|
شماره 350 | 19 ارديبهشت 1397
|
|
جستجو
|
کاربرد تاریخ شفاهی در مدارس ایران با تکیه بر طرح درس دانشآموزان تاریخهای شفاهی را به عنوان نقطه آغازی برای تحقیق درباره تاریخ اجتماعی خانواده، مدرسه، دین، آداب و رسوم خود استفاده خواهند کرد. آنها نقش تاریخدانان شفاهی را بررسی کرده و با اعضای خانواده مصاحبه خواهند کرد.
نمایشگاه 31 و کتابهای خاطراتکتابهای خاطرات معمولاً پای ثابت میزبانی سالانه نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بودهاند؛ بهخصوص در سالهای اخیر که خاطرهگویی و خاطرهخوانی در شکلها و به مناسبتهای گوناگون و در بیشتر مراسم و رسانهها، جایی برای خود باز کردهاند.
طرحی که در دامغان اجرا شدشب نمایش خاطرهبا این پیشفرض که «بردن راوی، مصاحبهگر و مخاطبان به فضایی متناسب و دارای شباهتی با آنچه خاطره در آن اتفاق افتاده، میتواند به بازسازی کاملتر در بیان خاطرات و ادراک بهتر مخاطبان کمک کند»، «شب نمایش خاطره» برگزار شد.
خاطرات عاتقه رجاییعاتقه رجایی، همسر شهید محمدعلی رجایی، مهمان پنجاهوششمین برنامه شب خاطره (6 شهریور 1376) بود. او در این برنامه چند خاطره درباره آن شهید را تعریف کرد. این روایت را ببینیم.
تاریخ شفاهی و خاطرات جزیرهدر تمام مصاحبههای او میتوانید طیف وسیعی از احساسات و خاطرات جزیره را ببینید. او میگوید: «یکی از چیزهایی که در طول مصاحبهها متوجه شدم، این بود که هر تجربهای منحصربهفرد بود. دیدگاه هر کسی در مورد تجربیاتش خاص بود.»
وقتي براي ما مينويسيد...
وقتي براي هفتهنامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مينويسيد، دوست داريم نکتههايي را در نظر بگيريد.
اين هفتهنامه نوشتهها و دانستههاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطرهگويي، خاطرهنگاري، يادداشتنويسي روزانه، سفرنامهنويسي، وقايعنگاري، روزشمار نويسي و... نشان ميدهد. حتي براي زيرشاخههاي رشته تاريخ هم جا باز کردهايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارشها، مصاحبهها، مقالهها، يادداشتها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميلتان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقالهها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دستمان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اينباره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دلمان ميخواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفتهنامه، با نوشتههاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلممان از دايره اخلاق بيرون برود.
|
|
ستارههای شلمچه-1
احمد دهقان
از این هفته کتاب «ستارههای شلمچه» شامل خاطرات خودنوشت احمد دهقان را میخوانیم. دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری این کتاب را در سال 1370 برای نخستین بار و به عنوان سیوسومین کتاب این دفتر و دوازدهمین کتاب خاطرات جنگ تحمیلی عراق علیه ایران که در این مجموعه تهیه شده، منتشر کرد.
■
کربلا ـ 5
بعد از عملیات بدر بود که من برای اولینبار به گردان مالک آمده بودم و از همان ابتدا هم، در دسته یکم گروهان بهشتی مشغول شدم: اول آر.پی.جیزن و بعد هم معاون دسته. حدود سه ماه قبل، وقتی که گردان از عملیات کربلای یک برگشت، من هم تسویهحساب کرده و به تهران رفتم. تا این که بچهها تلفنی خبر دادند که عملیات نزدیک است. با این خبر، بلافاصله اعزام گرفته و به منطقه برگشتم.
در روزهای اول چون وضعیتام مشخص نبود، به عنوان نیروی آزاد گروهان بهشتی مشغول کار شدم. این را از خدا میخواستم. به قول معروف: کور از خدا چی میخواد؟ یک عینک دودی!... کی حال رزم شبانه و صبحگاه و پیادهروی را داشت؟!
| |
© تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.
|