماد نداشت و همیشه در این بیم به سر میبرد که مبادا دوستانش بر او بتازند!
| |
© تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.
|