|
|
جستجو
|
زندانی کوملههاهر دو کنار هم قرار گرفتهاند. انگار که زن روی صندلی نشسته و مرد کنارش ایستاده. زن و مرد، شبیه یک تابلو گوبلن هستند، با رگههایی از اثر سوزن بر این تابلو. خوشحال به نظر میرسند. زن، سعدا است و مرد؛ امیر سعیدزاده (سعید دشتی)؛ همان کسی که قرار است خاطراتش روایت شود.
برزیلنامه (1) ارزش سفرنامهها در ثبت خاطرات و مشاهداتی است که شاید در هیچ سند یا گزارشی رسمی ثبت نمیشوند و از این وجه اشتراک ویژهای با تاریخ شفاهی یافته و گونهای از خاطرهنگاری تلقی میشوند. سفرنامهنویسی در دیار ما پیشینهای دراز دارد.
آشنایی گذرا باانجمن تاریخ شفاهی یوناندر معرفی انجمن تاریخ شفاهی یونان آمده است که این انجمن در فوریه 2013 تأسیس شد و دفتر مرکزی آن در دانشگاه «تسالی» واقع شده است. انجمن تاریخ شفاهی که هدفش پژوهش در زمینه زندگینامه است آن را روشی معتبر برای ضبط و تفسیر تاریخ سالهای اخیر و واقعیتهای اجتماعی معاصر این کشور میداند.
«مؤسسه خاطره و زنان» مصر بر روایتهای زنان پرتو میافکندبا همکاری بخش زنان سازمان ملل متحد و شورای عالی فرهنگ مصر، مؤسسه زنان و خاطره (مؤسسه المرأه و الذاکره) دراواسط سپتامبر میزبانی همایش بینالمللی "تاریخ شفاهی در زمانهی تغییرات: جنسیت، مستندسازی و ساختن بایگانیها" را در قاهره بر عهده داشت.
وقتي براي ما مينويسيد...
وقتي براي هفتهنامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مينويسيد، دوست داريم نکتههايي را در نظر بگيريد.
اين هفتهنامه نوشتهها و دانستههاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطرهگويي، خاطرهنگاري، يادداشتنويسي روزانه، سفرنامهنويسي، وقايعنگاري، روزشمار نويسي و... نشان ميدهد. حتي براي زيرشاخههاي رشته تاريخ هم جا باز کردهايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارشها، مصاحبهها، مقالهها، يادداشتها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميلتان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقالهها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دستمان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اينباره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دلمان ميخواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفتهنامه، با نوشتههاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلممان از دايره اخلاق بيرون برود.
|
|
نظریه تاریخ شفاهی (64)
نویسنده: لین آبرامز
مترجم: علی فتحعلی آشتیانی
_________________________
طبق معمول همیشه مورخی که میتواند ما را از پیچ و خمهای چنین وضعیتی به سلامت عبور دهد، آلِساندرو پورتلی است. وی قائل به همزیستی خاطرة فردی با خاطرة جمعی است و خاطرة فردی را ابزاری میداند که مردم عموماً روایتهای غالب و خاطرات جمعی را با توسل به آن به چالش میکشند؛ یعنی خاطراتی که با اهداف خاصی اشاعه یافتهاند. پورتلی مینویسد:
«همة خاطرات از جنس خاطرات جمعی نیستند زیرا در غیر این صورت برای معرفی کل یک فرهنگ فقط وجود یک شاهد کفایت میکند-اما قضیه این طور نیست. تکتک انسانها خاطراتشان را از گروههای مختلفی اقتباس میکنند و آنها را به شیوه مخصوص به خودشان سامان میدهند. خاطره نیز همچون همة فعالیتهای بشری اصولاً ماهیت «اجتماعی» دارد و میتوان آن را «به اشتراک گذاشت»... با این وجود، تنها در قالب یادآمدههای فردی و کنشهای کلامی به فعلیت میرسد. هر گاه خاطره مذکور از فرد منتزع و منفک شد خاطرة «جمعی» تحقق یافته است.»[1]
پس پورتلی خاطرة فردی را «وابسته» به خاطرة جمعی نمیداند؛ اما به هر حال این دو با هم مرتبطند. وی به بررسی یکی دیگر از کشتارهای جنگ جهانی دوم در ایتالیا به دست اشغالگران آلمانی که منجر به مرگ 115 غیر نظامی ایتالیایی به تلافی حمله پارتیزانها شده بود، میپردازد و با تجزیه و تحلیل خاطرات واقعة مذکور به ما نشان میدهد که خاطرات نقلشده از کشتار سیویتلا وال دی چیانا در سال 1944 در شهر توسکانی این کشور ماهیتی نامنسجم و ناهماهنگ دارد. در روایت رسمی و دولتی از این واقعه، مقاومت ایتالیا در برابر اشغالگران بزرگنمایی میشود و قربانیان آن را شهیدان قهرمان کشور لقب میدهند. خاطرات بازماندگان یا اهالی منطقه عموماً جنبهای شخصی داشته و با تأکید بر فقدان برادران، پدران و شوهران حتی بیش از آنکه آلمانیها را به خاطر کشتار مذکور ملامت کنند انگشت اتهام را به سمت پارتیزانها نشانه میروند که در تضاد با آئین رسمی گرامیداشت رویداد است. اما پورتلی به ما تفهیم میکند که واقعیت موجود «کثرت خاطرات مختلف اما پارهپاره» است که اختلافشان نه صرفاً از روایت رسمی و مردمی بلکه از عمق بستر اجتماع و سیاست برمیخیزد.[2]
| |
© تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.
|