شماره 359    |    27 تير 1397
   

جستجو

خاطرات اعظم خسته‌فر از جهاد سازندگی و امدادگری

بیمارستان داخل قطار

از آبان 1359 تا اواخر خرداد 1360 با قطار می‌رفتیم. این قطار تا این حدود از جنگ فعال بود. وقتی در مناطق جنگی بیمارستان صحرایی ایجاد یا بیمارستان‌های مناطق جنگی را مجهزتر کردند، دیگر نیازی به اعزام این قطار نبود.

تاریخ شفاهی، نوعی سند است

یکی از سؤالات مورّخان تاریخ شفاهی آن است که: آیا در ثبت تاریخ شفاهی و تدوین متن آن نیاز به اسناد مکتوب و... وجود دارد یا خیر؟ مروری بر انواع اسناد و ماهیت تاریخ شفاهی می‌تواند پاسخ‌گوی این سؤال باشد.

«گذری در تاریخ» با خاطرات رئیس سازمان انرژی اتمی

خاطرات او به مناسبت حضوری که در بدنه دولت‌های جمهوری اسلامی ایران داشته، خاطراتی از این دولت‌ها هم محسوب می‌شود. این روایت نکته‌های بسیاری هم درباره تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی ایران در طول حدود چهل سال گذشته از عمر آن در بر دارد.

شب خاطره مردم‌محور

اگر مساجد نقش پررنگ‌تری در برگزاری شب‌های خاطره و ثبت خاطرات رزمندگان و پشتیبانان رزمندگان ایفا کنند، توفیق در ثبت و ضبط خاطرات بیشتر می‌گردد. چنین مراسمی وقتی ماندگار می‌شود که از پایگاه مردمی برخوردار و برنامه‌ریزی و اجرای آن با مردم باشد.

خاطرات مهرعلی دستجردی

مهرعلی دستجردی، رزمنده و آزاده دوران دفاع مقدس، مهمان شصت‌وچهارمین برنامه شب خاطره (4 تیر 1377) بود. او در این برنامه از دوران اسارت خود در اردوگاه‌های ارتش صدام خاطره گفت. این روایت‌‌ را ببینیم.

وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.
 

یادداشت‌های خرمشهر - 3
شهید بهروز مرادی

28 فروردین 1361

ساعت 8 صبح از شوش به طرف سایت 4 دزفول حرکت کردیم و بعد از بازدید از سایت که منهدم شده بود به دزفول برگشتیم. منطقه سایت در حمله فتح‌المبین از دشمن بازپس گرفته شده بود.
ساعت 10 صبح از پل نادری کرخه عبور کرده به رودخانه دزفول رفتیم. نماز جماعت را زیر پل دزفول برپا کردیم. ناهار را هم مهمان سپاه دزفول شدیم. ساعت 2 از دزفول به طرف اندیمشک حرکت کردیم؛ مقصد ما عین‌خوش بود که تازه آزاد شده بود. از جاده «دهلران» گذشته ساعت 3 و 30 دقیقه وارد دشت عباس شدیم؛ تعداد زیادی از تانک‌های دشمن سوخته بود. ساعت 3 و 45 دقیقه به پادگان عین‌خوش رسیدیم که نیروهای اسلام به تازگی در آن مستقر شده بودند؛ کمی جلوتر رفتیم.


 
       © تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.