|
|
جستجو
|
آذر 56، دانشگاه صنعتی اصفهاندر گفتو گو با عبدالغفار نهاوندیهفته گذشته خاطره آقای نهاوندی از ماجرای حمله گارد به خوابگاه دانشجویی دانشگاه صنعتی اصفهان را از نظر گذراندید. آنچه در ادامه میآید گفتوگویی است درباره ماجرای آن روز که با جزئیات بیشتر و رویدادهای پیرامونی بیان شده و نکات دیگری از آن واقعه را دربر دارد.
بررسی کارنامه سیاسی و آموزشیانجمن پیروان قرآن مشهدبررسی و تحلیل فعالیتهای علیاصغر عابدزاده از جمله موضوعاتی است که محمد نظرزاده کارشناس مسئول بخش تاریخ شفاهی مدیریت اسناد آستان قدس رضوی به آن پرداخته و در کتابی مستقل با عنوان «انجمن پیروان قرآن مشهد: فعالیتهای مذهبی، آموزشی، سیاسی و اجتماعی با تأکید بر کارهای علی اصغر عابدزاده» مفصل بحث و بررسی نموده است.
گزارشی از فعالیتهایتاریخ شفاهی جنگ جهانی اول و دوم در فرانسهتاریخ دو جنگ جهانی اول و دوم، به عنوان یکی از وقایع بسیار مهم و تأثیرگذار بر زندگی انسان قرن بیست، تاکنون مورد توجه محققان و مورخان بسیاری قرار گرفته است، تاریخنگارانی که گاه خود، به واسطه عمق و گستره عظیم این فجایع تاریخی در بطن آن قرار گرفته و از نزدیک شاهد نبردی جانکاه برای حفظ خاک سرزمینشان بودهاند.
تاریخ شفاهی و مطالعات ارتباطی(4)پرسشهایی که در متدلوژی تاریخ شفاهی مطرح میشوند، ما را با تصویری بکر، پیچیده و پرمعنا از تاریخ مواجه میکند. اهمیت روشهایی که تاریخ شفاهی در افق دید خود دارد را در بداعت و روشنگرانه بودن یافتههایش میتوان جست.
پزشک ژاپنیتبار از زلزله، جنگ جهانی دوم و محله خود میگویداین مقاله بخشی از مجموعه است که توسط مارجوری بگز Marjorie Beggs تهیه شده است. بگز با «طرح تاریخ شفاهی محله Neighborhood Oral History Project» همکاری دارد و مصاحبهها را بین سالهای 1977 تا 78 تحت یک قرارداد با این مجموعه مطالعاتی به انجام رسانده است.
وقتي براي ما مينويسيد...
وقتي براي هفتهنامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مينويسيد، دوست داريم نکتههايي را در نظر بگيريد.
اين هفتهنامه نوشتهها و دانستههاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطرهگويي، خاطرهنگاري، يادداشتنويسي روزانه، سفرنامهنويسي، وقايعنگاري، روزشمار نويسي و... نشان ميدهد. حتي براي زيرشاخههاي رشته تاريخ هم جا باز کردهايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارشها، مصاحبهها، مقالهها، يادداشتها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميلتان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقالهها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دستمان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اينباره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دلمان ميخواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفتهنامه، با نوشتههاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلممان از دايره اخلاق بيرون برود.
|
|
نظریه تاریخ شفاهی (63)
نویسنده: لین آبرامز
مترجم: علی فتحعلی آشتیانی
_________________________
قدرت تعیینکنندة خاطره رسمی را به عریانترین وجه در رژیمهای توتالیتر میتواند دید که نه تنها مانع بیان و انتشار خاطرات متضاد با روایت رسمی وقایع گذشته میشوند بلکه حتی توان یادآوری را نیز از مردم میگیرند. به قول پاسِرینی:«وقتی کسی آن سوی خط برای دریافت پیام شما ننشسته دیگر چه چیزی را میخواهید منتقل کنید؟»[1]تحقیقات و مشاهدات اورلاندو فیگس[2] از زندگی خصوصی مردم شوروی تصویر روشنی از شرایط تضاد خاطرات شخصی و خانوادگی مردم با ارزشهای حاکم به نمایش میگذارد. وی مینویسد:«تاریخ خانوادگی از حوزههای ممنوعهای بود که دربارهاش نه حرف میزدند و نه مینوشتند».[3]تا پیش از اجرای سیاست درهای باز در شوروی در سال 1986، خاطره از عناصر خطرناک محسوب میشد؛ در دورانی که تاریخ را از نو مینوشتند مردم و حتی اعضای نزدیک خانوادهها نیز از یادآوری وحشت داشتند.[4]
با این وجود، رابطهای که در نظامهای سیاسی لیبرال بین خاطرة سیاسی و خاطرة جمعی وجود دارد سیالتر و منعطفتر است. سربازان آلمانی در سال 1944، 355 مرد ایتالیایی را در غار آردیاتین[5] در رم قتل عام کردند. این اقدام به تلافی کشتار 33 پلیس آلمانی به دست پارتیزانهای ایتالیایی صورت گرفت. پورتلی در بررسی و تفسیر واقعة مذکور برای ما روشن میسازد که مکانهای خاطره مانند همین غار که اکنون آرامگاه مردان کشتهشده به دست سربازان آلمانی است، بیش از آنکه خاطرات مردم را ثبات بخشیده یا سرکوب کند احساسات و خاطرات ضد و نقیضی را در آنان برمیانگیزد. هر گروه و فرقهای یادبود آردیاتین را مصادرة به مطلوب کرده است مانند کمونیستها، مذهبیون، سیاستمداران، نظامیان، نهادهای آموزشی و تربیتی و خانوادههای مقتولان. در تحلیلهای پورتلی از این ماجرا میخوانیم که هر سال در حین برگزاری مراسم بزرگداشت قتل عام فوق، تنشهایی به وجود میآید زیرا خانوادههای قربانیان رویداد از مصادرة خاطراتشان در آئینهای رسمی دولتی به شدت خشمگین میشوند.[6]ضمن آنکه به مرور زمان و بعد از جنگ سرد، کارکرد نمادین یادبود آردیاتین، که مقاومت در برابر فاشیسم را فریاد میکشید، دچار استحاله شده و با یادبود ماجرای هولوکاست (که اکثر قربانیانش یهودی بودند) درآمیخته است. نسل جوان ایتالیاییها در دهه 1990 «خاطرة» کشتار غار آردیاتین را در طول روایت هولوکاست تصور میکنند. یکی از این جوانان میگفت:«راستش چیزی از غار آردیاتین یادم نمییاد. مدرسه که میرفتیم یه چیزایی راجع به اخراج و اردوگاههای اسرا و کوره و فهرست شیندلر خونده بودیم...»[7]از کلام او پیداست که کشتار غار آردیاتین در ذیل روایتی از جنگ جهانی دوم که افسانة هولوکاست بر آن سایه افکنده، گم شده است.
| |
© تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.
|