مقدمه:
اهميت حضور ميليوني مردم در جنگ طولاني و متفاوت از جنگهاي گذشته ايران و پديد آمدن گونههايي بديع از فرهنگ اجتماعي و ادبيات شفاهي برخاسته از آرمانهاي ملي ـ مذهبي مشترك با راز و رمزهاي ديني مسلط بر سازمان رزم كه از طريق آموزش و تلقين، سهم مهم و مؤثري در وفاق آحاد افراد رزمنده و فرهنگپذيري مناسب حال و هواي جنگ در اقشار مختلف داشته، از جمله موجبات و مقدمات ضروري به ثمر رسيدن طرح «فرهنگنامه جبهه انقلاب اسلامي ايران در جنگ تحميلي» بوده است.
اين طرح كه دو دهه (1366 ـ 1381) گذشته به ثمر رسيده و با بيش از يكصدهزار راوي، كلانترين اثر در «تاريخ شفاهي ايران»، برشمرده شده، در سه عرصه گفتاري، نوشتاري و رفتاري، داراي مظاهر و مصاديق 20 گانهاي با بيش از 50 هزار مدخل شناسه، در فرهنگ عمومي جنگ است.
ترسيم موقعيت مردم مدافع انقلاب در جنگ تحميل شده كه تماميت انساني و كمال هستي خود را در ايثار جان و مال و شهادت در راه خدا ميانگاشتند و جغرافياي جنگ ميدان حضور و عبور از حيات بشري آنان به عرصه مقامات الهي بوده، به عنوان انسان كامل سياسي در بينش عرفاني شيعي، مدنظر اين پروژه قرار گرفته است.
پس از استقراء در ذهن و زبان و ضمير راويان رزمنده و احصاء مفادي از آن گنج گرانسنگ، توجه به جزء مكمل آن، يعني نقش نخبگان نظامي و سياسي، كارگزاران اقتصادي، علمي و فرهنگي كه قائله جنگ و رتق و فتق امور آن در ابعاد داخلي و خارجي بعد از رهبري آن امام همام ـ دائرمدار مديريت و صلاحيت علمي ـ ايماني ايشان به عنوان اجزاء بدنه كارشناسي نظام، در دو سطح خرد و كلان بوده، مدنظر قرار گرفت .
قدر مشترك اين مديران و مسئولان و صاحبان حرفه و مشاغل، چه در امر بهداري و پزشكي و چه در مهندسي يا جغرافيا كه جزو لايتجزاي سازمان رزم محسوباند و چه در امور ديپلماسي، خبر، عكس و مطبوعات كه دستافزار مقاومت و واسطه رسيدن به اهداف آن هستند و يا فعالان محيط زيست و امور عشاير مرزنشين كه جنگ بر آنان واقع شده، و حتي كساني كه راجع به جريان پايداري در ابعاد و ظرفيتهاي هنري، كار حرفهاي و به نحوي سياستگذاري ميكنند، محوريت جنگ عراق عليه ايران است.
همه اين افراد به مثابه اندام كالبدي واحد عمل ميكنند و جز دفع تهديدهاي دشمن و دستيابي به صلح و امنيت پايدار مقصودي ندارند و اكثريت قريب به اتفاق ايشان در چارچوب سياستهاي كلان دفاعي نظام مسئوليت داشتهاند.
اهداف و استراتژي
آنچه در اين مجموعه مقالات به عنوان برآيند صدها ساعت مصاحبه در بيش از 10 حوزه تعقيب شده، شناسايي افكار و رفتار راويان از خلال نگرشها و ارزشگذاريهاي خاص ايشان در فراز و فرود مسئوليت اجتماعي ـ حرفهاي خود در ايام جنگ است.
و اين كه طي چه فرآيندي مستقيم و يا با واسطه، كنش و يا واكنش ايشان برانگيخته شده و چه بازخوردهايي را به دنبال داشته است.
چرا و چگونه به اين يا آن روش فكر و عمل شده و صد البته اين كه چگونه ميتوان اين شاخصهاي فردي و جريانات اجتماعي و الگوها را در طي مصاحبه مورد تميز و در درجه بعد تفسير و در نهايت امر تعميم قرار داد. و خلاصه آنچه در يك تحقيق كيفي مورد نظر است. (ر.ك: طراحي پژوهشهاي اجتماعي ـ نورمن بليكي، چاوشيان، نشر ني، 1384)
در وضعي كه (بهقول بليكي) مفاهيم مربوط به رخدادها به تشخيص نرسيده و رابطه و نبود رابطه آنها درك و دريافت نشده، براي كشف، فهم، توصيف، تبيين و پيشبيني و توضيح مجموعه افكار پراكنده راويان و ارزيابي آنها در شرايط نداشتن علم و اطلاع از مفاهيم، مكان و موقعيت تحقيق، بيشك استراتژي ما «استراتژي استقرايي» و استفهامي است.
نبود سوابق پژوهشي و نقص اطلاعات در هر حوزه ناگزير از پيش گرفتن فرآيند تكويني است و تصميم هر مرحله از تحقيق به نحو پلكاني متكي و موكول به آموختههاي پيشين خواهد بود.
اين انعطافپذيري در روش اكتشافي به عبارت دقيق «بليكي» قطعاً به معني فاقد جهت بودن تحقيق و ساخت ناپذيري روشهاي پژوهشي نيست، بلكه صرفاً از سر وسعت و پهن دامنگي ميدان عمل است كه بتدريج و با پيشرفت كار دقيق ميشود.
روششناسي
«زمينهيابي» بودن نوع تحقيق باعث ميشود از مصاحبه به عنوان ابزار سنجش روانشناختي و جامعهشناختي روايت با تأكيد بر «روايي»، «اعتبار» و «عينيت» استفاده شود و پرسشهاي مصاحبه اغلب بر چيستي، چرايي و چگونگي رفتارها مبتني باشد.
شيوهاي ساختمند و طراحي شده و متمركز و نه واگويه آزاد و باز پاسخ؛ به صورت شخصي و كمتر گروهي، با رويكردي واقعي و تكويني و نه تطبيقي و مقايسهاي.
در هر موضوع و حيطه، چند لايه مصاحبه صورت گرفته است.
مثلاً در بهداري رزم، با رئيس ستاد امداد و انتقال مجروح، مسئول بهداري رزمي، و مسئولان اورژانس، جراحان عمومي جنگ و درنهايت فرمانده محور امداد و امدادگر عملياتي باسابقه و حرفهاي گفتوگو شده است.
طــرح پرســـشهاي مشترك از مسائل واحد منطقهاي و اختصاصي در هر حرفه، به توســـعه متفـــاوت هرچه بيشتر دادهها كه كاربــــردپذيري بيشتر نظري را به دنبال خواهند داشـت، ميانجـامد؛ با تأكيد بر بســـتر و خصوصياتي كه مقوله در آن واقع شـــده، راهبــــردهايي كه به وسيله آن اداره و كنترل شده و سطوحي كه رخـداد از آن عبور كـرده و به انجام رسـيده اســـت؛ با پيجويي منظـم مسيرهـاي حركـــت، مفاهيم مرتبط با يكـديگر، نتيـجه حاصله طبعاً به طـور تلفيقي، بنيادي و كاربردي خواهد بود.
نویسنده: سيد مهدي فهيمي
منبع: روزنامه اطلاعات یکشنبه 27تیر 1389-6شعبان1431 - 18جولای 2010- شماره 24801