شماره 326    |    17 آبان 1396
   

جستجو

دعوت به نوشتن خاطرات راهپیمایی اربعین

یکی از پایدارترین ارمغان این‌گونه سفرها خاطرات و مشاهدات‌اند؛ از اولین سفر تا هر تعداد نوبتی که تکرار شوند. راویان به مناسبت و با هر چه که یادآور باشد، خاطرات را به زبان می‌آورند، یعنی شفاهی بازگو می‌کنند؛ شیوه‌ای که بیشتر مسافران ایرانی از آن استفاده می‌کنند و به آن عادت دارند.

نمایشگاه مطبوعات، شب خاطره داشت

خاطرات دو خبرنگار و عکاس از میدان جنگ

به خاطر فرشید تا تبریز رفتم و خانواده‌اش را پیدا کردم. پدرش پیر بود. وقتی وارد منزل‌شان شدم، عکس امام خمینی(ره)، عکس شهید بهشتی و... به دیوار بود. پدرش از جامانده‌های مشروطه بود. من از او پرسیدیم که...

برگزاری همایش تخصصی تاریخ شفاهی دفاع مقدس

کمتر از یک درصد تاریخ شفاهی دفاع مقدس را در دست داریم

بالغ بر دو میلیون رزمنده در دوران دفاع مقدس حضور داشتند، اگر از هر نفر یک ساعت خاطره ضبط کرده بودند، امروز یک آرشیو غنی داشتیم. در حالی که متأسفانه زیر یک درصد تاریخ شفاهی از دوران دفاع مقدس در دست داریم.

مصاحبه تاریخ شفاهی و ضرورت‌ها – 30 (پایانی)

آرشیو مصاحبه

آخرین مرحله در فرآیند مصاحبه تاریخ شفاهی «آرشیو» و یا «بایگانی» متن و فایل‌های صوتی، تصویری و ضمائم مصاحبه است. هدف از این کار حفظ و نگهداری مصاحبه و آسان‌سازی بهره‌برداری از آن در کوتاه‌ترین زمان است. این امر نیاز به یک برنامه دقیق و کاربردی و با صرفه اقتصادی دارد که ذیل یک روش مشخص باید اجرا شود.

خاطرات محمدحسین جعفریان

محمدحسین جعفریان، شاعر، مستندساز و روزنامه‌نگار است. او مهمان چهل‌وچهارمین برنامه شب خاطره (4 مرداد 1375) بود و از سفر خود به افغانستان و ماجرای مجروحیتش در این سفر خاطره گفت. او افزود که حاصل این سفر، یک سریال مستند بود به نام «لعل بدخشان». این روایت‌ را ببینیم.

طرح تاریخ شفاهی ساکنان سیاه‌پوست پارک بلوط

طرح تاریخ شفاهی در ساکرامنتو با هدف جمع‌آوری روایات از ساکنان سیاه‌پوست پارک بلوط، کسانی که در محلات دیگر زندگی می‌کردند و به منطقه سیاه‌پوستان ساکرامنتو تبعید و جابه‌جا شده‌اند و به‌ عنوان تلاشی برای ایجاد آرشیو اجتماعی در همکاری با فضاهای فرهنگی موجود در جامعه و مبارزه با تلاش‌های گسترده برای از بین بردن بخش سیاه‌پوست‌نشین ساکرامنتو از روایت تاریخی گسترده شهر ظهور کرد.

دیدار سالانه اهالی تاریخ شفاهی در هند

انجمن تاریخ شفاهی هند همایش سالانه خود را با برنامه دو روزه‌ای در گوواهاتی از 13 نوامبر 2017 (22 آبان 1396) برگزار می‌کند. این همایش که برای اولین بار در شمال شرق هند برگزار می‌شود، با همکاری گروه تاریخ دانشگاه گوواهاتی سازماندهی شده است. موضوع همایش «حافظه عمومی و تاریخ شفاهی» است.

وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.
 

سال‌های تنهایی - 17

خاطرات خلبان آزاده، هوشنگ شروین(شیروین)
به کوشش: رضا بنده‌خدا

در جمع 81 نفری ما، عقاید مختلفی وجود داشت که باعث می‌شد اختلافاتی بین ما به وجود بیاید. مثلاً آزر که اندامی لاغر و قدی متوسط داشت، می‌گفت افسر گارد بوده و مدتی به خاطر اختلاس در زندان به سر برده و بعد از پایان دوره زندان، داوطلبانه به جبهه آمده تا از شرف و میهن خود دفاع کند! او که واقعاً شخص زیرکی بود، خواندن اشعار ملی را بیان‌گر افکار ملی‌گرایی خود می‌دانست و آشکار و علنی نارضایتی خود را از حکومت اسلامی بیان می‌کرد و افرادی را که طرفدار حکومت بودند، مورد تمسخر قرار می‌داد و اذیت می‌کرد.

شخص دیگری که قبلاً محافظ و نگهبان دربار شاه بوده، هنوز آنان را با القاب‌شان یاد می‌کرد، بسیار موقعیت‌شناس بود و از هر فرصتی برای پیشبرد مقاصدش بهره می‌گرفت. به خاطر فعالیت‌های چشمگیرش در کردستان، یک درجه تشویقی دریافت کرده بود. از «طرح فرار» زیاد حرف می‌زد و چند نفر را بدون چون و چرا تابع خود و آزر کرده بود که هر چه می‌گفتند، کورکورانه و گاهی غیر منطقی انجام می‌دادند.

از نیروی دریایی، یک پزشک، از شهربانی، آقای «والی» قهرمان وزنه‌برداری آسیا و یک افسر نیروی زمینی که افسر عقیدتی ـ سیاسی لشکر، مرد مؤمن و با خدا و بسیار به حکومت پایبند و معتقد بود نیز جزو گروه 81 نفری ما بودند.

عده‌ای از بردران نیز افرادی متعهد و باایمان و طرفدار حکومت اسلامی بودند که در جهت برپایی مراسم مذهبی، جلسه قرآن با همان قرآن کوچک و نماز جماعت بسیار تلاش و فعالیت می‌کردند.


 
       © تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.