شماره 389    |    08 اسفند 1397
   

جستجو

کارگاه «کاربرد تاریخ شفاهی در مستندنگاری‌های تصویری»

تاریخ شفاهی سند تولید نمی‌کند، مستند تولید می‌کند

تاریخ شفاهی از خاطره شروع می‌شود ولی در بخشی چالش می‌کنید و سوالاتی در بین مصاحبه می‌پرسید که شخص مجبور است دریچه‌ای به اطلاعاتِ گذشته‌اش بزند و محور خطی نقل خاطره، «شبکه‌ای» شود. تاریخ شفاهی، بازخوانی محتوای ذهنی مصاحبه‌شونده و مصاحبه‌کننده است.

تاریخ زنده: بررسی چهل سال تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس-2

تاریخ شفاهی هم همان تاریخ است

تاریخ شفاهی، مصاحبه مطبوعاتی نیست، باید به پژوهش‌های تاریخی و فرهنگی کمک کند، به حل مسئله کمک کند. هیچ کشف ‌و شهود تاریخی صورت نمی‌گیرد مگر این که ما آن را بر پرسش‌هایی اساسی مبتنی کنیم. تفاوت محصولات اهل تحقیق به واسطه پرسش‌های آنهاست.

تاریخ شفاهی مخابرات سپاه پاسداران در دفاع مقدس

متن کتاب، دارای مشاهدات و تجربیات راوی از شکل‌گیری، توسعه و تجهیز و مأموریت‌های یکی از مهم‌ترین واحدهای یگان‌های رزم سپاه پاسداران در سال‌های جنگ است؛ در این شکی نیست، اما در نوع خود شروعی است برای مصاحبه‌ با فرماندهان و رزمندگان مخابرات در جنگ.

سیصدمین شب خاطره-1

به طرف خط مقدم

به جایی رسیدیم که نمی‌دانستیم باید چه‌کار کنیم. گرد‌وخاک زیادی به‌پا شده بود و فرصتی برای توقف نداشتیم. در سمتی دیدیم که در دور ماشینی در حال حرکت است. فکر کردیم حتماً مسیرمان همان و درست است. رفتیم و رفتیم تا به منطقه‌ای رسیدیم که آشیانه تسلیحات عراقی‌ها بود...

خاطرات مرتضی برمک

مرتضی برمک، رزمنده بسیجی دوران دفاع مقدس، مهمان هفتادوششمین برنامه شب خاطره (4 شهریور 1378) بود. او درباره آزادسازی منطقه‌های بازی‌دراز و سرپل‌ذهاب در نخستین سال‌های جنگ تحمیلی ارتش صدام علیه جمهوری اسلامی ایران خاطره گفت. این روایت‌‌ را ببینیم.

وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.
 

اسراری از درون ارتش عراق-27

ترجمه: حمید محمدی

پس از گذشت نیم ساعت که سرانجام آتش ایرانی‌ها رو به خاموشی می‌رود، فرمانده هنگ از جا بلند می‌شود و در کمال ناباوری می‌بیند که شمار زیادی از افرادش به خاطر نبودن هیچ جان‌پناهی و سنگری، بی‌جان نقش زمین شده‌اند. در این لحظه فرمانده هنگ که می‌بیند با اندکی معطلی خورشید سر زده، بقیه افرادش هم در تیررس مستقیم ایرانی‌ها قرار خواهند گرفت، فوراً بی‌سیم را برداشته، با مقر پشت جبهه تماس می‌گیرد و آنها را از حال زار خود و هنگش باخبر می‌کند و بعد می‌پرسد:
ـ پس این تیپ زرهی که قرار بود ما پشتیبانی‌اش کنیم کجاست که لااقل زخمی‌های ما را به عقب برگرداند؟


 
       © تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.