شماره 488    |    22 ارديبهشت 1400
   

جستجو

مطبوعاتی که قیچی می‌شدند

سانسور مطبوعات در خاطرات روزنامه‌نگاران دوره پهلوی

در حوزه تاریخ مطبوعات دوره پهلوی، یک دسته از آثار غیرقابل چشم‌پوشی، خاطرات روزنامه‌نگاران آن دوران است که در منابع مختلفی می‌توان سراغ آنها را گرفت. روزنامه‌نگاران، در لابه‌لای خاطراتشان به موضوع‌های متعددی اشاره کرده‌اند که یکی از آنها مسأله وجود سانسور در مطبوعات آن عصر است. در این زمینه گفته‌ها و نوشته‌ها فراوان است. در فرصت کنونی، نگاهی انداخته‌ایم به برخی از خاطراتی که در آنها به قصه سانسور مطبوعات اشاره شده است.

علل و عوامل غائله گنبد

نگاهی به کتاب «غبار صحرا»

«غبار صحرا (جنگ اول و دوم گنبد کاووس در سال 1358)» به قلم احمد خواجه‌نژاد برای دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری استان گلستان به رشته تحریر درآمده که چاپ اول کتاب در سال 1399 توسط انتشارات سوره مهر در 392 صفحه و شمارگان 1250 نسخه منتشر شده است. کتاب با پیشگفتاری کوتاه از دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری استان گلستان آغاز می‌شود. سپس مقدمه نویسنده و در ادامه متن اثر می‌آید که از نُه فصل تشکیل شده است.

فرزندی از نسل سلمان

معرفی کتاب «ردّ پای مه»

«ردّ پای مه» خاطرات علی پرشکوهی است که توسط میرعمادالدین فیاضی برای دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری استان گیلان تدوین شده و در 1399 انتشارات سوره مهر در 360 صفحه و شمارگان 1250 نسخه منتشر کرد. کتاب با یادداشت نسبتاً کوتاهی از حوزه هنری گیلان شروع می‌شود و ابتدا به طور مجمل به سوریه و اهمیت قرار گرفتن این کشور در یکی از حساس‌ترین و پرآشوب‌ترین مناطق جغرافیایی دنیا اشاره می‌کند.

سیصد و بیست و دومین شب خاطره -4

راوی چهارم

حجت‌الاسلام حسنی سخنانش را با معرفی گروه جهادی بصیر که متشکل از افراد مختلفی از جای جای کشور است شروع کرد و اولین خاطره خود را این‌گونه بیان کرد: روز اولی که به همراه چند نفر از دوستان به یکی از بیمارستان‌های تهران برای کار جهادی مراجعه کردیم، یکی از بیماران با الفاظ نامناسبی از ما استقبال کرد.

وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.
 

بر فراز میمک – 12
بالاخره توانستیم ـ با اصرار ـ دو دستگاه جیپ از او بگیریم. وارد جادۀ اصلی شدیم و مسیر میمک را در پیش گرفتیم. بخشی از جاده آسفالت بود و ما توانستیم با سرعت زیادی آن را طی کنیم. اما از زمانی که وارد جادۀ خاکی شدیم، حرکتمان کند شد. تقریباً بی‌خیال مسیر را طی می‌کردیم که ناگهان جاده زیر آتش سنگینی قرار گرفت. به خاطر گلوله‌های متعددی که روی جاده یا کنار آن می‌خورد، فاصلۀ ما از خودروی جلویی که منوچهر و صفر در آن بودند، زیاد شد.


 
       © تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.