|
|
جستجو
|
منتشر شدشیوهنامه تخصصی و کاربردی تاریخ شفاهی دفاع مقدسهمچنان که از فهرست کتاب برمیآید و صفحه پایانی آن هم یادآور میشود، این اثر با استفاده از تعدادی از منابع و مأخذ مربوط به تاریخ شفاهی، به شیوهنامهای کاربردی و فوری برای تولید متنهای تاریخ شفاهی دفاع مقدس تبدیل شده است.
خاطرات مریم ابراهیمزادهمریم ابراهیمزاده، امدادگر بسیجی در سالهای دفاع مقدس، مهمان چهلوششمین برنامه شب خاطره (5 مهر 1375) بود. او دیدههای خود از هفتم تیر سال 1366 و لحظه بمباران شیمیایی شهر سردشت توسط ارتش صدام را بازگو کرد. این روایت را ببینیم.
گردآوری تاریخ شفاهی محلی در کتابخانهمدیر کتابخانه گفت که مجموعه تاریخ محلی باید شامل مجموعهای از تاریخ شفاهی محلی نیز باشد. این مجموعه شامل ضبط صدا و تصویر از مردم محلی میشود که تاریخ جامعه را بازگو میکنند. او به نام چندین نفر از اهالی درگذشته اشاره کرد که منابع عالی تاریخ محلی محسوب میشدند و خاطراتشان در زمان حیاتشان ثبت شد.
تاریخ شفاهی، نوعی از گواه تاریخی را تشکیل میدهدماه گذشته تازهترین شماره مجله تاریخ شفاهی به خیابانها رسید و فهرست مفصلی از آخرین مقالات پژوهشی تاریخ شفاهی را به همراه آورد. امروز ما حرفهای اسکار دِ لا توره، نویسنده مقالهای در شماره دوم از سال 44ام مجله تاریخ شفاهی را میشنویم که در آن به بررسی جایگاه روایتهای اساتید خوبِ در حوزه خاطرات شفاهیِ آفریقاییتباران برزیل پرداخته است.
وقتي براي ما مينويسيد...
وقتي براي هفتهنامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مينويسيد، دوست داريم نکتههايي را در نظر بگيريد.
اين هفتهنامه نوشتهها و دانستههاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطرهگويي، خاطرهنگاري، يادداشتنويسي روزانه، سفرنامهنويسي، وقايعنگاري، روزشمار نويسي و... نشان ميدهد. حتي براي زيرشاخههاي رشته تاريخ هم جا باز کردهايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارشها، مصاحبهها، مقالهها، يادداشتها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميلتان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقالهها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دستمان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اينباره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دلمان ميخواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفتهنامه، با نوشتههاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلممان از دايره اخلاق بيرون برود.
|
|
سالهای تنهایی - 19
خاطرات خلبان آزاده، هوشنگ شروین(شیروین)
به کوشش: رضا بندهخدا
اوایل، مطالبی که از رادیو میگرفتیم، متنوع بود. حتی رادیو بیبیسی و ایستگاههای دیگر. اما بعد از یک هفته، با تدوین قانونی، گیرنده رادیو فقط باید ایران را میگرفت. به این ترتیب برنامه رادیو اختصاص به اخبار یافت که گاهی در ساعت 8 شب و گاهی 12 شب میگرفتیم. صحبت کردن راجع به مطالب گرفته شده، حتی با یکدیگر نیز ممنوع اعلام شده بود.
دیگر همه چیز ما شده بود رادیو، به هیچ قیمتی حاضر نبودیم آن را از دست بدهیم. بعد از خدا، در تنگ آن قفس، رادیو، تنها مونس و یار ما بود و به این وسیله خود را با ایران اسلامی، وطن عزیزمان، در ارتباط میدیدیم.
از زمانی که سر از بستر برمیداشتیم، برای دریافت مطالب لحظهشماری میکردیم. بچهها روحیه بسیار خوبی پیدا کرده بودند و تبلیغات پوچ دشمن، هیچ تأثیری در فکر و دلهای ما نداشت و در حقیقت نمیتوانست داشته باشد.
| |
© تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.
|