پیام امام خمینی(ره) به میخائیل گورباچف صدر هیئت رئیسه اتحاد جماهیر شوروی سابق
یکی از مهمترین اقدامات سیاسی در دهه نخست انقلاب پیام امام خمینی(ره) به میخائیل گورباچف (صدر هیئت رئیسه اتحاد جماهیر شوروی) در 11/10/ 1367 بود این پیام در شرایطی به گورباچف ارسال شد که بازیگران عرصه سیاست توان اتخاذ موضعی صریح نسبت به وقایع در حال وقوع در بلوک شرق را نداشتند. امام(ره) در پیامی به گورباچف، فراتر از تحلیل های سیاسی روزمره و معمول به ترسیم این رویداد و حوادث آینده آن و نیز به تبیین غنای فرهنگ و معارف دین مبین اسلام پرداخت.در روزگاری که شوروی گلاسنوست و پروسترویکا (1) را تجربه می کرد و به دنیای غرب چشم امید بسته بود، به طور غیرمنتظره با رفتاری مبتنی بر مصلحت بشریت و احکام الهی مواجه شد. پیامی که ماهیت و جوهره آن شناساندن ریشههای باطل مکاتب ساخته و پرداخته ذهن بشری برای جهانیان بود و آنها را محتوم به نیستی می دانست.
این پیام خبر از شکسته شدن و خرد شدن استخوانهای پوسیده کمونیسم داد. امام خمینی(ره) در یازدهم دیماه 1367 با ارسال این پیام به فرزندان کمونیسم گفت: «برای همه روشن است که از این پس کمونیسم را باید در موزه های تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد؛ چرا که مارکسیسم جوابگوی هیچ نیازی از نیازهای واقعی انسان نیست، چرا که مکتبی است مادی و با مادیت نمی توان بشریت را از بحران عدم اعتقاد به معنویت که اساسی ترین درد جامعه بشری در غرب و شرق است، به در آورد.»
آيتالله جوادي آملي بعنوان حامل پیام حضرت امام، ديدار با گورباچف (2) را چنین شرح می دهند « هيأت اعزامي از طرف امام خميني (قدس سره) روز سيزدهم دي ماه 1367، تهران را به مقصد مسکو ترک و در روز چهاردهم به تهران برگشت و مدت توقف اين سفر تاريخي در مسکو 23 ساعت بود و در فرودگاه بين المللي با استقبال نماينده ويژه صدر هيأت رييسه شوروي و برخي از مسئولان بلند پايه سياسي و امام جمعه مسکو روبرو شد. وقت ملاقات با رهبر شوروي ساعت يازده، روز چهاردهم دي ماه بود و مدت آن دو ساعت و پنج دقيقه به طول انجاميد. هنگام ورودمان به کاخ کرملين، صدر هيأت رئيسه و دو نفر از مسؤلان بلند پايه سياسي، که قبلاً حضور يافته بودند، تا چند قدم در همان اتاق به استقبال آمدند و با گرمي آماده شنيدن پيام امام خميني(ره) شدند. هيأت اعزامي مصمم بود، ضمن حفظ احترام متقابل و رعايت کمال ادب، که از وظايف بين المللي اسلام به شمار مي آيد و اختصاصي به گروه خاص ندارد، لسان پيام امام (قدس سره) را با زبان تعليم و ارشاد ادا کند نه با لسان ديپلماسي و مضمون پيام والا را با آهنگ تدريس القا نمايد، نه به صورت قرائت الفاظ و گزارش صورت و بدين منظور قبل از خروج از اقامتگاه، نمازي خوانده شد و از ذات اقدس خداوند با نياز تقاضا شد: «رَبَّ اشْرَحْ لي صَدْري وَ يسِّرلي اَمْري وَاحلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِساني يفْقَهُوا قَوْلي».( طه – آيات 25، 26، 27، 28).
کيفيت ابلاغ پيام به اين سبک بود که تمام کلمات آن همراه با توضيح ضروري برخي از موارد، به خوبي قرائت مي شد، سپس مترجمان ويژه کرملين آن را براي جناب گورباچف و دو نفر ديگر که حضور داشتند، ترجمه مي کرد و اگر مطلبي براي خود ترجمه کننده قابل درک نبود، سئوال مي کرد و با تبيين و تفسير لازم بعد از درک کامل، آن را با ترجمه روسي به رهبر شوروي منتقل مي کرد، در خلال قرائت پيام و ترجمه آن، که شصت و پنج دقيقه طول کشيد، نکات مهم پيام را شخص گورباچف يادداشت مي کرد.
نحوه استماع رهبر شوروي در تمام مدت قرائت پيام در کمال ادب ديپلماسي بود، ليکن اصل متن و انشاي آن در اوج هدايت به توحيد بود، نه در حضيض ديپلمات و سبک ابلاغ آن نيز در حد تدريس بود، نه گزارش صرف. چون صدور اين نامه تاريخ ساز بعد از پذيرش قطعنامه 598، بود و کشور اسلامي ايران وارد مرحله بازسازي و ترميم خرابيهاي جنگ تحميلي هشت ساله شد و از طرف ديگر مضمون نامه کاملاً سري بود و جز او (امام خميني) احدي از مسئولان کسي به آن آگاه نبود، لذا رهبران روسيه عموماً و صدر هيأت رييسه آن خصوصاً، هر گونه احتمالي را پيرامون مفاد پيام مي دادند، مگر احتمال دعوت به توحيد و اسلام ناب محمدي(ص).
رهبر شوروي بعد از استماع دقيق و درک منظور امام (قدس سره) با تأني کامل، که کشف از تدبر در پاسخگويي مي کرد، شروع به جواب کرد. عصاره مطالبي که ايشان گفتند و مترجم ملاقات آن را به فارسي برگرداند، عبارت از اين بود: «از فرستادن نامه امام خميني تشکر مي کنم.در فرصت مناسب جواب آن را خواهم داد. مضمون آن را به علماي شوروي اعلام مي داريم. ما قانون آزادي ايمان را در دست تصويب داريم. من قبلاً گفتم با داشتن ايدئولوژي هاي مختلف مي توان با حسن همجواري در کنار هم زندگي کرد.
امام خميني ما را به دين اسلام دعوت نموده است. آيا ما هم ايشان را به مکتب خودمان دعوت کنيم؟ (در اينجا لبخند زد و دوباره گفت: اين يک شوخي است) اين دعوت يک نحوه دخالت در شئون کشور ديگر محسوب مي شود، زيرا هر کشوري در انتخاب مکتب آزاد و مستقل است.» هيأت اعزامي از ايران با دريافت اين مطالب، بررسي کرد که مهمترين بند جواب همان بند اخير آن است که برخورد سياسي با نامه امام قدس سره در آن به چشم مي خورد، نه برخورد فرهنگي و تعليمي محض؛ و با پندار سياسي بودن، به معنای دخالت در امور کشور اجنبي خواهد بود، که با اين ترتيب اصل نامه و فرستادن پيام زير سئوال مي رفت. ديگر نوبت به مضمون آن نمي رسيد، لذا مسئول هيأت اعزامي در پاسخ نهايي چنين گفت: «از اين که در کمال حوصله قرائت نامه را استماع کرديد، تشکر مي کنيم و اين که آمادگي خود را جهت فرستادن جواب اعلام داشتيد، تقدير مي شود و اين که مضمون پيام را به اطلاع علماي کشورتان مي رسانيد، شايان تشکر است و از اين که قانون آزادي دين را در دست تصويب داريد، به اميد تسريع آن، تقدير مي شود، زندگي مسالمت آميز با داشتن مکتبهاي گوناگون، در صورت رعايت اصول انساني، ميسور است، اما «دخالت در شئون داخلي کشور ديگر» را بايد توضيح داد. شما از عمق خاک وسيع روسيه تا اوج فضاي آسمان آن آزادنه فعاليت داريد و هيچ کس حق دخالت در امور داخلي کشور اجنبي را ندارد. ليکن محتواي اين پيام، همانند پيام هاي رهبران الهي ديگر، نه کاري به زير زمين و نه برخوردي با روي زمين و نه ارتباطي با آسمان روسيه دارد، بلکه فقط با جان شما مرتبط است.»
محمد جواد لاریجانی (3) که در هیأت ابلاغ نامه امام به گورباچف به عنوان دیپلمات و معاون وزارت خارجه حضور داشت این دیدار را چنین شرح می دهد:« بعد از ظهر یک روز مرحوم حاج احمد آقا تماس گرفت و گفت دست نوشته ای را دارد و خبر داد امام تصمیم گرفتند پیامی برای گورباچف بفرستند. 48 ساعت وقت دادند، متن را بخوانیم و نظر بدهیم تا نهایی شود. پیش نویس نامه را از مرحوم حاج احمد آقا گرفتم و خدمت آیت الله خامنه ای که آن زمان رئیس جمهور بودند، بردم تا در جریان باشند، البته ایشان اطلاع داشتند. من درباره نامه 6 پیشنهاد ارائه دادم که امام با 5 مورد آن موافقت کردند اما مهمترین پیشنهادم را قبول نکردند و آن این بود که امام معتقد بود مارکسیسم در شوروی تمام شده است. البته این بحث در آن زمان داغ بود . خدمت حضرت امام نوشتم بهتر است در باره تاکیدشان مبنی بر نابودی قریب الوقوع مارکسیسم ، محتاطانه تر به موضوع نزدیک شوید، اما امام قبول نکردند. مسئولیت من در هیأت را هم حفظ حدود دیپلماتیک تعیین فرمودند و به من تأکید کردند قبل از ملاقات با گورباچف، با ادوارد شواردنادزه وزیر خارجه وقت شوروی (که بعدها رئیس جمهور گرجستان شد)، ملاقاتی برای توجیه و توضیح نقش پیام و جایگاه آن داشته باشم تا زمانی که پیام خوانده می شود، ذهن آنها آماده باشد. نامه دقیقاً این پیام را داشت که ما(جمهوری اسلامی)،شما (نظام کمونیستی)را تمام شده میدانیم و حاضریم فصل جدیدی از روابط را پس از فروپاشی باز کنیم،به یک معنا روابط ایران با روسیه پسامارکسیستی. در گفتگو با شواردنادزه این موضوع را تبیین کردم که ما نظام مارکسیستی را پایان یافته می دانیم. از مجموع واکنش های او و گورباچف فهمیدم تشخیص امام درست است. جالب اینکه آنها از شنیدن اظهارات ما اصلاً عصبانی هم نشدند و وقتی گفتیم نظام مارکسیستی را پایان یافته تلقی می کنیم هیچ عکس العملی نشان ندادند.
در جلسه با گورباچف سعی کردم دقت توجه به نامه را بالا ببرم و گاهی که نیاز بود توضیح بیشتری می دادم. مترجم خوبی داشتیم، اما متن نامه امام سنگین بود. من کل ترجمه متن به انگلیسی را به دقت بررسی کرده بودم. در دیدار با گورباچف مترجم متن را از فارسی به روسی ترجمه می کرد و در 2 یا 3مورد حساس من وارد می شدم و توضیح می دادم تا مسئله بیشتر باز و گیرا شود. گورباچف از اشاره نامه به مسلمانان و پخش صدای اذان احساس نگرانی کرد.
خانم مرضیه دباغ نیز که یکی از اعضای هیات اعزامی به شوروی در رابطه با این دیدار می گوید: «یک روز مرحوم حاج احمد آقا تماس گرفتند و فرمودند که حضرت امام نامهاى براى آقاى گورباچف دارند. شما آماده باشید تا هر زمان که حضرت امام فرمودند، این پیام را براى آقاى گورباچف ببرید. حقیقتاً شوکى بر من وارد شد. شوروى ابرقدرتى بود که در زمان خودش در مقابل آمریکا، خود را قطب بزرگ مىپنداشت. برایم کار بسیار سختى بود. با مرحوم حاج احمد آقا ملاقات کردم و پرسیدم جریان کامل موضوع چیست؟ فرمودند: مأموریتى براى شما مشخص شده ممکن است که فردا یا روز بعد باشد. وقتى به شوروى رسیدیم تعدادى به استقبال آمدند. مشاور مخصوص گورباچف دسته گلى هم آورده بود. طبیعتاً در دنیا مرسوم است وقتى هیأتى وارد کشورى مىشود گلى که براى استقبال آورده مىشود به رئیس هیأت مىدهند. وقتى بنده را با چادر و حجاب دیدند، دستپاچه شدند و گل را به جاى اینکه به آقاى جوادى آملى بدهند به بنده تحویل دادند. در واقع وقتى با لباس روحانیت آقاى جوادى آملى و چادر بنده رو به رو شدند دچار این حالت شدند.
گورباچف برخی جاها هنگام قرائت نامه ، به شدت برافروخته میشد. قرائت نامه تمام شد و ما بلند شدیم که خداحافظى کنیم. گورباچف طبق عرف دیپلماسى دستشان را براى مصافحه دراز کردند. من دستم زیر چادر بود و از دادن دست امتناع کردم، براى ایشان خیلى سنگین بود. به آقاى جوادى آملى رو کردند و گفتند: ایشان را مادر انقلاب دانستهاند که همراه شما بوده، دست خالى را دراز کردم که بگویم ما همسایهاى هستیم که دست خالى دراز مىکنیم به طرف شما و انقلاب شما و مىخواهیم به صورت مسالمتآمیز کنار هم باشیم. پس از بازگشت از مسکو فردا بعدازظهر خدمت امام رسیدیم و گزارش مأموریت را ارائه دادیم. حضرت امام سؤال کردند کی به هنگام قرائت پیام به چهره گورباچف نگاه میکرد؟ عرض کردم چون آقای جوادی آملی متن پیام را میخواندند. آقای لاریجانی هم ترجمه میکردند، بنده به چهره آقای گورباچف نگاه میکردم. حضرت امام لبخند رضایتمندانهای زد. شاید به این دلیل که آقای گورباچف معنی اصلی پیام را دریافت کردند (4 )
خانم دباغ همچنین حاشيه ديدار هيأت اعزامي با رهبر شوروي را چنین نقل ميكند: « پس از ابلاغ پیام امام و موقع خداحافظی اجازه دادند که خبرنگاران چند عکس و فیلم بگیرند. آقای گورباچف دوباره شروع به دست دادن با یک یک افراد کرد. وقتی در مقابل من ایستاد آقای جوادی آملی و دیگران همین طور داشتند مرا نگاه میکردند. شرایطی نبود که از حاج آقا بپرسم چه کار کنم. دیدم اگر تو ذوق گورباچف بزنم خیلی بد است. از این رو وقتی او دستش را دراز کرد من چادر را روی دستم انداختم و به او دست دادم. این برخورد و این نوع دست دادنم خیلی سخت و گران آمد. سعی کرد به روی خود نیاورد و گفت من دستم را برای دست دادن دراز نکردم، بلکه دستم را به سوی این مادر انقلاب دراز کردم که بگویم ما همسایههای خوبی هستیم. ما دست بیاسلحهمان را به سوی شما دراز میکنیم، شما هم مردهایتان را تشویق کنید که دست بدون سلاحشان را به سوی ما دراز کنند! آقای جوادی آملی به آرامی گفت ما نیز دوستدار صلح و خواستار آرامش هستیم."(5)
پیش از اعلام جزئیات این پیام محافل سیاسی و خبری جهان ضمن ارائه نظر و تحلیل هایی، هر یک متن پیام امام خمینی(ره) به گورباچف را از دید خود مطرح کرده و حدس هایی زدند. در این میان رادیو دولتی لندن از قول خبرنگارانش در مسکو گفت: «گمان می رود که احتمالاً این پیام به آتش بس در جنگ ایران و عراق ارتباط داشته باشد». رادیو اسرائیل نیز طی تفسیری اعلام کرد: «درباره علت این اقدام ـ ارسال پیام ـ توضیحی داده نشده ولی ناظران سیاسی آن را با مسأله افغانستان مربوط می دانند.» این رادیو اضافه می کند: «ایران به رهبران شوروی پیشنهاد کرده است به جناح شیعه مجاهدین افغان امکان دهند رهبری افغانستان را پس از خروج نیروهای شوروی بر عهده بگیرند و در مقابل همکاری شوروی و ایران در مبارزه با ایالات متحده تقویت شود.»
در همین حال رادیو مسکو نیز اظهار نظر کرد که فرستادن این پیام گواهی بر احترام زیاد نسبت به اتحاد شوروی و تمایل امام خمینی(ره) به انجام گفتگو میان دو کشور در سطح عالی است. این رادیو همچنین گفت: «این امر درست است که ایران و شوروی از لحاظ نظام های سیاسی داخلی و ایدئولوژی با هــم فرق دارند، ولــی به هیچ وجه در مورد ارتقاء مناسبات به مدارج عالی تر، مخالفت نمی کنند». روزنامه واشنگتن پست نیز در تفسیری نوشت که به نفع شوروی است که روابط خود را با تهران بهبود بخشد و مدعی شد که مقامات شوروی نگرانی خود را از این که ممکن است ایالات متحده روابط خود را با ایران از سر بگیرد و مسکو را از ایفاء نقش در منطقه بازدارد، پنهان نمی کنند. این روزنامه از قول یک دیپلمات غربی همچنین نوشت «احتمالاً ملاقات اخیر درآمد دیدار اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس قدرتمند پارلمان ایران از اتحاد شوروی است.» (6)
روزنامه دیولت چاپ آلمان نیز با ارائه تحلیلی از پیام امام خمینی(ره) برای مسلمانان شوروی نوشت: «در بسیاری از مناطق اتحاد جماهیر شوروی در حال انقراض، داس و چکش جای خود را به هلال ماه مسلمین می دهد». روزنامه لوموند نیز نوشت:«برای اکثریت توده مردم پنج جمهوری آسیای مرکزی شوروی استقلال به معنای بازگشت به هویت اسلامی است.»(7)
در این اثنا روشنفکران و محققان نیز بطور فزاینده ای تحت تأثیر موضوع واقع شدند و به تحقیق درباره آن پرداختند. تأثیر به گونه ای بود که پروفسور دیمتری ژوکوف در فصل چهارم کتاب «امام خمینی(ره) به سوی آزادی» می نویسد: «مهمترین دستاورد انقلاب ایران برای ما (روسها) پیام امام خمینی(ره) به گورباچف بود که در آن به رهبر شوروی تذکر داده شده است در فرایند پروسترویکا مواظب باشید به باتلاق غرب دچار نشوید. انقلاب ایران برای همه بشریت از جمله مردم روسیه آموزنده بود. اگر گورباچف به نصایح امام خمینی(ره) توجه می کرد اکنون روسیه دچار این گرفتاریها نمی شد.» (8)
گورباچف نیز بعدها طی مصاحبهای با خبرنگار واحد مرکزی خبر در مسکو از اینکه به هشدارهای آن روز بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بیاعتنائی کرده بود، اظهار تأسف نمود. وی در این مصاحبه اظهار داشت(9) «مخاطب پیام آیتالله خمینی از نظر من، همه اعصار در طول تاریخ بود. زمانی که من این پیام را دریافت کردم احساس کردم که شخصی که این پیام را نوشته بود متفکر و دلسوز برای سرنوشت جهان است. من از مطالعه این پیام استنباط کردم که او کسی است که برای جهان نگران است و مایل است من انقلاب اسلامی را بیشتر بشناسم و درک کنم» گورباچف سپس با تشریح نابسامانیهای اقتصادی و سیاسی روسیه، تصریح کرد: «اگر ما پیشگویی های آیتالله خمینی را در آن پیام جدی میگرفتیم امروز قطعاً شاهد چنین وضعیتی نبودیم.»
پانوشتها:
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- گلاسنوست به معنای فضای باز سیاسی، مشارکت دادن مردم در امور سیاسی و فعال ساختن اقشار مختلف جامعه، با هدف اعطای آزادی قلم و بیان، احیای گروههای سیاسی و انگیزه بخشیدن به مردم برای فعالیت های سیاسی و اجتماعی. پروسترویکا نیز به معنی بازسازی اقتصادی، تمرکززدایی در مدیریت اقتصادی کشور، ترویج و توسعه بخش خصوصی.
2- سایت مشرق آینده.
3- شبکه خبری آتی نیوز 1 بهمن 89.
4- خبر آنلاین 14/10/88 .
5 – زن فردا، ۱۵ بهمن 88.
6- کیهان هوایی، ش 811 ، ص 2، چهارشنبه 21 دیماه .67.
7 – فصلنامه حضور 3، ص .197
8 - پروفسور دیمتری ژوکوف کتاب «امام خمینی(ره) به سوی آزادی» را در 1999 به زبان روسی به رشته تحریر درآورد. وی رئیس مؤسسه مطالعات «پالیا»ی روسیه و از نویسندگان بنام روسیه است. کتاب یادشده چهار فصل و 419 صفحه دارد. فصل چهارم این کتاب به پیام تاریخی امام به گورباچف می پردازد.
9 - روزنامه جمهوری اسلامی، 11/3/.1378
منابع:
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
-روايت آيتالله جوادي آملي از ديدار با گورباچف، 11 دی 1389، http://www.mashreghnews.ir/fa/about
- فصلنامه حضور زمستان 1383 ، شماره 51.
- آوای توحید ، آیتالله جوادی آملی ، مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1372.
محمود فاضلی