شماره 33    |    29 تير 1390

   


تكمله اي بر یادداشت آقاي گلشن در سرمقاله شماره 31

آقاي گلشن در سرمقاله شماره 31 هفته نامه تاريخ شفاهي با عنوان "فقدان كارگروهي در تاريخ شفاهي" به اهميت انجام كارهاي مشترك پژوهشي در حوزه نشردر تاريخ شفاهي ونبود كارهاي مشترك در اين زمينه در ايران، اشاره کرده بودند و در انتها هم تعريضي بر نبودن كارگروهي در تاريخ شفاهي و اشاره‌اي كوتاه به آرشيو تاريخ شفاهي مركز اسناد آستان قدس آورده بودند. آنچه در پی می‌آورم، نه به خاطر اشاره ايشان به آرشيو تاريخ شفاهي آستان قدس و تعلق اينجانب به آن،  بلكه به خاطر اهميت این موضوع در تاريخ شفاهي و لزوم توجه بيشتر به آن است. ذکر چند نكته را در تكميل مطالب ايشان ضروری می‌دانم:
1- نظر ايشان درباره اهميت كارگروهي و نبود آن در ايران درست است؛ اما در طرح موضوع در حوزه تاريخ شفاهي ناقص و تا حدودي ناپخته می‌نماید. جا داشت، درباره آن توضيحات كامل‌تري ارائه مي‌دادند و بر اي جلوگيري  از اطاله كلام از مقدمه سرمقاله حذف و متن را بيشتر مي نموند.
2- توضيحات ايشان درباره كارگروهي در تاريخ شفاهي بيشتر اشاره به نشرداشت در حالي كه مي تواند اين مهم در قسمتهاي ديگر تاريخ شفاهي مورد توجه قرار گيرد؛ حتي ايرادي كه برآرشيو تاريخ شفاهي آستان قدس گرفته بودند، ناظر بر همين موضوع بود.
3- جا دارد دست اندركاران هفته نامه تاريخ شفاهي درسرمقاله ها عنايت بيشتري به ارائه  كامل مطالب طرح شده داشته باشند.
به منظور تكميل موضوع خوبی که آقاي گلشن درباره كارگروهي در تاريخ شفاهي ارائه کردند، مطالب زیر مي‌‌تواند مورد توجه قرار گيرد:
1- گاهي يك تيم تاريخ شفاهي متشكل از يك سرمسئول طرح و چند مصاحبه كننده برای تدوين يك طرح تاريخ شفاهي اقدام به انجام مصاحبه مي كنند.
2- گاهي افراد به صورت انفرادي اقدام به انجام مصاحبه در يك موضوع با افراد مختلف مي‌کنندكه مصاحبه‌هاي آرشيو آستان قدس از این دست است.
در زمينه نشر در تاريخ شفاهي نيز كارهاي مشترك به صورت‌هاي مختلفي انجام مي پذيرد
1- تدوينگر در يك حوزه موضوعي با استفاده از مصاحبه هاي مختلف اقدام به تدوین یک اثر مي‌كند که اين یکی از رايج‌ترين اشكال استفاده از تاريخ شفاهي در دنيا است. این شیوه در سال‌های اخير به صورت محدود مورد توجه قرار گرفته است؛ مانند تاريخ شفاهي ارتش، تاريخ شفاهي مسجد همت و...  جا دارد تا بسيار بيشتر مورد توجه قرار گيرد. اين گونه كتاب‌ها معمولاً توسط يك فرد كه گاه، مصاحبه‌ها را خود انجام داده، تدوين مي شود.
2- شكل دوم انتشار كتاب‌هاي تاريخ شفاهي كه مد نظر آقاي گلشن است، اشاره به آثاری دارد که گروهي مصاحبه‌كننده، انجام يك پروژه جمعي را برعهده مي‌گيرند و خود نيز آن را تدوين مي‌کنند. اين نوع كار كه از قوي‌ترين كارهاي تاريخ شفاهي دردنيا است، به دلایلي مانند هزينه زياد انجام اين طرح‌ها، نبود تأمین مالی از سوی مراكز، نبود آموزش صحيح نيروها براي كارهاي مشترك و توجيه‌پذیر نبودن در ايران انجام نمي شوند. جا دارد با طرح موضوع‌های مهم تاريخ شفاهي كه ارزش ملي و قابليت كار گروهي دارد، جایگاه بهتری برای کار گروهی در تاریخ شفاهی ایران ایجاد شود.

ابوالفضل حسن‌آبادی


زیتون سرخ (۳۳)
خاطرات‌ناهید‌یوسفیان
گفت و گو و تدوین: سیدقاسم‌یاحسینی
انــتــشـارات‌سـوره‌مــهــر(وابسـته‌بـه‌حـوزه‌هنـری)
دفتـرادبیات و هنر مقـــاومت
نقل و چاپ نوشته‌ها منوط به اجازه رسمی از ناشر است.


در نيمه دوم سال 1357 به استخدام وزارت نيرو درآمدم و در بخش تحقيقات انرژي اتمي و حفاظت راكتورهاي هسته‌اي نيروگاه بوشهر شروع به كار كردم. ما با يك متخصص انگليسي كار مي‌كرديم كه مرد خوبي هم بود. من همان روزها شروع كردم به مطالعه كردن دربارة مسائل زيست‌محيطي بوشهر و تأثير ساخت نيروگاه اتمي بر دريا، آب دريا و محيط‌زيست بوشهر. حاصل مطالعاتم را نيز به صورت جزوه‌اي تهيه و تقديم مقامات بالاتر كردم.
از پاييز سال 1357 و شروع اعتصابات كاركنان دولت، واحد ما نيز دچار ركود شد. اعتصاب سراسر كشور را فلج كرده بود و كارمندان و كارگران دولت در محل كارشان حاضر نمي‌شدند. اداره ما نيز در حالت اعتصاب بود و به اصطلاح كار تق و لق بود. گاهي دو، سه‌ روز كار تعطيل بود و روزي هم كه تعطيل نبود يكي، دو ساعت بيشتر كار نمي‌كرديم. علي هم در بندرعباس و صنايع فولاد آنجا مرتب اعتصاب راه مي‌انداخت و كار را رها مي‌كرد و به تهران مي‌آمد و با من در تظاهرات شركت مي‌كرد و عكس مي‌گرفت.
علي زمستان 1357 يكي، دو روز از بندرعباس به تهران آمد روزي با هم در ضلع جنوبي خيابان 24 اسفند در تظاهرات بوديم. يكي از مقرهاي ساواك آنجا بود. مردم براي تصرف آنجا هجوم بردند. تيراندازي شد. گارد حمله كرد. ما به طرف بلوار فرار كرديم. من و علي همين‌طور كه داشتيم مي‌دويديم، صداي شليك تير بلند شد. در حال دويدن به عقب نگاه كردم. نوجواني كه پشت سرم در حال دويدن بود، تير به سرش خورد و مغزش جلوي چشمان حيرت‌زده‌ام متلاشي شد و تكه‌اي از آن جلوي پايم افتاد. بر خودم لرزيدم. جاي درنگ نبود. دويديم و داخل كوچه‌اي رفتيم. گاردي‌ها هم با فاصله كمي پشت سرمان بودند و تيراندازي مي‌كردند. كوچه بن‌بست بود. براي لحظه‌اي من و علي خودمان را باختيم. اگر به دست گاردي‌ها مي‌افتاديم، كارمان تمام بود. در اين وقت در منزلي باز شد و ما بلافاصله خودمان را داخل آن خانه انداختيم و نجات پيدا كرديم. از پشت‌بام خانه‌ها هرطور بود عبور كرديم. منظرة متلاشي شدن مغز آن نوجوان، در خاطرم مانده و از يادم نرفته است.
همان روز تعداد زيادي كشته و مجروح شدند. من و علي به بيمارستان رفتيم تا خون بدهيم. علي از خون خيلي مي‌ترسيد. در بيمارستان مجروحان زيادي بستري بودند و آمبولانس‌ها مرتب زخمي‌ها و تيرخورده‌ها را مي‌آوردند. براي مجروحان نياز مبرمي به خون وجود داشت. علي گفت: «بايد بروم خون بدهم.» گفتم: «اما تو كه از خون دادن مي‌ترسي!»
ولي بايد بدهم.
ـ حالت بد مي‌شود!
ـ مانعي ندارد. نمي‌بيني زخمي‌ها به خون نياز دارند؟
صف بلندي از مردم براي اهداي خون جلوي بيمارستان قطار شده بود. من و علي هم در صف ايستاديم. رنگ علي كمي زرد شده بود. هنوز نوبت به ما نرسيده بود كه اعلام كردند ظرفيت بيمارستان تمام شده است و ديگر نيازي به خون ندارند.
فرداي آن روز يكي از روزنامه‌ها، يادم نيست كدام روزنامه‌ بود، عكس مردم جلوي بيمارستان را به چاپ رساند. جالب آنكه در آن عكس، علي هم بود. من آن عكس را نديده بودم. پدرم روزنامه خريده بود و عكس علي را ديده بود. به من گفت: «ديروز كجا بوديد؟»
ـ با علي رفته بوديم سينما!
ـ حتماً فيلم انقلابي هم بود... ها!
بعد روزنامه را نشانم داد و گفت: «اين عكس علي است. شما ديروز در تظاهرات بوديد. خودت كم بودي، شوهرت هم سر من كلاه مي‌گذارد!»

  
روز دوازدهم بهمن 1357 و ورود امام خميني(ره) به ايران يكي از روزهاي ماندگار زندگي‌ام است.  گروه ما امام خميني(ره) را يك رهبر مذهبي سالم و صادق مي‌دانست كه سخت مخالف استبداد پهلوي و استعمار و امپرياليسم آمريكا است و حركتي مترقي و رو به جلو دارد. حقيقت اين است كه گروه ما در امر انقلاب اسلامي و رهبري امام خميني غافلگير شده بود و نمي‌توانست تحليل درست و همه‌جانبه‌اي ارائه دهد. ميان اعضا اختلاف بود. برخي ماهيت انقلاب را مذهبي ـ ارتجاعي مي‌دانستند. تحليل آن‌ها اين بود كه مذهب نمي‌تواند در بستر تكامل اجتماعي خلق‌ها نقش مثبت و انقلابي داشته باشد.


 

گفت‌وگو با سيد قاسم ياحسيني درباره سيماي جانباز در ادبيات دفاع‌مقدس

سيد قاسم ياحسيني چهره شناخته شده‌اي در ادبيات دفاع مقدس است. نگاه ياحسيني همواره انتقادي و زبانش صريح و بي‌پرده است. به مناسبت روز جانباز با سيد قاسم ياحسيني درباره جايگاه جانبازان در ادبيات دفاع مقدس به گفت‌وگو پرداخته‌ايم. اين نويسنده بوشهري جايگاه جانبازان را در آثار دفاع مقدس بخصوص رمان‌هاي موجود در اين حوزه بسيار كمرنگ ارزيابي كرد و عنوان كرد: «به نظرم حتي يك رمان فاخر و درخشان در اين زمينه به ذهنم نمي‌رسد.» اين نويسنده بوشهري كه تا كنون آثار فراواني در حوزه ادبيات دفاع مقدس وارد بازار كرده جانبازان را ميراث با ارزش جنگ خواند.


انتشار شماره زمستان و بهار 2011 مجله تاریخ شفاهی

انتشارات دانشگاه آکسفورد شماره نیمسال اول 2011 مجله تاریخ شفاهی (The Oral History Review) را به سفارش انجمن تاریخ شفاهی [آمریکا] (Oral History Association) منتشر کرد. مجله تاریخ شفاهی دوبار در سال منتشر می شود و این شماره، شماره نخست از سال 38 ام این نشریه است. کیمبرلی پورترKimberly K. Porter، از دانشگاه داکوتای شمالی سردبیر این نشریه است و شماری از استادان دانشگاه‏های آمریکا هیئت تحریریه آن را تشکیل می دهند.


تاریخ شفاهی شرکت ملی گاز ایران

صنعت نفت کشور ایران در سال 1329 ملی شد، اما چهارده سال طول کشید تا شرکت گاز ایران در اواخر سال 1343 به ثبت برسد. فعالیت‌‌های این شرکت در اوایل سال 1344، با احداث مرحله اول خط انتقال سراسری یکم به طول 1120 کیلومتر آغاز شد که گاز را به اتحاد جماهیر شوروی سابق صادر می‌کرد. منبع اولیه تامین خوراک خط اول لوله سراسری اول، گاز‌های همراه میدان نفتی آغاجاری و چند نقطه دیگر بودند که در قدیمی‌ترین پالایشگاه گاز ایران یعنی بید بلند 1 تصفیه می‌شدند.


تاريخ شفاهي در جنوب شرق آسيا-12

براي مورخي كه از اين يا آن شخص نوار ضبط شده در اختيار دارد، مصاحبه نخبگان مي‌تواند يك گنجينه هنگفت از مستندات و شواهد باشد كه ممكن است بخوبي بتواند تاريخ اشخاص را بازنويسي كند؛ فراسوي آن‌چه از اوضاع و احوال امروز روزنامه‌هاي رسمي؛ تجزيه و تحليل و عرضه مي‌كنند، حتي با منتشر كردن نامه‌هاي رسمي و منابع مهم كه مجوز گرفته‌اند. اما هنوز در شرايطي وجود دارد. پيشنهاد امكان ضبط نوار در هر زمينه‌اي كه چيزي اساساً جديد است، واقعاً محدوديت است. در جنوب شرق آسيا، دو عامل ممكن است به‌عنوان مانع كار تاريخ شفاهي، در مصاحبه با نخبگان و درباره فهم بهتر موضوع كه روايت مي‌شود، وجود داشته باشد.


نگاهی به کتاب بچه های اصفهان پناهندگان لهستانی

کتاب بچه‌های اصفهان اثر پریسا دمندان از جمله کتاب‌هایی است که با انتشارعکس‌هایی به پناهندگان لهستانی در ایران در سال‌های 1321تا1324 می پردازد.این کتاب در سال1389توسط موسسه فرهنگی پژوهشی چاپ و نشر نظر منتشر شده است. این کتاب با مقدمه نویسنده شروع شده و سپس در گفتاری به موضوع پناهندگان لهستانی در جنگ جهانی دوم در ایران می‌پردازد. این کتاب مجموعه‌ای از عکس‌های مرحوم ابوالقاسم جلا از پیشکسوتان عکاسی اصفهان وصاحب عکاسخانه شرق را در بر دارد که پریسا دمندان از پژوهشگران تاریخ عکاسی تدوین شده است.


جمعه سرخ رمضان -1

تاریخ شفاهی دفاع مقدس مملو از خاطرات حوادث تلخ و شیرین است که هر کدام از این رویدادها تاثیرات عمیقی را بر اجتماع، سیاست و فرهنگ گذاشته است و برخی از آنها ابعاد ملی و بعضی نیز جهانی یافته‌اند، یکی از این وقایع بمباران شهر همدان در 25تیر ماه 1361 توسط جنگنده‌های عراق در راهپیمایی روز جهانی قدس است، در این روز نماز جمعه شهر همدان در استادیوم آزادی این شهر بمباران شد و شهدای زیادی به همراه داشت.


پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران

بی تردید خاطرات پنهان و آشکاري در زواياي پررمز و راز جنگ هشت ساله ایران و عراق که غالبا «جنگ تحمیلی» یا «دفاع مقدس» خوانده می‌شود و چگونگي ادامه جنگ و پذيرش قطعنامه 598 نهفته است که نيازمند بررسی و واکاوي جدي است. بیست و هفتم تیرماه 1367 در یک اقدام نفس‌گیر و ناگهانی جمهوری اسلامی‌ایران قطعنامه 598 سازمان ملل متحد را پذیرفت تا حسن نیت خود را در هشت سال دفاع مقدس ثابت نماید و دشمن متجاوز را در چارچوب قوانین بین المللی به تمکین وادارد.


جنگ را نمی توان نوشت

تاریخ فرهنگی جنگ رویکردی بسیار مهم در تاریخ‌نگاری است که نه تنها زوایای پنهان و نامرئی جنگ را بررسی می‌کند و کمک فراوانی به درک «روح یک جنگ» توسط ذهن و زبان جامعۀ جنگ زیسته می‌نماید، بلکه مواد پژوهشی ارزشمندی را در اختیار سایر رشته‌های علمی مرتبط با فرهنگ قرار می‌دهد. همان‌طورکه کتاب «در قلمرو سوگ و خاطره» نوشتۀ جی وینتر به شرح تأثیرات پیچیدۀ جنگ جهانی اوّل بر تاریخ فرهنگی اروپا اختصاص یافته است، در عرصۀ تاریخ مقاومت و دفاع مقدس مردم ما در جنگ هشت‌ساله نیز نویسندگان گرانقدری هستند که با این رویکرد مهم به تاریخ جنگ توجه کرده‌‌اند.


نگاهی گذرا به زندگینامه نویسی

آنچه‌ امروز «زندگینامه‌» یا «سرگذشت‌» یا «شرح‌ حال‌» می‌نامیم‌، در گذشته اسلامی‌ «ترجمه حال‌» و در گذشته ایرانی‌ «کارنامه‌» نامیده‌ می‌شد. می‌دانیم‌ که‌ پیشینه زندگینامه‌نویسی‌ را می‌شود در خداینامه‌ و کارنامه اردشیر بابکان‌ دوره‌ ساسانی‌ پی‌ گرفت‌. از این‌ دورتر هم‌ البته‌ می‌شود رفت‌ تا در سنگ‌نبشته‌های‌ هیروگلیفی‌ پرستشگاه‌ها و آرامگاه‌های‌ مصری‌، یا سنگ‌نبشته‌های‌ میخی‌ کاخ‌های‌ آشور، و یا کتیبه‌های‌ بیستون‌ سررشته این‌ نوع‌ از نوشتار را یافت‌. پر پیداست‌ که‌ در آن‌ دوره‌های‌ باستانی‌ هدف‌ آن‌ نوشته‌ها، بیش‌ و کم‌، بزرگ‌انگاری‌ هرچه‌ تمام‌تر فرمانروایان‌ و بزرگان‌ می‌بود. بر پایه چنین‌ هدفی‌ عیار واقعیت‌ این‌ نخستین‌ زندگینامه‌ها چندان‌ بالا نبوده‌ است‌.


آدمکشی به نام قهرمان‌گرایی

حدود چند ماه قبل بود که در اجلاسی، سازمان چریک‌های فدایی نسبت به چهار قتل درون‌سازمانی این گروه سیاسی چپ که در فاصله سال‌های 1351 تا 1356 اتفاق افتاده بود موضع‌گیری کرده و قتل این افراد را اشتباه دانسته و از بازماندگان مقتولان عذرخواهی کرده است. عبدالله پنجه‌شاهی یکی از اعضای این سازمان بود که در سال 1356 توسط عوامل سازمان به قتل رسیده و اکنون از قتل او عذرخواهی شده است. دیر شده است. خیلی دیر، سی، چهل سال می‌گذرد و تازه به فکر عذرخواهی افتاده‌اید. پدر و مادر عبدالله هم سال‌هاست مرده‌ند و عکس عبدالله هنوز بر دیوار اتاق. خیره نگاه می‌کند بر هر کسی که وارد می‌شود و شش عکس در کنار اوست. عکس‌هایی بزرگ و قاب گرفته.


خاطره، تاریخ و فراموشی-1

سخن امروز من در مورد تاریخ، خاطره و فراموشی است. قبل از هر چیز اجازه می‌خواهم چند کلمه درباره‌ دلیل این انتخاب بگویم. این انتخاب، هم دلایل شخصی دارد و هم دلایل عمومی، دلیل شخصی من از اینجا ناشی می‌شود که من به نسلی تعلق دارم که شاهد فجیع‌ترین جنایات تاریخ بشر بوده است. جنایاتی که در اروپا در سال‌های 1932 تا 1945 بوقوع پیوست. این نسل امروز در حال اضمحلال است و مسئله‌ مهم برای آخرین بازماندگان آن،‌ دقیقاً ارتباط بین خاطره و تاریخ است. بین خاطره آنان همچون آخرین و پایگاه بازماندگان یک فاجعه و مورخین. منظورم از مورخین، افرادی هستند که خاطره ما را به صورت اسناد قابل دسترسی و به شکل تاریخ مستند می‌نویسند.


انجمن محله الیوت با کمک گروه های مختلف، تور تاریخ شفاهی درباره اضمحلال جامعه سیاه پوستان برگزار می کند

بیش از یکسال از وقتی که انجمن محله الیوت طرح تاریخ شفاهی را به منظور تقویت جامعه [سیاهان] و ثبت گذشته آغاز کرد، می گذرد. اکنون این تلاش ها بیشتر شده و گروه های دیگری نیز در آن مشارکت دارند که حاصل آن را در تورهای پرشمار پیاده روی و راهنمایی تاریخی می توان دید. این تور که توسط دانشجویان دانشگاه ایالتی پرتلند طراحی شده، مصاحبه های تاریخ شفاهی با 18 نفر از سالخوردگان شمال و شمالشرقی پرتلند را در بر می‏گیرد. این مصاحبه ها در بهار سال گذشته آغاز و در ابتدا دانش آموزان مدرسه بایوس- الیوت آن ها را انجام می دادند.


دانش آموزان کتاب منتشر می کنند

دانش آموزان فعال در برنامه تاریخ شفاهی در مدرسه دیوید کلارک اورست David Clark Everest در ایالت ویسکانزین Wisconsin تاکنون بیست کتاب را در قالب فعالیت کلاسی خود منتشر کرده اند و تا چند ماه دیگر کتاب بیست و یکم را منتشر خواهند کرد. این دانش آموزان اکنون مراحل پایانی طرحی با عنوان «زنان ویسکانزین: بزرگداشت خدمات» را طی می کنند. این یک طرح دو سال و نیمه بود که رو به پایان است. دانش آموزان مدارس راهنمایی و دبیرستان با یک صد زن که فرهنگ این ایالت را دستخوش تغییر کرده اند مصاحبه کرده اند.


«تاریخ شفاهی» در کتابخانه کانوت Conneaut

جنگ دوم جهانی بازگو خواهند کرد که این بخشی از تلاش کتابخانه عمومی کانوت (Conneaut) برای گردآوری تایخ شفاهی این دوره محسوب می گردد. کتی پیپ (Kathy Pape) مدیر اجرایی این کتابخانه می گوید،"اعضای خانواده ها از ما خواسته اند این کار را بکنیم. و این انگیزه ما برای این کار است." کن کیدل، لوئیس مورتا، روی پرات، جان پرایس، کلیو رودز، و جان زاپیتلو به درخواست این کتابخانه برای بازگو نمودن خاطراتشان برای ثبت در این کتابخانه پاسخ مثبت دادند. آنها صحبت خواهند کرد و از حضور مردم استقبال کرده اند.


وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.

 
 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.
counter UPDATE error: 1054, Unknown column 'count' in 'field list'