شماره 405    |    26 تير 1398
   

جستجو

در گفت‌وگو با رئیس ساحادم مطرح شد

پیش‌کسوتان ارتشی، مصاحبه‌گر تاریخ شفاهی می‌شوند

حدود هزار ساعت مصاحبه با پیش‌کسوتان ارتش اعم از نیروی زمینی، هوایی، دریایی و پدافند در مرکز اسناد سازمان حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس ارتش، ثبت و ضبط شده است. بخشی از این پروژه‌های تاریخ شفاهی، به کتاب تبدیل شده‌اند.

شانزده موضوع برای مقالات دوازدهمین همایش تاریخ شفاهی ایران

شورای سیاست‌گذاری دوازدهمین همایش تاریخ شفاهی ایران، مهلت ارسال ‏چکیده مقالات را تا 31 مرداد 1398 تمدید کرد. مهلت ارسال اصل مقالات نیز 31 شهریور ‏است. همچنین شانزده عنوان و موضوع برای نگارش به ‏علاقه‌مندان و صاحب‌نظران پیشنهاد شده است.

سنخ شناسی روایت شفاهی(2)

هم‌روایی؛ روایت جمعی در روایت مبنایی

چرخش پاشنه تاریخ شفاهی از منظر نخبه‌گرایی به پیکره امور قاعده اجتماعی؛ از سربازان و نیروی پیاده ‏گرفته تا کارگران و کارمندان، می‌تواند ‏شفاهی‌نگاری را وارد عرصه ذاتی خود کرده و اسباب توسعه و روزآمدسازی آن را در ایران فراهم آورد...

درباره کتاب «استراتژی و دیگر هیچ»

هفت جلسه مصاحبه با کارشناس امنیتی

گفت‌وگو با فردی چون رضوی، از فرصت‌هایی بود که دست داد و بسیاری از مسائل ناگفته ضمن آن مطرح شد؛ از جمله موضوعاتی که در حوزه‌های امنیتی خارج از کشور روی داده بود و پیش از این جایی و مصلحتی برای بیان آن نبود.

خاطرات حسن محمدی

حسن محمدی، بسیجی و رزمنده دوران دفاع مقدس، مهمان هشتادوهفتمین برنامه شب خاطره (7 مهر 1379) بود. او درباره مرحله اول عملیات فتح‌المبین در منطقه دشت عباس خاطره گفت. این روایت‌‌ را ببینیم.

وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.
 

هنگ سوم: خاطرات یک پزشک اسیر عراقی- 16

مجتبی الحسینی
ترجمه: محمدحسین زوارکعبه

زمان به کندی سپری می‌شد. ما همچنان به معالجه سربازان بیمار، بیمارنماها، مجروحین، لطیفه‌گویی و شنیدن اخبار رادیو مشغول بودیم. با این‌ که فصل زمستان از راه رسیده بود، اما نیروهای ما کماکان در طول شبانه‌روز به آسفالت کردن راه‌های ارتباطی بین واحدهای مستقر در جبهه و مراکز تدارکاتی آنان در «نشوه» ادامه می‌دادند. آنها همچنین تصمیم به احداث چند انبار مهمات و آذوقه در منطقه جفیر گرفتند تا شاید در مواقع استثنایی از آنها بهره‌برداری کنند. این مأموریت به جمعی از سربازان کُرد ـ به استعداد دویست نفر و تحت فرمان سرهنگ دوم «محمد» که خود کُرد و اهل سلیمانیه بود ـ واگذار گردید.


 
       © تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.