شماره 352    |    02 خرداد 1397
   

جستجو

«تدوین در تاریخ شفاهی» به روایت 15 مقاله

در این کتاب این مقالات دیده می‌شوند: مرز میان خاطره و تاریخ شفاهی، شیوه‌های حفظ شفاهیت متن و آزمون صدق روایت‌ها، حدود ویرایش در تاریخ شفاهی، تاریخ شفاهی و آموزش‌های علمی کاربردی، تدوین متن چگونه و از کجا آغاز می‌شود؟ و...

در گفت‌وگو با اقلیمه جاهدی بیان شد

خاطرات جهادگری در پشت جبهه

غیر از کارهایی مثل دوخت لباس و پخت مربا که انجام می‌دادیم، بعد از مدتی برای تأمین نان رزمندگان، تنور ساختیم. محله به محله می‌رفتم و از خانم‌ها می‌پرسیدم: «چه کسی بلد است نان بپزد؟» حدود سی نفر گفتند: «ما بلدیم.»

گویاسازی در کتاب‌های تاریخ شفاهی – 2

گویاسازی، معرّف تسلط تدوین‌گر بر متن است

حجم گویاسازی باید مختصر و مفید باشد و نباید بر متن اثر غلبه کند. این هنر نویسنده و تدوین‌گر است که با حداقل کلمات و جملات مفهوم و منظور را به خواننده اثر برساند و از حد و حدود خود تجاوز نکند.

خاطرات علی خوش‌لفظ از آزادسازی خرمشهر

علی خوش‌لفظ در سومین ویژه‌برنامه شب خاطره دفاع مقدس در محضر رهبر معظم انقلاب، از آزادسازی خرمشهر در خرداد سال 1361، چند هفته‌‌ای که برای این کار، مواضع دشمن را شناسایی می‌کردند و همچنین مجروح شدنش در عملیات بیت‌المقدس خاطره گفت.

خاطرات حسن محمدی

حسن محمدی، آزاده دوران دفاع مقدس، مهمان پنجاه‌وهشتمین برنامه شب خاطره (1 آبان 1376) بود. او در این برنامه خاطرات خود از دوران اسارت در اردوگاه‌های ارتش صدام را تعریف کرد. این روایت‌‌ را ببینیم.

سهم یک روزنامه در انتشار تاریخ شفاهی

انجمن تاریخ به مخاطبان جدیدی دست یافته است و برای اولین بار، مرکز خوش‌آمدگوییِ انجمن تاریخ، تورِ بدون راهنما برگزار می‌کند. هدف این است که اطلاعات به زبان‌های دیگر هم ترجمه شود تا این مرکز بتواند گردشگران بیشتری را جذب کند.

برای تاریخ سیاهان در آفریقای جنوبی

تاریخ شفاهی راه چاره است

هدف این است که مردم بومی در مورد تاریخ صحبت ‌کنند و نه آنکه به تاریخی متکی باشند که به دست سفیدپوستان نوشته شده است. اولین بار نیست که چنین مستندسازی از تاریخ شفاهی انجام شده، اما یافته‌های پیشین از بین رفته است.

وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.
 

ستاره‌های شلمچه-3

احمد دهقان

بچه‌ها بلافاصله در کانالی که نزدیک جاده بود سنگر گرفتند. هواپیماها دست‌بردار نبودند و هر بار که به آسمان نگاه می‌کردیم چند فروند از آنها را بالای سرمان می‌دیدیم. ناگهان بوی سیر در هوا پخش شد و بچه‌ها فریاد زدند: «گاز... گاز!» چند لحظه صبر کردم که ببینم تمام می‌شود یا نه، اما این تو بمیری با اون تو بمیری تومنی 9 زار فرق داشت. ماسکم را زدم و توی کانال پریدم. کمی بعد وقتی خودم را به مروی رساندم بچه‌ها ماسک‌ها را برداشته بودند. مثل اینکه خطر رفع شده بود.

یکی دو ساعتی که گذشت تویوتاها آمدند و کنار جاده به صف شدند. بچه‌ها ـ هر کس در دسته خودش ـ به ستون یک رفتند تا سوار شوند. آقا یحیی به من گفت:‌ «بیا تو ماشین جلویی.»

آقا یحیی و بی‌سیم‌چی‌ها و پیک‌های گروهان داخل آن تویوتا بودند. علی بیگلری هم آمد. حرکت کردیم. بعد از مدتی به یک جاده رسیدیم که اطراف آن را تا چشم کار می‌کرد آب گرفته بود. از خط قبل از عملیات خودمان گذشته و به کمین‌های دشمن رسیدیم. از سیم‌های خاردار هم عبور کردیم. در آن‌جا سنگرهای سوخته، تجهیزات و وسایل منهدم شده فراوان بود. مقداری که پیش رفتیم به منطقه‌ای معروف به پنج ضلعی رسیدیم. از آن‌جا به بعد دیگر مثل بازار شام بود؛ نیروها، تانک‌ها و تجهیزات در همه‌جا پراکنده بودند.


 
       © تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.