شماره 270    |    31 شهريور 1395
   

جستجو

ناگفته‌هایی درباره کتاب «ناگفته‌ها»ـ بخش دوم و پایانی

چگونه کتاب «ناگفته‌ها: خاطرات حاج مهدی عراقی»پدید آمد؟

متن زیر، که بخش نخست آن را پیش از این خواندید، حاصل بیش از 4 ساعت مصاحبه با محمود مقدسی و حمیدرضا شیرازی است. در بخش نخست، آنها از روزگار و احوال خود تا مهر 1357 سخن گفتند. بخش دوم و پایانی این مصاحبه را در ادامه می‌خوانید.

کالک‌های خاکی، اخراجی‌ها، اکیپ حاج هادی و...

تاریخ شفاهی و خاطرات دفاع مقدس به روایت پنج کتاب

سالی دیگر بر فاصله ما از وقایع جنگ تحمیلی ارتش صدام علیه ایران گذشت و در هفته گرامی‌داشت دفاع مقدس در سال 1395 قرار گرفتیم. به مناسبت هفته دفاع مقدس امسال، از میان کتاب‌هایی که نسخه‌هایی از آنها به دفتر سایت تاریخ شفاهی ایران رسیده، پنج کتاب را در یک بسته پیش روی شما قرار دادیم تا خود حدیث مفصل بخوانید از این مجمل.

خاطرات حجت‌الاسلام ابوترابی

زنده‌یاد حجت‌الاسلام و المسلمین سید علی‌اکبر ابوترابی‌فرد (۱۳۱۸ - ۱۳۷۹) به دلیل تاثیر فراوان بر اسیران ایرانی در اردوگاه‌های ارتش صدام و رهبری آنان، به «سیدالاسرا» مشهور شده بود. او مهمان هشتمین برنامه شب خاطره (21 مرداد 1372) بود و در این برنامه خاطراتی از روزهای اسارت خود در سال‌های جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را تعریف کرد. این خاطرات در سه بخش کوتاه آماده شده که در ادامه می‌آید.

تازه‌های دیگری از کتاب‌های دفتر ادبیات انقلاب اسلامی عرضه شد

انتشار زندگینامه‌ 10 شخصیت مانا

زندگینامه علمی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی 10 تن از شخصیت‌های ماندگار ایران معاصر در قالب مجموعه شخصیت‌های مانا از سوی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی و انتشارات سوره مهر به چاپ رسید. به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران، این مجموعه را گروه پژوهشی شخصیت‌های مانا تدارک دیده‌ است که در خرداد 1389 در مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری به همت پژوهشگران دفتر ادبیات انقلاب اسلامی شکل گرفت.

وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.
 

چشم در چشم آنان(13)

راوی: فاطمه ناهیدی
به کوشش: مریم شانکی

__________________________

یک‌بار دیگر هم دندانم درد می‌کرد و باید کشیده می‌شد. مرا به درمانگاه دانشگاهشان بردند. آنجا مجهزتر بود. با ماشین مرا از زندان خارج کردند. برایم خیلی جالب بود که بعد از یک سال و اندی بیرون را می‌دیدم. در درمانگاه هم پزشک‌ها سؤال می‌کردند کی هستی و از کجا آمده‌ای؟ فهمیده بودند که آدم معمولی نیستم. توضیح که می‌دادم،‌ چند نفری جمع شده بودند دور هم و پچ‌پچ می‌کردند. اول نمی‌گذاشتند سربازها داخل بیایند، ولی بعد که تهدید شدند، اجازه دادند سرباز یک گوشه بایستد. سرباز نمی‌گذاشت زیاد با من صحبت کنند. ولی متوجه شده بودم که موضوع برایشان خیلی جالب است. من هم با دست اشاره به دندانم می‌کردم و به انگلیسی با آنها صحبت می‌کردم و این‌طور وانمود می‌کردم که در مورد درد دندانم صحبت می‌کنم.


 
       © تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.