نظریه تاریخ شفاهی-۲
نویسنده: لین آبرامز
Lynn Abrams
مترجم: علی فتحعلی آشتیانی
چیستی تاریخ شفاهی
اصطلاح تاریخ شفاهی از جنس تعابیر مبهمی است که بر دو معنا اطلاق میشود. در یک معنا به فرایند انجام مصاحبه با مردم و ضبط گفتههای آنان اطلاق میشود تا اطلاعاتِ انباشته در ذهن آنان، یعنی خاطراتشان از گذشته، بیرون بیاید. اما تاریخ شفاهی به خودیِ خود محصول همان مصاحبه نیز هست که در قالب گزارش روایی از رویدادهای گذشته متجلی میشود. پس میبینیم که هم یک شیوة پژوهشی است (وسیلة اجرای تحقیقات) و هم ماحصلِ فرایند پژوهش؛ به بیان دیگر، مرکب از عمل ضبط و سند برآمده از این عمل است. الفاظ دیگری را نیز به جای تاریخ شفاهی میتوان به کار برد، از قبیل تحقیق دربارة اقاریر شخصی و تحقیق دربارة داستان زندگی،(6) که از این تعابیر در کتاب حاضر استفاده خواهیم کرد. اما گویا مورخان با کلمة «تاریخ شفاهی» راحتترند زیرا از آن دسته اصطلاحات عامی است که عمل و نتیجة عمل از آن مستفاد میشود.
موفقیت تاریخ شفاهی تا بدانجا پیش رفته است که اکنون جزء رویههای عملیِ امتحانشده در حوزة پژوهش به شمار میآید و نه تنها در تحقیقات تاریخی بلکه در حوزههای گستردهای مانند قومشناسی، مردمشناسی، جامعهشناسی، مطالعات بهداشت و درمان و روانشناسی نیز جای خود را باز کرده است. توسل به تاریخ شفاهی در داخل دیوارهای محیطهای دانشگاهی محبوس نشده و به عنوان دستاویزی محکمهپسند(7) در قضاوت و رسیدگیهای حقوقی (مانند محاکمة جنایتکاران جنگی)، و همچنین توسط پزشکان و افرادِ مشغول به فعالیت در حرفههای پرستاری و مراقبتی نیز مورد استفاده قرار گرفته است. تاریخ شفاهی در قامت یک ابزار پژوهشی در پروژههای مردمی و آموزشی ظاهر شده است؛ پیر و جوان، داوطلب و مزدبگیر بدان تمسک میجویند و در اکثر کشورها پیدا میشود. تاریخ شفاهی به یک شیوة همهفنحریف تبدیل شده و مانند هشتپایی است که هر بازویش به یکی از فعالیتهای مردمی، دانشگاهی و عملمحور(8) خدمت میکند. دانشگاهیان، دولتیان و حتی انقلابیون در بحبوحة تغییر رژیم دست به دامن این ابزار میشوند، نمونهاش هم تحقیقات رسمی کمیسیون حقیقت و آشتی(9) بعد از انحلال رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی است. اما مددکاری، فعالیتهای مردمی، و پروژههای حفاظت از میراثهای بومی که توسط داوطلبان اجرا میشوند نیز ارزش تاریخ شفاهی را میدانند و در استخدام آن تردیدی به خود راه نمیدهند. بنا بر این، به واسطه مزیتهای سیاسی، تاریخی یا عملیاتیاش در گسترة وسیعی بازی میکند و از انطباقپذیری بالایی برخوردار است.
البته موفقیت مذکور چندان هم بیدردسر نبوده است. آنقدر به معنای «تاریخ شفاهی» آب بستهاند که گویی هر کسی با هر فردی مصاحبه کرد میتواند آن را به عنوان «تاریخ شفاهی» قالب کند. مورخان نمیتوانند متدولوژی تاریخ شفاهی را مختص حرفة خودشان بدانند. اما در اینجا باید بین تاریخ شفاهی و دیگر شیوههایی که از مصاحبه برای گردآوری اطلاعات کمک میگیرند، فرق بگذاریم. شاید پژوهشهای کیفیتمحور که اطلاعات مورد نیاز خود را به واسطة مصاحبه تهیه میکنند، قوم و خویش نزدیک تاریخ شفاهی محسوب شوند اما آن خصوصیت استثنایی تاریخ شفاهی را که خودش را با گذشتة روایانش درگیر میکند، ندارند. همین گونه است شیوة مشاهدة مشارکتی(10) که پژوهشگر در فعالیت اجتماعی مردم مورد تحقیقش عملاً شرکت میکند و گاهی نیز از رویة عملی مصاحبه برای اجرای تحقیقاتش کمک میگیر، اما فراموش نکنیم که این شیوه نیز معطوف به یادآوری گذشته نیست.
6 -life-story research
7 -evidential tools
8 -practice-led
9 -Truth and Reconciliation Commission
10 -participant observation