شماره 436    |    27 اسفند 1398
   

جستجو

به راحتی نرسید آنکه زحمتی نکشید

آهنگِ تغییر و نو شدن طبیعت از هر سو به گوش می‌رسد و بهار، زیبایی‌هایش را به نمایش می‌گذارد. ‌مردم ایران، این روزها غریبه‌ای ناخوانده میان خود دارند که موجب رنج و غم آنان شده است؛ این مسافر شوم، تلاش می‌کند بهار را تحت تأثیر قرار داده و سبزی و خرمی را از آن دور کند. به همین علت، نوروز امسال، رنگ و بویی دیگر دارد.

آقای گودرزیانیِ سرشار از آرامش که من می‌شناسم

روز اول که احد گودرزیانی را دیدم، قرار بود اسم و عناوین سایت تاریخ شفاهی را به زبان عربی برایش ببرم تا ببیند ترجمه صحیح است یا خیر. می‌خواستیم زبان سوم سایت را راه‌اندازی کنیم که به تعویق افتاد. او در طبقه سوم حوزه هنری، اتاق شیشه‌ای کنار آسانسور که مثل خودش آرام و ساکت بود، می‌نشست.

تاریخ شفاهی؛ نیازمندِ همترازی با اسناد است

در تاریخ شفاهی و خاطره در ریختار تاریخ، متن پایه و مبنا روایتِ یادگزار و اظهارکننده است؛ چرا که مورخ شفاهی در مواجهه با مرجع روایت/ مصاحبه‌شونده، به روند تکوین خاطره در ذهن و زبان خاطره‌دار توجه دارد ـ یا باید داشته باشد. از این‌روست که مورخ شفاهی در گفت‌وگو با خاطره‌مند و مرجع روایت پیش از و همزمان با خاطره‌ی/ خاطرات راوی با «خاطر» گزارنده و گوینده کار خود را آغاز می‌کند و پیش می‌بَرَد.

خبرهای ماه؛ اسفند 1398

کتاب‌‌های تاریخ شفاهی؛ راه انتقال تجربه

به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران، «خبرهای ماه» عنوان سلسله گزارشی در این سایت است. این گزارش‌ها نگاهی دارند به خبرهای مرتبط با موضوع سایت در رسانه‌های مکتوب و مجازی. در ادامه خبرهایی از اسفند 1398 را می‌خوانید.

از ری تا شام

کتاب «از ری تا شام» روایت ناتمام تاریخ شفاهی سردار شهید مدافع حرم احمد غلامی است که به کوشش علی مژدهی و نظارت علمی و محتوایی یدالله ایزدی توسط مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس به چاپ رسیده است. آن‌چنان که در مقدمه این کتاب می‌خوانیم، این اثر ماحصل 18 جلسه گفت‌وگوی علی مژدهی با سردار احمد غلامی یکی از فرماندهان جنگ است.

خاطرات مجید عبدالعظیمی

مجید عبدالعظیمی، بازیگر و آزاده دوران دفاع مقدس، مهمان صدونهمین برنامه شب خاطره (4 مهر1381) بود. او درباره روز آغاز جنگ و انفجار در پایگاه هوایی دزفول در 31 شهریور 1359 خاطره گفت. این روایت‌‌ را ببینیم.

وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.
 

شماره آینده 20 فروردین 1399 به روز می‌شود.

هنگ سوم: خاطرات یک پزشک اسیر عراقی-50
مجتبی الحسینی
ترجمه: محمدحسین زوارکعبه

عراقی‌ها، عراقی‌ها را به اسارت در آوردند:

از دیگر نیروهای شرکت کننده در این حمله، می‌توان از بقایای تیپ‌های شکست خورده در اولین نبرد بستان همچون تیپ‌های 48 و 23 نام برد. فرماندهان عراق با شرکت دادن این نیروهای شکست خورده در ضد حمله مرتکب اشتباه بزرگی شدند، چرا که آنها روحیه و توان رزمی خود را از دست داده و در این منطقه با کابوس مرگ دست و پنجه نرم می‌کردند.

به گفته برخی از سربازان هنگ، سربازان تیپ 48 با فرار از صحنه درگیری در همان ساعات اولیه حمله، روحیه نیروهای ما را نیز ضعیف کردند. آنها فریاد می‌زدند: شما محاصره شده‌اید... نیروهای ایرانی پشت سر شما قرار گرفته‌اند... همین مساله ترس و وحشت را به دل نیروهای ما ریخت. مصیبت‌بارتر این که نیروهای ما به سوی هم آتش گشودند و خود را به یکدیگر تسلیم می‌کردند.


 
       © تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.