شماره 356    |    06 تير 1397
   

جستجو

خبرهای فصل؛ بهار 1397

بازآفرینی و ثبت گذشته با تاریخ شفاهی

«خبرهای فصل» نگاهی دارد به خبرهای مرتبط با موضوع تاریخ شفاهی در رسانه‌های مکتوب و مجازی و در فصلی که پشت سر گذاشته‌ایم. بهار امسال، محافل خاطره‌گویی، ثبت تاریخ شفاهی در بیشتر عرصه‌ها و انتشار کتاب خاطرات مورد توجه قرار گرفته‌اند.

نقد مصاحبه تاریخ شفاهی منتشر شده

زمان بین مصاحبه و تدوین کم شود

تدوین‌گران یا مستندنگاری می‌کنند، یعنی مصاحبه تاریخ شفاهی همان‌طور که انجام شده، منتشر می‌شود و یا مصاحبه را به یک متن تبدیل و روایت جدیدی از روایت اصلی تولید می‌کنند. این کارها برای نفر سومی است که می‌خواهد از این متن به عنوان سند و روایت استفاده کند.

پرسش‌های مصاحبه تاریخ شفاهی-3

مصاحبه‌گر باید از رفتارشناسی بهره گیرد

اگر مصاحبه‌گر بتواند با فضای زندگی مصاحبه‌شونده ارتباط برقرار کند، سؤال‌های کاربردی مطرح می‌کند. وقتی مصاحبه‌گر با این پیش‌زمینه به سراغ راوی می‌رود می‌تواند با سؤالات چالشی، او را به دقت بیشتر در یادآوری خاطرات ترغیب کند.

خاطرات حسین مظفر

حسین مظفر، فعال سیاسی دوران مبارزات انقلاب اسلامی و وزیر سابق آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران، مهمان شصت‌ویکمین برنامه شب خاطره (2 بهمن 1376) بود. او در این برنامه خاطرات خود درباره زمان معلمی در یکی از دبیرستان‌های منطقه 12 و محاصره مدرسه توسط مأموران حکومت پهلوی برای دستگیری‌اش را تعریف کرد. این روایت‌‌ را ببینیم.

ایتالیایی‌ها در اسکاتلند در زمان جنگ دوم جهانی

از سال 1861، بیش از 25 میلیون ایتالیایی از کشورشان مهاجرت کرده‌اند، این تعداد به همراه نسل‌های بعد از خودشان جمعیتی در حدود 60 میلیون نفر را در سراسر جهان تشکیل می‌دهند. در حال حاضر حدود 220 هزار نفر ایتالیایی در بریتانیا زندگی می‌کنند.

برگزاری طرح تاریخ شفاهی در موزه دکتر محلی

حفظ تاریخ هدف یک طرح تاریخ شفاهی بین دبیرستان و موزه محلی است. هدف این است که مستند کنیم چطور خانواده‌ها در دهه‌ها قبل با بیماری‌ها و صدمات روبه‌رو می‌شدند. موزه دکتر محلی به مکانی برای بیان این روایت‌ها اختصاص یافته است.

وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.
 

ستاره‌های شلمچه-7

احمد دهقان

قرار بر این شد که دسته سه گروهان بهشتی باقی مانده مجروحین را به عقب حمل کند. یکی از مجروحین «حاج حمید اعتماد» بود. این‌بار ترکش به چشم دیگر حاج حمید خورده بود و هیچ‌کجا را نمی‌دید. یکی از بچه‌ها دست حاج حمید را گرفت و او را با ستونی از مجروحین به عقب برد.

بچه‌ها مشغول کندن سنگر بودند که دوباره اعلام شد باید به دژ جلویی برویم چون این دژ بعد از صد متر تمام می‌شد. بچه‌ها بلافاصله تجهیزات‌شان را بستند و با اعلام حرکت آقا یحیی راه افتادیم. ماه در پشت تکه‌ای ابر رو به خاموشی بود. به خاطر تاریکی هوا بچه‌ها پشت یکدیگر را گرفته بودند و با این حال به خاطر سرعت حرکت ستون، بعضی‌ها عقب می‌ماندند.

به دژ جلویی که رسیدیم ستون گروهان روح‌الله با تمام خستگی به طرف جلوی دژ حرکت کرد تا آن را پاک‌سازی کند. بعد از یک ساعت گروهان روح‌الله و سیدالشهدا و همین‌طور گردان عمار که به تازگی از راه رسیده بود پشت دژ مستقر شدند. چون دیگر جایی در دژ باقی نمانده بود قرار شد گروهان بهشتی پشت خاکریزی که عمود بر دژ اصلی بود مستقر شود ـ همان خاکریز 5/1 متری که ساعتی پیش روی آن بودیم.


 
       © تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.