شماره 444    |    13 خرداد 1399
   

جستجو

بدرقه بزرگ و اهمیت تاریخ‌نگارانه آن

سوژه‌های تاریخ شفاهی از دل رویدادهایی استخراج می‌شوند که در متن زندگی مردم هستند. به همین دلیل تاریخ را مجموعه‌ای از حوادث فرهنگی، طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی می‌دانند که در گذشته و زمان و مکان مشخص و در ارتباط با زندگی انسان‌ها رخ داده است. به رغم این موقعیت، بسیاری از حوادث در زمان وقوع، چندان مورد توجه مورخان و مستندنگاران نیستند...

روایت مرحوم سیدرحیم میریان از امام خمینی(ره)

وقتی برای آندوسکوپی از خانه می‌آمدیم بیمارستان، دکتر عبدالحسین طباطبایی بود؛ دکتر عارفی بود، بنده بودم و حاج احمد آقا دنبالِ امام. امام در ماشین، یک جمله فرمودند. گفتند: «نه تقصیبر شماست، نه من. وقتی شناسنامه بخواهد خط قرمز بخورد، این مشکلات پیش می‌آید.»

دومین راوی شب خاطره خرداد 99

مروری بر سختی‌های اسارت از زبان «مهدی طحانیان»

هر روز می‌آمدند، دست‌های ما را می‌بستند، ما را سوار جیپ می‌کردند و می‌بُردند در خط مقدم جبهه‌ها که بتوانند به نیروهایشان نیرو بدهند. بگویند بابا نترسید! ببینید رزمنده‌های ایرانی همه‌شان بچه‌های این قدری‌اند. اینها بزرگان‌شان جرأت نمی‌کنند بیایند جنگ. یا اینها فقط زورشان به این بچه‌های کوچولو رسیده و توانستند اینها را فریب بدهند و بیاورند.

معرفی کتاب «آقای کتاب»

کتاب «آقای کتاب» در حوزه تاریخ شفاهی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی با تحقیق و تدوین محمدحسین بارونقی تهیه شده است. این کتاب مروری بر زندگی و زمانه شصت سال کتاب فروشی «حاج علی یزدان‌خواه» پدر شهید و کتاب‌فروش انقلابی کاشان است.

خاطرات علیرضا مرادی

علیرضا مرادی، سروانِ بازنشسته نیروی زمینی ارتش، مهمان صدوسیزدهمین برنامه شب خاطره (3 بهمن 1381) بود. او درباره عملیات نفوذی منهدم کردنِ یک پل در عراق و دشواری 9 شبانه‌روز پیاده روی به خاک عراق، خاطره گفت. این روایت‌‌ را ببینیم.

وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.
 


 

هنگ سوم: خاطرات یک پزشک اسیر عراقی-59
مجتبی الحسینی
ترجمه: محمدحسین زوارکعبه

چند روز بعد دکتر «احسان الحیدری» که به درجه سرگردی ارتقا یافته بود از من خواست به گروهان کماندویی تیپ بیستم بروم و به افراد آن یگان واکسن آبله تزریق کنم. از شنیدن این موضوع تعجب کرده و گفتم: «دکتر! شما اطلاع دارید که سازمان بهداشت جهانی سال‌ها قبل اعلام نمود که بیماری آبله ریشه‌کن شده و آخرین مورد در اتیوپی به ثبت رسیده است. سال‌هاست که این بیماری از ایران رخت بر بسته است.»


 
       © تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.