شماره 486    |    01 ارديبهشت 1400
   

جستجو

تاریخ شفاهی انقلاب در معاونت راهبری استان‌های حوزه هنری - 2

توجهِ آکادمیک به تاریخ شفاهی

عنایت به تاریخ شفاهی در کشور ما آکادمیک و رسمی نبوده و تاریخ‌نگاری مکتوب چالاک نیست. تاریخ‌نگاری مکتوب نمی‌تواند پارتیزانی و سریع عمل کند تا به نتیجه برسد. انجام پژوهش‌ها، تهیه اسناد و مدارک، راستی‌آزمایی و سندسنجی آن‌ها زمان می‌برند. ما نیازمند عنایت به تاریخ شفاهی به صورت آکادمیک هستیم، یعنی دانشگاه در این زمینه منبع مولد دانش شود و مباحث نظری این علم را تأیید و پشتیبانی کند.

سیصد و بیست و دومین شب خاطره -2

خاطراتی از سالن تطهیر

دومین میهمان این برنامه شب خاطره خانم رحمانی‌نژاد بود. او ابتدا بیان کرد که در اسفند 1398 خودم به بیماری کرونا مبتلا شدم. در فروردین‌ 1399 از بخش خادم‌یاری حوزه علمیه با من تماس گرفتند و پیشنهاد دادند که در امر نظارت در سالن تطهیر بهشت زهرا مشارکت داشته باشم. پس از کسب اجازه از همسرم این کار را قبول کردم.

معرفی کتاب ملازم اول؛ غواص

«ملازم اول؛ غواص» عنوان کتاب خاطرات محسن جام‌بزرگ است که توسط محسن صیفی‌کار تدوین شده و توسط انتشارات سوره مهر و با همکاری حوزه هنری استان همدان در سال 1398 منتشر شده است. محسن جام بزرگ، از غواصان واحد اطلاعات عملیات لشگر ۳۲ انصارالحسین(ع) همدان بود که از طرف آموزش و پرورش همدان به جبهه اعزام ش.

وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.
 

بر فراز میمک – 10
کانال خواب

عملیات برای دست‌یابی به تپه 402 همچنان با موفقیت ادامه داشت. با وجود درگیریهای شدید نیروهای رزمنده اسلام با متجاوزان عراقی، هنوز از وجود هلی‌کوپترهای جنگنده استفاده نشده بود. ما هم برای پرواز ـ هر روز ـ از صبح تا غروب آفتاب لحظه‌شماری می‌کردیم. جای تعجب بود که با وجود شدت آتش سنگین عراقیها، هیچ پروازی درخواست نمی‌شد. «فرید» و صفر هم مثل من بیقراری می‌کردند و گاهی برای گرفتن دستور پرواز به اتاق عملیات می‌رفتند، اما دست از پا درازتر برمی‌گشتند.


 
       © تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.