شماره 338    |    11 بهمن 1396
   

جستجو

خاطراتی که به یاد دکتر محمد‌علی ابوترابی بیان شدند

اورژانس‌ها را به خط مقدم بردیم

پرسیدم: «آقای دکتر کجا بودید؟» گفت: «در تپه‌های الله ‌اکبر بودم، آنجا تنها کار می‌کردم.» بعد از آن عملیات، ما با او همراه و یک تیم شدیم. برای تمام عملیات‌ها دکتر را صدا می‌کردند و دکتر نیز ما را صدا می‌کرد.

فراخوان پرسش از صاحب‌نظران تاریخ شفاهی

سایت تاریخ شفاهی ایران قصد دارد پرسش‌هایی را درباره تاریخ شفاهی با صاحب‌نظران این موضوع، مطرح و پاسخ‌ها را برای مخاطبان منتشر کند. چنانچه پرسشی به نظرتان می‌رسد که ممکن است نظر کارشناسان تاریخ شفاهی درباره آن متفاوت باشد، آن را از طریق این صفحه ارسال کنید.

نکوداشت 33 سال فعالیت در عرصه وقایع‌نگاری

مراسم نکوداشت حجت‌الاسلام سعید فخرزاده، مدیر واحد تاریخ شفاهی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری با عنوان «سعی سعید» به پاس 33 سال فعالیت در عرصه وقایع‌نگاری انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار می‌شود.

تأثیر وضعیت روحی بر مصاحبه

گفت‌وگوی هدف‌مند درباره رویدادهای گذشته و تخلیه ذهنِ راوی می‌تواند بخشی از فشارهای روحی و روانی او که در طول زمان انباشته شده است را کاهش داده و شرایط مناسب‌تری برای او ایجاد کند. حتی در مواردی احساس می‌شود که راوی...

خاطرات اکبر براتی

اکبر براتی، از فعالان دوران مبارزه برای پیروزی انقلاب اسلامی، مهمان پنجاهمین برنامه شب خاطره (4 بهمن 1375) بود. او در این برنامه، خاطرات خود از لحظه‌های بازگشت امام خمینی(ره) به میهن در روز 12 بهمن سال 1357 را بیان کرد. این روایت‌‌ را ببینیم.

یادآوری‌های گروه تاریخ شفاهی اورنج

گروه تاریخ شفاهی اورنج، برای به‌یاد آوردن افرادی که بر سمت و سوی زندگی طولانی آنها تأثیر داشته‌اند، تلاش کردند. دیک درباره این موضوع به این نتیجه رسید که «افراد بسیاری بودند که در طول زندگی‌ام و در مراحل مختلف نفوذ زیادی بر من داشتند...»

تاریخ شفاهی، زمین‌شناسی زندگی است

تاریخ شفاهی به افرادی که در جوامع ما زندگی می‌کنند، احترام، شناخت و افتخار می‌بخشد. برای درک آنچه پیش از این به‌ وقوع پیوسته، برای دیدن یک منطقه با زندگی جدید، این تقریباً چیزی همانند زمین‌شناسی زندگی است.

وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.
 

سال‌های تنهایی - 29

خاطرات خلبان آزاده، هوشنگ شروین(شیروین)
به کوشش: رضا بنده‌خدا

گروه «الف» هم شکسته‌تر شده بودند؛ برادر والی، قهرمان وزن‌برداری ما، در حالی که یک سطل پر از رخت و لباس شسته در دست داشت، مستقیم به سوی طناب‌هایی که به تیرهای شیروانی متصل بود، می‌رفت.

مسئول گروه، به سوی در و نزدیک پنجره ما آمد و ضمن سلام و خوشامدگویی، آهسته و با احتیاط گفت:

- ... چون راحت نمی‌شود صحبت کرد و احتمال خطر دارد، به همین خاطر مطالب را مختصراً در نامه‌ای برای‌تان نوشته‌ام تا درباره ما بیشتر بدانید و از وضعیت‌مان آگاه شوید!... راستی، عمو (رادیو) را آورده‌اید؟

- نه!

- نه؟! باور نمی‌کنم. امکان ندارد شما آن را از دست داده باشید. شما عمو را بیشتر از خودتان دوست داشتید.


 
       © تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.