|
شماره 244 | 19 اسفند 1394
|
|
جستجو
|
نگاهی به مصاحبههای درباره زندگی فرماندهان شهیدفصلهای مشترک خاطرات همسرانآنها به معنای واقعی کلمه، ساده زندگی میکردند. این سادگی در زندگی هر یک از آنها به شکلی دیده میشود. در کتاب «همت به روایت همسر شهید»، «ژیلا بدیهیان»، همسر شهید محمدابراهیم همت درباره بخشی از مراسم ازدواجشان اینطور گفته: «حاجی، دست من را موقع خرید باز گذاشته بود که هر چه میخواهم انتخاب کنم، اما من فقط یک حلقه هزار تومانی برداشتم.
وقتی مصاحبه پایان مییابد(1)نجات تاریخ شفاهی از دخمه آرشیوهامقصود من از نشر/ انتشار عموماً مکتوباتی در قد و قامت کتاب است که از آبشخور تاریخ شفاهی سیراب میشوند نه متنهای پیادهشدهای که هر چند ویراسته و پیراستهاند اما بدون هدف و غرض مشخصی در اختیار مردم قرار گرفتهاند. مقاله کوتاه حاضر را با اعتراف به این موضوع مینویسم که معرفی تاریخ شفاهی به مردم تنها با نشر مکتوب صورت نمیگیرد. من برای سایر روشهایی که مورخان شفاهی در زمانه کنونی با توسل به آنها تاریخ شفاهی را به دنیا عرضه میکنند، احترام فوقالعاده زیادی قائلم.
وقتي براي ما مينويسيد...
وقتي براي هفتهنامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مينويسيد، دوست داريم نکتههايي را در نظر بگيريد.
اين هفتهنامه نوشتهها و دانستههاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطرهگويي، خاطرهنگاري، يادداشتنويسي روزانه، سفرنامهنويسي، وقايعنگاري، روزشمار نويسي و... نشان ميدهد. حتي براي زيرشاخههاي رشته تاريخ هم جا باز کردهايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارشها، مصاحبهها، مقالهها، يادداشتها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميلتان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقالهها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دستمان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اينباره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دلمان ميخواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفتهنامه، با نوشتههاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلممان از دايره اخلاق بيرون برود.
|
|
نظریه تاریخ شفاهی (81)
نویسنده: لین آبرامز
مترجم: علی فتحعلی آشتیانی
________________________
نحوه تبیین عنصر اجرای نمایشگونه فعل گفتاری توسط پژوهشگر مسئلهای است که راه حلهای متعددی برای آن پیشنهاد شده اما همین تدابیر نیز برای ما مسئلهآفرین بودهاند، به خصوص وقتی که تلاش میکنیم رویدادِ اجرایِ نمایشگونه را از فرهنگی به فرهنگ دیگر «ترجمه نماییم». خانم فیلیس مارو داستانهایی را از زبان مردم قبایل یاپیک آلاسکا شنیده بود. وی در تحلیل ظریفی در پی یافتن کاربرد و فایدهای برای داستانهای مذکور عنوان میکند که ثبت اجرای شفاهی روی کاغذ به خاطر «مسئله پدیدآورندگی»[1]نه تنها مشکلساز، بلکه غیر عاقلانه است.[2]اصلاً پدیدآورندگی (یعنی چه کسی سخن گفته است) یک مفهوم فرهنگویژه است. قصهگویی در فرهنگ قبایل یاپیک نه یک عمل فردی بلکه محصول به گردش افتادن داستان توسط داستانگویان متعدد تلقی میشود و از آن گذشته، روایتی که قصهگو ارائه میدهد معنا را غل و زنجیر نمیکند یعنی تغییر زمان، راوی و موقعیت نقل داستان به سَیَلان معنا دامن میزند. تفاوت فرهنگ غرب و قبیله یاپیک در نقل و تفسیر داستان بدین معناست که میل غربیها به تقلیل داستان در حد معنای آن (از طریق تحلیل گفتهها و نحوه گفتار) با میل بومیان به سرمایهگذاری معنا در اجرای نمایشگونه در تضاد است.
وجه اجرای نمایشگونه تاریخ شفاهی را به چند شیوه مختلف میتوان به نمایش گذاشت. بعضی از پاسخگویان، صحنه مصاحبه را از قبل به سلیقه خود آماده میکنند-مثلاً با چیدن میز و صندلی، ردیف کردن یادگاریها و عکسها و حتی دعوت از یک دوست یا خویشاوند برای حضور در مصاحبه (رویداد برنامهریزینشدهای که مصاحبه تک به تک را دچار اخلال میکند).
| |
© تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.
|