نظریه تاریخ شفاهی (66)
نویسنده: لین آبرامز
مترجم: علی فتحعلی آشتیانی
________________________
-:پدرتون عادت داشت به قهوهخونه یا تفریحگاههای شبونه بره؟
-:نه، اون اصلاً اهل مشروب نبود، سیگار هم نمیکشید.
-:مادرتون چطور؟
-:اون هم اهل مشروب نبود.
-:پدرتون قبل از مریضیاش، ورزش میکرد یا علاقهای به تماشای مسابقههای ورزشی داشت؟
-:نه، نه، اهل ورزش هم نبود.
-:یعنی هیچوقت شبها با هم برای تفریح بیرون نمیرفتن؟
-:نمیدونم، چون خیلی کوچیک بودم و این چیزا رو نمیفهمیدم.
-:وقتی بزرگتر شدین چی؟
-:نه بابا، هیچوقت با هم بیرون نمیرفتن. هر کدوم مشغلههای خودشون رو داشتن. زندگی و کار و تفریحشون همینجوری بود.
-:تو صندوقهای پسانداز حساب نداشتن؟
-:خبر ندارم.
-:گفتین دوست و رفیق داشتن، مشتریهایی که بهشون سر میزدن.
-:بله.
-:دوستایی هم داشتن که ربطی به شغلشون نداشته باشه؟
-:نه، همهشون مشتری بودن، چند تا شون هم همسایهها.
-:مشتریهاشون که میاومدن، با چیزی مثلاً چایی ازشون پذیرایی میکردن؟
-:معلومه که پذیرایی میکردن.
-:یعنی مینشستن و با هم چایی میخوردن؟
-:همینطوره.
-:که اینطور. داشتم فکر میکردم معاشرتهاتون چجوری بود.
-:این جور کارها تو محیط کار و تجارت البته طبیعیه، میدونین که؟[1]
مصاحبة فوق به روایتی تبدیل شده که به دست پرسشگر یا طراح پرسشنامه شکل گرفته است و مشکل درست در همین جا خودنمایی میکند. این روزها مصاحبهگران ترجیح میدهند بیشترین فضای ممکن را برای مصاحبهشونده فراهم کنند تا روایت نهایی آنها محصول خودشان باشد نه مصاحبهگر. میل از تاریخ شفاهی پرسشنامهای به تاریخ شفاهی روایی در واقع تحولی در رویة پژوهشی این رشته است که بازتابش را در گسترش کاربرد لفظ «راوی» به جای «مصاحبهشونده» یا «پاسخگو» میتوان مشاهده کرد و نشان از علاقة پژوهشگر به دریافت پاسخهای روایی از مصاحبهشوندهاش دارد زیرا تحلیل روایی فایل صوتی و تصویری یا متن پیادهشدة مصاحبه بدین شیوه امکانپذیر میشود. تحلیلهای روایی در ماهیت خود نوعی تفسیر هستند که از پوسته کلام شفاهی به بطن آن راه مییابند یا دست کم تلاش میکنند که به چنین هدفی نائل شوند.