شماره 246    |    18 فروردين 1395
   

جستجو

محمدرضا جعفری از فروردین‌های دفاع مقدس گفت

پذیرایی متفاوت در منطقه جنگی

محمدرضا جعفری در زمان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، غواص، فرمانده گردان تخریب و مسئول محورِ تخریب بوده و جانباز دفاع مقدس است. در ادامه خاطرات او را از آن ایام می‌خوانید.

خاطرات نوروزی غلامحسین دربندی

فداکاری در فروردین

سال 1360 بچه‌ها به محض اینکه سال تحویل شد بیرون سنگرها آمدند و شروع کردند به تیراندازی هوایی کردن و شادی کردن. عراقی‌ها فکر می‌کردند ما می‌خواهیم آن موقع حمله کنیم. شروع کردند یک آتش تهیه سنگین روی سر ما ریختند. بچه‌ها همه به سنگرها رفتند. چند ساعت مرتب ما را زیر آتش تانک و توپ و خمپاره و اینها قرار دادند، به طوری که ما به بچه‌ها گفتیم دیگر تیراندازی نکنید. برای سال‌های بعد این تجربه شد.

خاطرات نوروزی مجتبی جعفری در جنگ و اسارت

دو تبریک در یک روز، هم سال نو، هم پیروزی

من پنج سال در جبهه جنگ بودم و پنج تا نوروز را هم فکر می‌کنم در جبهه بودم. آن سال‌هایی که در خطوط پدافندی یا در اردوگاه‌های آموزشی بودیم و برای عملیات آماده می‌شدیم، کار راحت‌تر بود. بچه‌ها سفره هفت‌سین می‌چیدند. آن چیزی که مقدور بود از بیرون تهیه کنند تا به نام سین سنتی بگذارند، می‌گذاشتند، آن هم که مقدور نبود سراغ سیخک و سیم خاردار و هر چیزی که در جبهه سین داشت، می‌رفتند و به عنوان سین جبهه‌ای و سربازی و رزمندگی تهیه می‌کردند و در سفره هفت‌سین می‌گذاشتند.

نشست شورای فرهنگستان زبان و ادب فارسی در زمینه ادبیات دفاع مقدّس(2)

خاطره‌نگاری و خاطره‌شناسی، ما را به تاریخ شفاهی سوق می‌دهد

دومین بخش گزارش کامل نشست «چهارصد و سی‌وهشتمین جلسه شورای فرهنگستان زبان و ادب فارسی» در ادامه خواهد آمد. این گزارش به تازگی توسط فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی و در قالب ضمیمه دومین شماره نشریه «ادبیات انقلاب اسلامی» این فرهنگستان منتشر شده است.

نگاهی به روایت «خانه‌ام همین جاست»

واقعیت جنگ از زبان شاهد عینی

«خانه‌ام همین جاست»، کتابی در حوزه تاریخ شفاهی دوران دفاع مقدس است، تاریخی که «افسانه قاضی‌زاده» آن را بیان می‌کند، کسی که در ابتدای جنگ تحمیلی، دختری 17- 18 ساله بوده که درس می‌خوانده. اما یک باره وارد شرایطی شده که از آن گریزی نداشته. او می‌توانست از این شرایط بگریزد، اما روحیه‌اش این‏طور نبود. کنار خیلی‌های دیگر ماند و کمک کرد.

پنجمین همایش بینارشته‌ای و بین‌المللی خاطره در لهستان برگزار می‌شود

خاطره، ضربه‌ روحی و درمان

پنجمین همایش بینارشته‌ای و بین‌المللی خاطره، شانزدهم و هفدهم ژوئن2016 (27 و 28 خرداد 1395) در دانشگاه گدانسک لهستان برگزار می‌شود. به خاطر آوردن گاهی به معنای تجربه‌ دوباره است و این یعنی ضربه‌ روحی. اما، درمان ضربه‌ روحی نیز با تکیه بر خاطره میسر است. بنابراین مسئله این است که چگونه خاطرات بد را فراموش کنیم، اما چگونه به خاطر بیاوریم و رنج نبریم.

مجموعه نکته‌های آموزشی

چگونه در انجام مصاحبه‌های تاریخ شفاهی در امنیت بمانیم؟

ما نمی‌گوییم مصاحبه تاریخ شفاهی شغل بسیار خطرناکی است! اکثر کسانی که به شما پیشنهاد مصاحبه می‌دهند کاملاً اصیل هستند و هیچ خطری برای شما ایجاد نمی‌کنند. با این حال، به این دلیل که مصاحبه اغلب شامل بازدید از مردم در خانه‌های خودشان و به تماس قبلی با آنها محدود است، باید در مورد خطرات ممکن و چگونگی به حداقل رساندن یا اجتناب از آنها فکر شود.

وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.
 

نظریه تاریخ شفاهی (83)

نویسنده: لین آبرامز
مترجم: علی فتحعلی آشتیانی

________________________

فصل هشتم

قدرت و توانمندسازی[1]

مقدمه

در سال 1988 پال تامسون در دفاع از پتانسیل تحول‌آفرین و توانمندساز تاریخ شفاهی نوشت:

«شکی نیست که تاریخ شفاهی می‌تواند ابزاری برای دگرگون‌سازی محتوا و هدف تاریخ باشد و از این قابلیت برخوردار است که تمرکز تاریخ را تغییر بدهد و افق‌های تازه‌ای را برای جستجو و تحقیق پیش روی آن بگشاید؛ موانعی که بر سر راه معلم و متعلم، بین نسل‌ها، نهادهای آموزشی و دنیای بیرون وجود دارد با قدرت تاریخ شفاهی برداشته می‌شوند؛ و آنگاه که نوبت به ثبت مکتوب تاریخ می‌رسد... قادر است به مردمی که در شکل‌گیری تاریخ و تجربة آن نقش داشته‌اند از طریق کلمات همان مردم جایگاهی محوری ببخشد.»[2]


 
       © تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.