|
شماره 344 | 23 اسفند 1396
|
|
جستجو
|
بهاریهرؤیای هر صبحهمیشه همینطور است، آدمها برای کارهایی که با علاقه انجام میدهند، رؤیاهایی دارند. حتی آدمهای معمولی که شاید کار جدی در زندگیشان ندارند، باز هم پایشان را به اندازه رؤیاهاشان دراز میکنند و...
کارگاه آموزشیتکنیکهای نوین در تاریخ شفاهیدر بحث تکنیکهای مصاحبه تاریخ شفاهی، محور اصلی برقراری ارتباط است. شما باید این ارتباط را تسهیل کنید. میتوانید از سؤالاتی کوتاه، ساده و واضح استفاده کنید. تکنیکهای ارتباطی غیر سؤالی هم شامل خوب گوش کردن و خوب صحبت کردن است.
راهنمای گامبهگام در تاریخ شفاهیاز آنجا که تاریخ شفاهی پنجرهای رو به جهان است، این مقاله پیشنهادهایی را ارائه میدهد تا بتوانید در اطراف خود دست به جمعآوری و حفظ گنجینههای تاریخ شفاهی برای غنی کردن خود و نسل آینده بزنید.
خاطرات هدایتالله جهانآرامرحوم سید هدایتالله جهانآرا، پدر شهید سید محمدعلی جهانآرا، مهمان پنجاهوسومین برنامه شب خاطره (1 خرداد 1376) بود. او در این برنامه، خاطرات خود از مبارزه و مقاومت فرزندش در دفاع از خرمشهر را تعریف کرد. این روایت را ببینیم.
وقتي براي ما مينويسيد...
وقتي براي هفتهنامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مينويسيد، دوست داريم نکتههايي را در نظر بگيريد.
اين هفتهنامه نوشتهها و دانستههاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطرهگويي، خاطرهنگاري، يادداشتنويسي روزانه، سفرنامهنويسي، وقايعنگاري، روزشمار نويسي و... نشان ميدهد. حتي براي زيرشاخههاي رشته تاريخ هم جا باز کردهايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارشها، مصاحبهها، مقالهها، يادداشتها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميلتان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقالهها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دستمان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اينباره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دلمان ميخواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفتهنامه، با نوشتههاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلممان از دايره اخلاق بيرون برود.
|
|
شماره آینده هفتهنامه تاریخ شفاهی ایران 15 فروردین 1397 منتشر میشود.
سالهای تنهایی - 35
خاطرات خلبان آزاده، هوشنگ شروین(شیروین)
به کوشش: رضا بندهخدا
طرح فرار را «الطارق» نام گذاشته بود. طبق محاسبات باید از روی دیواری به روی دیواری دیگر میپریدیم و از روی آن، در وسط یک راهرو که بین دو دیوار بود و عرضی تقریباً دو متر داشت، فرود میآمدیم...
| |
© تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.
|