بنا به موضوع موردبررسي در تحقيقات تاريخي مورخان مي توانند از منابع متفاوتي براي پژوهشهاي خود استفاده كنند هر چه اين تحقيقات به حوزه هاي تاريخ اجتماعي و مردم نزديكتر باشد ارزش منابع شفاهي به علت ماهيت عمومي بيشتر است. در اين مقاله به جايگاه تاريخ شفاهي در تحقيقات تاريخي و بررسي ارتباط بين مورخان و تاريخ شفاهي خواهيم پرداخت و ضمن ارائه تعاريف مرتبط با موضوع از تاريخ شفاهي ،ايراداتي كه بر منابع شفاهي از ديدگاههاي مختلف وارد شده را بررسي و درانتها راهكارهايي ارائه خواهد شد.
كليدواژه ها: تاريخ شفاهي- مورخان- تحقيقات تاريخي
مقدمه
تاريخ شفاهي(1) به عنوان يكي از روشهاي پژوهشي و ابزار جمعآوري اطلاعات در چند دهه اخير گسترش زيادي در بين علوم مختلف پيداكرده و ماهيت بين رشتهاي(2) آن باعث شده تا محققان در حوزههاي مختلف مانند علوم اجتماعي، جامعهشناسي، روانشناسي و تاريخ در زمره اصليترين استفاده كنندگان به شمار روند زيرابررسي شكلگيري و گسترش تاريخ شفاهي نشان ميدهد كه به علت ماهيت انعطاف پذيري آن در دورههاي مختلف تاريخي متناسب با شرايط و تغييرات جامعه نوع استفاده و كاربرد آن نيز عوض شده و توانسته مطابق به خواستها و نيازها خود را تطبيق دهد.(3).
رابطه تاريخدانان با تاريخ شفاهي به عنوان يكي از اصليترين مدعيان آن از كش و قوس زيادي در سده اخير برخوردار بوده و مورخان در زمينه تاريخ شفاهي ، ابعاد آن و ارزش اطلاعاتي منابع شفاهي جمع شده بحثهاي زيادي با هم داشتهاند.(4) در اين مقاله ضمن پرداختن كوتاه به ارتباط مورخان به كاركرد و آسيبشناسي منابع تاريخ شفاهي و ايراداتي كه مورخان منابع بر تاريخ شفاهي وارد ميكنند پرداخته و راهكارهايي براي استحكام بيشتر در منابع شفاهي و استفاده كاملتر از تاريخ شفاهي به عنوان يكي از مهمترين ابزار جمعآوري اطلاعات در تاريخ معاصر ارائه خواهد شد. سؤالات زيادي در زمينه ارتباط مورخان و تاريخ شفاهي ميتوان مطرح نمود كه جواب دادن به همه آنها در اين مقاله ميسر نميباشد، اماسعي خواهد شد تا به صورت ضمني در مقاله به آن ها پرداخته شودو در اين جا براي آشنايي خوانندگان با حوزه موضوعي تعدادي از آنها مطرح ميگردد:
آيا همه اطلاعات تاريخي از طريق مكتوب قابل دسترسي هستند؟
آيا در بررسي يك واقعه تاريخي ميتوان به همه حقيقت رسيد؟
لزوم نگرش جديد به منابع تحقيقاتي در تاريخ.
لزوم مطرح شدن حوزههاي جديد موضوعي در تاريخ
جايگاه مورخ در سنجش منابع و استفاده از اطلاعات
مطرح شدن پژوهشهاي ميان رشتهاي و مطالعات بين حوزهاي در تاريخ
مورخان سنتي و مدرن و چالش آنها با تاريخ شفاهي
انواع منابع شفاهي و تفاوت در نگرش به آن
سطوح دربرگيرنده تاريخ در جامعه و ارتباط تاريخ شفاهي با آن
تفاوت سنتهاي شفاهي و تاريخ شفاهي و ارتباط آن با تاريخ.
ميزان دخالت مورخان دانشگاهي در ظهور و بروز تاريخ شفاهي
مورخان آكادميك و غيرآكادميك و ارتباط آنها با تاريخ شفاهي
تاريخ رسمي و غيررسمي و توجه به حوزه منابع آنها
تاريخ شفاهي و خلاقيت در حوزه تاريخ
آيا استانداردسازي در حوزه منابع تاريخ نگاري وجود دارد؟
آيا منابع تاريخي در دورههاي مختلف و در مناطق مختلف يكسان هستند؟
آيا ميتوان تفاوتي براي انواع منابع شفاهي قائل شد؟
مورخان تاريخ ساز و مورخان تاريخ نويس
رسالت مورخان در انتقال تاريخ
وظايف مورخان نسبت به جامعه و مردم
لزوم تعريف تخصصهاي جديد در تاريخ و ارتباط آن با تاريخ شفاهي
تاريخ شفاهي چيست؟
قبل از ورود به هر بحثي مهمترين سؤالي كه در حوزه آن مطرح ميگردد معنا و مفهوم تاريخ شفاهي و ديدگاههاي رايج نسبت به آن در جامعه ميباشد. شفاهيات و روايات زباني مردم كه از طريق تعامل دو جانبه زباني بين انسانها به صورت رسمي يا غير رسمي توليد ميگردد و در قالبهاي مختلف شفاهي و گاهاً مكتوب در جامعه نگهداري ميگردد. از اين منظر تنوع منابع شفاهي گزينههاي متعددي را مطرح مينمايد كه تاريخ شفاهي را ميتوان يكي از اصليترين آنها به شمار آورد. در زمينه تاريخ شفاهي، تعاريف و مفاهيم آن خوشبختانه در سالهاي اخير منابع زيادي تأليف شده (5) و در اينترنت هم اطلاعات با ارزش زيادي موجود است،(6) اما مهمترين مؤلفههايي كه باعث شده تاريخ شفاهي در دوران معاصر عليرغم همه تغييرات، اهميت خود را حفظ و با توجه به تغيير شرايط در روش هاي تاريخنگاري رابطه خود را با مورخان حفظ نمايد عبارتند از:
ـ روشي كه مردم گذشته را از طريق خاطرات شخصي و جمعي بازخواني و از آن براي چشماندازي در زمان حال استفاده ميكنند.(7)
ـ نزديكترين هم افزايي حافظه بشري كه ميتوان به شكل خلاقانه بر آن دست پيدا کرد.(8)
ـ وسيلهاي براي انتقال محتوا و هدف تاريخ از طريق مردمي كه قبلاً آن را تجربه كردهاند.(9)
ـ درك صحيح از گذشته و تشويق براي تأثيرگذاري در آينده از طريق برگرداندن لحظات حساس.(10)
ـ جمعآوري تواريخ زندگي افراد در متن موقعيتهاي تاريخي كه در گذشته در بطن جامعه اتفاق افتاده است.(11)
ـ دادن مفهوم به زندگي فرد در جامعه و تسهيل زمينه مشاركت.(12)
ـ وارد كردن تاريخ به زندگي افراد و وارد كردن فرد به تاريخ.(13)
ـ روشي براي تجزيه و تحليل اطلاعات در مقابل بين مراحل مختلف اجتماعي كه قابليت بررسي و چارچوب بندي اطلاعات گروهها را در قالب يك موضوع فراهم ميكند.(14)
ـ ثبت تاريخ پنهان مردمان عادي يا گروههاي حاشيهنشين يا اقليتها در تعامل با دانشمندان و خاطرات فردي افراد.(15)
ـ كشف جنبههايي از تجربيات تاريخي زندگي كه به ندرت ثبت شده يا قبلاً درباره آن تجاهل يا تساهل شده است.(16)
ـ برگرداندن زبان جوامع كه سواد كمتر تحصيلكرده به نوشتهها و زمان علمي با مفاهيمي كامل از درون جوامع(17)
ـ بيان كارهاي انجام شده در گذشته و آمال و آرزوهاي آنها در آينده.(18)
مردم شناسي متقابل(19) در مشاركت بين مردم و جامعه از طريق بيان خاطرات.(20)
ـ برقراري ارتباط علمي بين مورخان دانشگاهي و مردم عادي.(21)
ـ وسيلهاي براي درك جامعه از تاريخ خود كه بين تاريخ كه مورخ ميسازد با تاريخي كه جامعه ميخواهد داشته باشد.(22)
ـ تبديل خاطرات شخصي افراد از طريق تفكر تاريخي در گذشته به خاطرات اجتماعي و تسهيل زمينههاي ورود افراد به جامعه.(23)
ـ تبيين خاطرات جمعی در متن جامعه و ضبط برداشتهاي جمعي در موقعيتهاي متفاوت و در مكانهاي مختلف.(۲۴)
ـ دريافت خرد فردي افراد در كالبد تاريخي و تبديل آن به دانش اجتماعي براي درك گذشته.(۲۵)
ـ تبيين ارتباط بين تاريخ و برداشتهاي روايي شخصي از تاريخ به منظور درك زمان حال.(2۶)
دادن مفهوم فرهنگي از اسناد كاغذي به تاريخ و توانمندسازي براي فهم مباني تاريخ.(۲۷)
ـ ماهيت افزايندگي در تحقيقات تاريخي كه ورود تجربيات تاريخي جامعه را در تبيين حوادث با اسناد حكومتي فراهم ميسازد.(۲۸)
اين برداشتها در كنار صدها برداشت ديگري كه درباره تاريخ شفاهي ميتواند توسط افراد مختلف با توجه به حوزههاي تحقيقاتي آنها ارائه گردد بيانگر ماهيت تنوع و قابل انعطاف تاريخ شفاهي دارد.
نكتهاي كه در تعاريف بالا سعي شد تا از تاريخ شفاهي ارائه گردد قسمتي از زواياي ارتباطي بين تاريخ و تاريخ شفاهي ميباشد كه در قسمتهاي بعدي درباره جنبههاي مختلف آن بحث خواهد گرديد. اما برخي نكاتي كه درباره برداشتهاي بالا قابل توجه ميباشد اين است كه تاريخ شفاهي را نميتوان يك جريان، يك شغل و يك نظم خاص دانست. حتي عليرغم اينكه به عنوان يك روش مورد استفاده مؤسسات حرفهاي و متخصصان قرار ميگيرد باز نميتواند در چهارچوب خاصي قرار گيرد، بلكه آن را ميتوان تكنيكي در خدمت نظامات مختلف دانست كه كاربردهاي متفاوتي دارد. نكته مشترك مطالبي كه ارائه گرديد بر تأكيد بر ماهيت خاص براي تاريخ شفاهي كه مشخصكننده آن از تاريخ باشد بلكه ابزار و وسيلهاي است كه ميتواند در فرآيندي آگاهانه در خدمت محققان تاريخ قرار گيرد تا از جنبههاي كشف؛ بهبود و افزايندگي آن درباره زواياي تاريك حوادث در گذشته استفاده كنند.
تاريخ شفاهي و مورخان
در اين قسمت بر آن نيستيم تا در مورد مفهوم تاريخ، تغيير و تحولات در آن دوره معاصر و تأثير آن بر استفاده از منابع شفاهي بپردازيم هرچند كه عواملي مانند ظهور مكتب آنان و توجه به تاريخ اجتماعي و فمنيسم و تغيير نگرشياي معيارهاي خانوادگي و اجتماعي بر استفاده از منابع شفاهي تأثير گذاشته است.(۲۹) بررسي پيشينه تغييرات در زمينه شكلگيري رويكردهاي تاريخ شفاهي نيز اين ارتباط دو جانبه را تأييد ميكند.(۳۰) در بررسي ارتباط بين مورخان و تاريخ شفاهي دو مبحث اصلي مطرح ميباشد: 1ـ مورخ كيست؟ 2ـ آيا در بررسي ارتباط اين دو بايد به همه تاريخ توجه كنيم يا ميتوان ارتباط را با نحلههايي از تاريخ سنجيد؟
اگر تاريخ را كنش جمعي آدميان در دوران گذشته، وظيفه علم تاريخ را شناخت و تحليل اين كنشها بدانيم مورخ فردي است كه اين علم را با استفاده از اسناد و مدارك تاريخي تفسير و تحليل ميكند. نكته ظريف اينجا است كه آيا وظيفه مورخين تفسير و تحليل وقايع ميباشد يا گردآوري و جمعآوري اسناد و مدارك تاريخي را نيز ميتوان در زمره وظايف آنها شمرد؟
آيا نميتوان مورخين تاريخي را نيز سطحبندي نموده و جايگاه هر يك را در راستاي علم تاريخ تبيين كرد؟
آيا مورخين در هر دورهاي صرفاً استفاده كنندگان از اسناد و مدارك هستند و وظيفهاي نسبت به توليد منابع براي آينده ندارند؟
آيا توليدكنندگان منابع شفاهي را نميتوان در زمره مورخين محسوب نمود كه وظيفه آن جمعآوري اطلاعات در سطح مختلف جامعه براي نسل آينده است؟
آيا ارائه تحليلهاي جامع و دقيق نيازمند اطلاعات كامل و همه جانبه از موضوع نميباشد؟
آيا ميتوان تمايز يا وجه غالبي براي هر يك از كارهاي جمعآوري يا تحليل و تفسير قائل شد؟
به نظر ميرسد جدا از مكاتب مختلف تاريخ نگاري در غرب و لزوم يا عدم لزوم بخش تاريخنگاري ما با آنها و تطبيق مباحث نظري به يك نكته بايد توجه داشت و آن اينكه با توجه به ساختارهاي اجتماعي ما چه نوع تاريخي و چه مكتب تاريخ نگاري را ميتوان براي تأثير بيشتر تجويز نمود و چه ساختاري را ميتوان در راستاي تهيه يك تاريخ مدون در سطوح مختلف جامعه تدوين نمود؟
پاسخ به اين سؤال كه آيا همه تاريخ بايد توسط مورخان دانشگاهي نوشته شود يا خير و يا ميتوان تمايزي بين مورخان آكادميك و حرفهاي با آماتور قائل شد و در ارتباط بين تاريخ شفاهي و مورخان مؤثر است و نوع نگاه به تاريخ از ديدگاه اين دو گروه ميتواند در ميزان اهميت آن تأثير داشته باشد. اين همان وجه مشخصهاي است كه بين تاريخ محلي و تاريخ وجود دارد.
منابع تاريخ محلي اغلب از طريق منابع شفاهي تأمين ميشوند و از طريق تاريخ شفاهي گردآوري ميشوند. در تاريخ محلي يك منطقه ممكن است به بسياري داستانها، افسانهها در منطقه برخورد ميكنيد كه قابليت باور ندارد اما در حد يافتهها و فرهنگ آن گروه قرار دارد و در جاي ديگري ثبت نشده است و ارتباط پيچيده بين روح انساني، وظايف راوي و تاريخي در تحقيقات تاريخ است.(۳۱) بسياري از موضوعاتي كه در تاريخ محلي مطرح ميباشد مانند چه مردمي در منطقه هستند، نژاد آنها چه ميباشد، امورات ديني آنها چيست؟ تفريحات و سرگرميهاي جنبي چه ميباشد، حمل و نقل، ماليات، زباله در زمره مواردي است كه هر چند به صورت محدود در اسناد ثبت ميگردند اما به خاطر ارتباط با جوامع انساني كاملاً قابل انتقال نيستند و تنها از طريق تاريخ شفاهي ميتوان قسمتي از آن را منتقل كرد.(۳۲) تاريخ محلي تنها حوادث ساده كه در يك محل خاص اتفاق ميافتد نيست، بلكه روايتي از تجربيات افراد آن منطقه در زمانی خاص است.(۳۳) تاريخ محلي محدود به گذشته نيست. تاريخ آنهايي است كه در امروز زندگي ميكنند و در آينده به خاطرات ميپيوندند اما لازم است تا زماني كه در ميان ما هستند مورد تقدير قرار گيرند.(۳۴)
بايد در نظر داشته باشيم كه جوامع هرگز نميايستند در آن هميشه تولد، مرگ، جاده، تغييرات جديد، افزايش جمعيت و... هست كه همه آنها قابليت ثبت در اسناد را ندارند.(3۵) بسياري از رفتارهاي اجتماعي، ديدگاههاي شخصي و سنتهاي شفاهي كه به دلايل مختلفي حتي اگر قابليت ثبت شدن داشته باشند ارائه نمي شوند.(3۶) نكته اي كه مورخان كمتر به آن توجه ميكنند. تاريخ محلي ميتواند ساختاري از تاريخ عمومي يك منطقه را به نمايش بگذارد كه ارتباط بين اجزاء كوچكتر با بزرگتر در يك منطقه با بزرگتر در سطح ملي است.(۳۷) با اين تفاسير ميتوان به ارتباط بين تاريخ، تاريخ محلي، تاريخ شفاهي و ميزان اهميت منابع شفاهي در اين حوزه پي برد.
نكاتي كه در ابتداي اين بحث در مورد مورخان مطرح شد ميتواند دوباره راهگشا باشد، آيا ميتوان به كساني كه اقدام به جمعآوري اطلاعات در حوزههاي متنوع ذكر شده مينمايند لفظ مورخ ناميد يا ميتوان از كلمه مورخان آماتور يا حرفهاي استفاده كرد. فرض بر پذيرفتن آن رابطه اين دو را چگونه ميتوان تعريف نمود. برخي تاريخ محلي را آخرين پناهگاه مورخان آماتوري ميدانند كه نه براساس حرفه و شغل خود بلكه بيشتر به خاطر تمايلات و انگيزههاي شخصي، وطن دوستي به آن ميپردازند.(۳۸) نمونهاي از ارتباط بين دو گروه را در آمريكا ميتوان جستجو نمود كه در مرحله حرفهاي شدن تاريخ ورود آن به دانشگاهها، مورخان آماتور را نفي نمودند و چند دهه كشمكش دروني بين آنها به وجود آمد تا اينكه با ورود تاريخ محلي به دانشگاهها دامنه آن كمرنگتر شد(۳۹) و مورخان محلي از طريق ارتباط مستقيم با انجمن تاريخدانان آمريكا (AHA) توانستند خود را با ديگر مورخان تطبيق دهند. از طرف ديگر همين اختلاف بين مورخان حرفهاي با تاريخ شفاهي كاران به وجود آمد. آنها بر اين اعتقاد بودند كه منابع حاصل از مصاحبههاي شفاهي ارزش دادههاي تاريخي را ندارند و تا مدتها دانشگاهها ارجاعات به مصاحبهها را در پاياننامهها جائز نميدانستند تا اينكه تاريخ شفاهي كاران در تعامل با انجمن تاريخدانان آمريكا استانداردهاي IRIB را به منظور استانداردسازي منابع شفاهي تهيه نمودند و تعامل دو سويه آنها باعث شد تا تاريخ شفاهي ابزار مؤثري در جمعآوري دادههاي تاريخي باشد. در عين حال ورود تاريخ شفاهي به دانشگاهها زمينه ارتباط آنها را تسهيل کرد.(۴۰) از فرآيند نهايي اين بحث ميتوان چنين استنباط نمود كه رابطه تاريخ شفاهيكاران با تاريخ محليكاران نزديكي بيشتري در حوزه توليد منابع شفاهي و استفاده از آن دارد و در عين حال هر دو گروه ميتوان مورخان حرفهاي نيز جستجو نمود هر چند كه به علت گستردگي شمول در برگيري آنها سطوح مختلفي از علاقهمندان به حوزه تاريخ را در برميگيرند.
دادههاي حاصل از تاريخ شفاهي شواهد و اسناد شفاهي يا تاريخ نگاري
سؤال بزرگ در ابتداي اين بحث اين است كه توقع ما از تاريخ شفاهي چيست؟
واقعيت اين است كه در چند دهه گذشته هيچ روش پژوهشي مانند تاريخ شفاهي از طرق گوناگون و در زمينههاي مختلف مورد استفاده مورخان در پژوهشهاي مختلف قرار نگرفته است.(4۱) به خصوص از دهه 1960 به بعد به طور دقيق با توجه به شرايط آن زمان و نيازهاي روز جامعه شروع به باز تعريف خود نمود تا بتواند جواب انتقادهاي مورخان سنتي را بدهد. اولين مورخي كه از تاريخ شفاهي به طور گستردهاي استفاده و انتقاداتي را نيز وارد كرد توسيدس بود.(۴۲) او در مقدمه تاريخ پلوپنزي(۴۳) درباره حادثه واحدي كه توسط افراد مختلف به صورت متفاوتي ارائه ميگردد و در كتابش ثبت كرده مطالبي آورده است.(4۴) از آن زمان تاكنون شفاهيات در منابع تاريخي عليرغم فراز و نشيبها به عنوان يكي از منابع اصلي ادامه يافته است. مهمترين ايراداتي كه بر تاريخ شفاهي در چند دهه اخير وارد شده است عبارتند از:
ـ اختلاط بين اطلاعات و تجربيات تاريخي با سنتهاي شفاهي: استفاده از تاريخ شفاهي گاهي به نوعي از منابع برميخوريم كه حد فاصل بين تاريخ و افسانه است و اصطلاحاً سنتهاي شفاهي ناميده ميشود كه مورخان در پذيرفتن يا رد آن به عنوان يك منبع تاريخي اختلاف دارند.(4۵)
ژان ونسينا(۴۶) مورخ بلژيكي معتقد است كه سنتهاي شفاهي تاريخ گذشته را آن چنانكه هست توضيح ميدهد و نوعي حقيقت تاريخي كه در پردهاي از روايات متنوع مخفي شده است.(۴۷) سنتهاي شفاهي ارتباط مستقيمي با تاريخ محلي دارد و از تصورات تاريخي مردم شكل ميپذيرد. ارزش كلمات تاريخي جمع شده، در ازاي زندگي افراد است.(۴۸) هارون(۴۹) معتقد است كه در جامعه مدرن ارتباط بين زندگي و ادراك تاريخي وجود نارد و يكي از مهمترين دلايل آن را نقص در سنتهاي شفاهي ميشمارد. خصوصاً در جوامعي كه شفاهيات نسبت به اسناد مكتوب از ارزش بيشتري برخوردار هستند.(۵۰)
اما مورخان معتقدند كه سنتهاي شفاهي به علت آميخته شدن با افسانهها و تخيلات نميتوانند بيانكننده واقعيتهاي تاريخي و انتقال دهنده اطلاعات تاريخي باشند، هرچند بخش عمدهاي از اطلاعات تاريخي در دورههاي گذشته به همين شکل انتقال می یافت.(5۱)
تاريخ شفاهي و خاطرات
يكي از مهمترين مباحثي كه امروزه در تاريخ شفاهي مطرح ميگردد ارتباط بين تاريخ شفاهي و انواع خاطرات ميباشد. نكته مهمي كه در كشور ما با اختلاط مفاهيم و كاركردهاي آن با تاريخ شفاهي تداخل پيدا نموده است، تقسيمبندي متفاوتي از انواع خاطرات تاكنون ارائه شده كه از ديدگاههاي مختلفي به آن نگاه شده است.
1ـ خاطرات فرهنگي(۵۲) انتقال آگاهي مفاهيم از گذشته.
2ـ خاطرات اجتماعي،(5۳) خاطرات جمعي، (5۴)خاطرات فردي(۵۵)و(۵۶)
تنوع در انواع خاطرات كه در زمره منابع شفاهي محسوب ميشوند باعث شده تا برخي از مورخان مانند تيلور.(۵۷) به علت عدم امكان به چالش كشيدن خاطرات آن را باعث گمراهي محققان بدانند.(۵۸) بررسي منابع چاپ شده در كشور نشان ميدهد كه خاطرات چاپ شده را در چند گروه ميتوان تقسيم نمود:
1ـ خاطرات فردي كه توسط خود فرد نوشته شده و توسط ناشران خصوصي به چاپ ميرسند. در اين كتابها فرد با توجه به سلايق شخصي و تجربيات خود پارهاي اطلاعات با ارزش تاريخي را نيز ذكر ميكند.
2ـ خاطرات فردي: اين خاطرات كه معمولاً توسط بعضي از مراكز گرفته ميشود و بيشتر در رابطه با يك حوزه موضوعي است در راستاي اهداف مؤسسه است.(۵۹)
3ـ خاطرات جمعي: اين مصاحبه معمولاً در حوزه يك موضوعي و با گروهي از افراد صورت گرفته است كه از نظر ارزش اطلاعات نسبت به خاطرات فردي دارای ارزش بيشتري هستند.(۶۰)
ـ خاطرات اجتماعي و فرهنگي را ميتوان در زمره خاطرات جمعي به شمار آورد.
دخالت عنصر انساني در تاريخ شفاهي: يكي از مسائلي است كه از جمله نقاط ضعف و قوت در تاريخ شفاهي شمرده شده است.
دخالت تفكر انساني در جمعآوري اطلاعات كه ناخودآگاه با شخصيت، سليقه و ديدگاه خواهي نخواهي پيوند ميخورد. دخالت عنصر انساني به عنوان مصاحبه كننده و مصاحبه شونده كه در هر دو قسمت خطاي انساني ميتواند در خروجي منابع تأثير بسزايي داشته باشد زيرا معمولاً بين آن چيزي كه حقيقت است و آن چيزي كه از ديدگاه مصاحبه شوندگان حقيقت به شمار ميآيد تفاوت وجود دارد.(۶۱) ذهن انسان يك انبار انفعالي از حقايق نيست بلكه عوامل مختلفي بر آن تأثيرميگذارند.(۶۲) اين مسأله در كشورهايي كه به نوعي با سانسور اطلاعات يا آزادي بيان مواجه هستند و مصاحبه شوندگان به نوعي با خود سانسوري در بيان حقايق تاريخي مواجه هستند از دشواري بيشتري برخوردار ميباشد.
اعتبار(6۳) و قابل اتكا ساختن(6۴) تاريخ شفاهي: از جمله مصاديقي است كه در بررسي منابع شفاهي مورد اهميت بوده و مورخان در اين زمينه ايراداتي وارد مي نمايند. واژه اعتباردر هنگام توليد منابع از انتخاب مصاحبه كنندگان و تا مصاحبه شوندگان گرفته تا ساماندهي منابع را شامل ميشود و واژه استحكام كه در ارزش توليد منابع شفاهي در تحقيقات تاريخي و مستندسازي آنها از طريق منابع مكتوب اشاره ميكند.(۶۵) اين مسأله اشاره به ارزش بالذات منابع شفاهي يا ارزش اوليه و ارزش ثانويه اطلاعات شفاهي است.
- شك در تاريخ شفاهي نكتهاي كه نميتوان آن را ضعف به شمار آورد، زيرا همه منابع آن چنانكه كه مورد اعتمادند ميتوانند گمراه كننده نيز باشند.(۶۶) تأكيد بيش از حد بر منابع مكتوب هر چند كه بار اطلاعاتي محكمتري را به همراه دارد و اما سؤال اينجاست كه ميتواند تاريخ گذشته را با تكيه بر اسناد مكتوب بازسازي كنيم و ميتوان از اسناد شفاهي چشم پوشيد.(۶۷)
ـ كشف(۶۸) يا بهبود(۶۹)دو واژه ديگر در استفاده از منابع شفاهي ميباشد. آيا از منابع شفاهي در كشف واقعيتها و حقايق تاريخي استفاده ميشود يا ميتوان براي تكميل اطلاعات نيز استفاده نمود. در كجا ميتوان اطلاعات شفاهي را در جاي كشف و در جاي ديگري به عنوان مكمل استفاده نمود. اين نكتهاي كه توجه به آن ميتواند نقاط ضعف و قوت تاريخ شفاهي را كمرنگ يا پر رنگ کرد.(۷۰)
- عدم نتيجه گيري و چندگزينگي در دادههاي تاريخي شفاهي: برخي معتقد هستند كه اطلاعات حاصل از تاريخ شفاهي به علت اينكه گذشته فردي را توصيف ميكنند و اطلاعات متناقضي را در اختيار محقق مي گذارد قابليت استفاده به عنوان يك شاهد را ندارد.
- سختي دسترسي به اصل منابع و عدم قابليت تشخيص در منابع دست اول و دست دوم.(۷۱) و عدم در دست بودن اطلاعات كافي براي شناسايي افكار و آرا.
- ارائه ريز و درشت اطلاعات بدون ارزشگذاري و سنجيدن صحت آن كه گاه اطلاعات راحت طلبانه ارائه شده اند.(۷۲)
- ارائه اطلاعات شفاهي بدون پس زمينه توليد و ارائه آن.(7۳)
با توجه به مطالب ارائه شده در بحثهاي گذشته و وضعيت تاريخ شفاهي در ايران براي گسترش ارتباط ميان مورخان و منابع تاريخ شفاهي و استفاده بيشتر از آن در تحقيقات تاريخي ميتوان راهكارهايي را ارائه نمود. بررسي وضعيت فعلي استفاده از منابع تاريخ شفاهي نشان ميدهد كه به علت گستردگي ماهيت منابع شفاهي دامنه افرادي كه از آن استفاده ميكنند از تنوع زيادي برخوردار است. در بعد راهكارهاي ارائه البته به اين نكته بايد توجه داشت كه ابتدا واژه مورخ و تاريخ نگاري تعريف گردد. در اينجا البته منظور مورخان دانشگاهي ميباشند.
اولين نكته مهم در استفاده از منابع شفاهي لزوم پي بردن مورخان دانشگاهي به جايگاه و نقش خود در جامعه ميباشد. واقعيت اين است كه آن قسمت از مورخان كه در حوزه تاريخ معاصر كار ميكنند حضور كمتري در جامعه دارند و در واقع بيشتر استفاده كننده حرف از منابع تاريخي هستند و ارتباط كمي با جامعه اطراف خود دارند. دورسون معتقد است كه مورخان به احساس شخصي از تاريخ در جامعه توجه كافي ندارند(۷۴) و اين نقش افعال آنها را در مهندسي خودآگاهي اجتماعي و ترسي آينده كمتر ميكند(۷۵) و به گفته كالوم ديويس مورخان وظايفشان را نسبت به جامعه ترك كرده اند(۷۶) زيرا تاريخ فقط درباره حوادث گذشته يا ساختارها نيست بلكه علاوه بر حوادث بايد به اعتقادات و ذهنيات مردم نيز توجه داشت.(۷۷) و اين آن چيزي است كه مورخان ما بايد به بعد آموزشي تاريخ شفاهي در يادگيري روحيات اجتماعي زمان خود(۷۸) و همبستگي بين تاريخ و فرهنگ و گفتگوي بين نسلها توجه کنند(۷۹) و اين آن چيزي است كه به گفته تامپسون به مورخان درك حوادث و حقايق گذشته كمك ميكند.(۸۰)
2ـ نگاه به تاريخ شفاهي در تحقيقات تاريخي بسيار مهم ميباشد. آيا منابع شفاهي ما تاريخ نگاري تلقي ميگردد يا آن را بايد در زمره شواهد شفاهي مانند ساير منابع تاريخي برشمرد؟ آيا بايد همه آن را قبول نمود يا به آن شك كرد؟ تامپسون معتقد است كه نگاه به مقوله تاريخ شفاهي بين شكل مقبول باشد تا بتوان با برقراري ارتباط بين منابع به واقعياتي از ميان ترديدها رسيد. راههاي مختلفي براي رسيدن به واقعيات تاريخي از بين شواهد شفاهي وجود دارد كه مورخ بايد با خودباوري، كوشش و تلاش در جهت استناددهي منابع به آن دست پيدا كند.(۸۱)
مورخ بايد همچنان كه در مواجه با يك واقعيت تاريخي همه امكانها را در نظر بگيرد در بررسي شواهد شفاهي نيز وسواس بيشتري نسبت به ساير منابع به خرج دهد.(۸۲) مورخ بايد از قابليت انعطاف پذيري منابع شفاهي خصوصاً در زماني كه امكان اصالت منجر اطلاعات از لحاظ راوي، توليدكننده وجود دارد استفاده کند.(۸۳) چيزي كه يكي از مورخين در ايران از آن به ويراستاري در تاريخ شفاهي نام برده است.(۸۴)و بررسي مفاهيم زيادي كه از آن به نقد دادههاي دروني و بيروني در تاريخ شفاهي نام برده شده بايد در بررسي اطلاعات مورد توجه قرار گيرد. (۸۵)
به هرحال مورخان بايد اين مسأله را توجه داشته باشند كه آنها هيچ گاه نميتوانند از قطعيت در وقايع تاريخي سخن گويند و هميشه درباره يك واقعه شرح حالهاي مختلفي وجود دارد و يك مورخ خوب نزديكترين شرح به واقعيت را انتخاب ميكند و ميتواند تنها بخشي از حقايق تاريخي را بيان كند. براي همين ايراد به شفاهيات به خاطر عدم وجود و قطعيت منابع نميتواند به عنوان دليلي براي انكار آن محسوب گردد. به عنوان آخرين نكته استانداردسازي خصوصاً زماني كه مورخان ميتوانند نه به عنوان مصرف كننده بلكه توليدكننده منابع شفاهي نيز اقدام نمايند و بسياري از ايرادات وارده را حل كنند. آخرين نكته اين كه استانداردسازي منابع شفاهي مسألهاي استفاده از منابع شفاهي هم در هنگام توليد و هم در زمان استفاده ميتواند مورد توجه مورخان قرار گيرد. هرچند بسياري از آنها درگير توليد منابع شفاهي نيستند اما ميتوانند ارتباط نزديكي با تاريخ شفاهي كاران داشته و تاريخ شفاهي را به صورت آكادميك وارد دانشگاهها كنند و در ضمن در تهيه استانداردهاي كاري كمك كنند كاري كه انجمن تاريخدانان آمريكا انجام دادهاند. مورخان دانشگاهي بايد توجه كنند كه توجه به تاريخ شفاهي روز بروز در ميان پژوهشگران رو به افزايش بوده و منابع متنوعي هر روز در اين زمينه توليد ميشود. به عهده گرفتن نقش فعال در مواجهه علمي با آن و گستردن زمينههاي استفاده از آن ميتواند جايگاه آنان را در بين ساير رشتهها قويتر و رسالت آنها را در جامعه پررنگتر كند. نقش مورخان دانشگاهي در دو حوزه توليد و استفاده از منابع شفاهي بايد نسبت به گذشته پررنگتر باشد از يك طرف بايد با ورود به مباحث علمي زمينه هاي ورود تاريخ شفاهي به دانشگاهها را باز كرده تا مسئله توليد اين منابع از ديدگاههاي علمي در بين دانشجويان مطرح شده و زمينه هاي استاندارد سازي منابع را هرچه بيشتر فراهم نمايدو از طرف ديگر با سوق دادن دانشجويان با استفاده از منابع شفاهي ضمن توجه بيشتر به حوزه هاي اجتماعي از منابع شفاهي به صورت استاندارد در تحقيقات تاريخي استفاده نمايند. واقعيت اين است كه مورخان دانشگاهي چه بخواهند و چه نخواهند توليد منابع شفاهي روزبروزدر گشور در حال افزايش مي باشد و حضور فعال آن ها در اين عرصه مي تواند نقش و حايگاه آن ها را در تاريخ سازي براي آينده و تاثيرگذاري بر روند تاريخ نگاري پررنگتر نمايد و زمينه ارتباط بيشتر آن ها با مورخان غير دانشگاهي را فراهم كند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- oral History
2- Interdisciplinary
۳- براي اطلاع بيشتر در مورد تاريخچه تاريخ شفاهي نگاه كنيد به مقاله:
Allen Nevins(1996),Oral History whow and Why it Was Born, Oral History An Interdisciplinary Anthology,pp87-94
۴ - براي اطلاع بيشتر در اين حوزه نگاه كنيد به:
Paul Thompson (1999),Voice Of The Past(Oral History and Historian),oxford university,pp25-81
۵- از اين كتابها مي توان به مجموعه مقالات اولين همايش تاريخ شفاهي در ايران-چهارمين و پنجمين نشست تخصصي تاريخ شفاهي و كتاب تاريخ شفاهي در ايران را نام بردعلاوه بر آن مقالات پراكنده اي در گنجينه اسناد ،نشريه زمانه نيز به صورت پراكنده در سالهاي اخير به چاپ رسيده است.
۶- از مهمترين و بسايتها در ايران مي توان به سايت انجمن تاريخ شفاهي در ايران، كتابخانه مركزي آستان قدس رضوي،سازمان اسناد و كتابخانه ملي ،مركز اسناد انقلاب اسلامي و موسسه مطالعات و پژوهشهاي معاصراشاره کرد.
7- John Bodnar(1990),Generational Memory in an American Town, Journal of Indisciplinary History, vol 25,. p. 37
8- Tamara Harven (1978),the Search for Generational Memory, Tribal Rites in Industerial Society ,P. 143
9- Paul Thompson (1999),Voice Of The Past,2
10-Michael Frisch The Memory of History, 1990 p17.
11-Tamara Harven (1978),the Search for Generational Memory,p 243
12- James Hoope(1979), Oral History and Introduction for student, The university of North Carolina, P. 53
13-Sharon Obrien(1998) Ashort Reflection On Oral History Memoire and Oral history,The Oral History Review, Vol.25,115
14-David A. Gerber(1979) local and Community History: Some Cautionary Remarks on Idea whose time has Returned ,History teacher, vol 3, No 1,.25
15-Ronald.J Grele (1983)Moving Without Aim:Methodological and Theorithical Problems in Oral History, Envelopes of sound chicgo precedent publishong, 127
16- Alistar Thomson,(1988), International perspective on Oral History Journal of American History, p 84
17- Scholte Bob,(1987),The Literacy Turn in contemporary Anthropology,Critique Of Anthropology,volv111,p42
18- Allessandro Portelli,(1988),What Makes Oral History Different, Index Oral History Reader,ed. Robert Perks and Alistar Thompson (New York Routledge, p.68
19- Reciprocal History
20- Alicia J. Rouverd) 2003) ,Collaborative Oral History, Promise and Profits, Oral History Review, Vol 30, No. 1, P63
21-Scholte Bob,(1987),The Literacy Turn in contemporary Anthropology,48
22-RaphaelSamuel(1976),LocalhistoryandOralHistory,History Workshop,No1,p192,1
23-Veronica Sake (2000),The Meaning Remembering In the Citizenship Construction Northeastern Migrants which went up the Social in SAopualo, come in Crossroads of History, Experience, memory, Oral History x1 th international Oral History Conference) International Oral History Association in Collaboration with Department of History Boqazici University Istanbul.,p.284
24-Paul Thompson (1999),Voice Of The Past,p133
25-Linda Shopes(1986)Opening a Critical Dialogue about Oral History:some note based an analysis of book review,Oral History Review,vol14,p10
26-Charles W. Joyner(1979),Oral History as Communicative Event: A Folkloristic Perspective, The Oral History Review, Vol. 7,p48, 1979
27-Paul Thompson (1999),Voice Of The Past,p81
28-ibid165
۲۹- ابوالفضل رضوي، نقد و تحليل داده هاي مصاحبه ،مجموعه مقالات چهارمين نشست تخصصي تاريخ شفاهي،تهران،سوره مهر، 1387
۳۰-ابوالفضل حسن آبادي، استانداردهاي مصاحبه اي تاريخ شفاهي،مجموعه مقالات چهارمين نشست تخصصي تاريخ شفاهي،تهران،سوره مهر، 1387
31-Larry Danielson(1980) The Folklorist, the Oral Historian, and Local History, History, Oral History Review,vol1,p.71
32-Constance Mclauglin Gree (1968),Changes in community”T he challenge of local history”(Albany,NY:the state education department office of stste history),23
33-Alen Rogers. Apaproaches to Local Hstory, Longman, 1977.p.2
34-Maurice P.Moffatt and stephen G.rich, Place of Local History in Modern Educational, vol.26. p.87
35-Constantance Mclauglin Gree, Changes in Community,24
36-Carol Kammen,(2003) On Doing Local History (American Association for State and Local History Book Series) Published by Rowman Altamira, ,p41
37- H.P.R.Finberg(1962)localhistoryinapproachesto history(London,Routledge&kegan/paul,p.81
۳۸-ابوالفضل حسن آبادي،(1387)استانداردهاي مصاحبه اي تاريخ شفاهي،مجموعه مقالات چهارمين نشست تخصصي تاريخ شفاهي،91-94
۳۹- براي اطلاع بيشتر در اين مورد نگاه كنيد به ابوالفضل حسن آبادي،(1387) نقش دانشگاهها در گسترش تاريخ شفاهي، مجموعه مقالات نخستين همايش تاريخ شفاهي ،تهران،سازمان اسناد و كتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران،205-215
40-Louis M. Star(1971),Oral History,Encyclopedia of library and Information Science,NewYork:Macel Delken.Inc.pp448-451
41-Reability and Validity in oral history,p108
42- Thucydides
43- Peloponnesian
44-Thucydides(1943)The History of the Peloponnesian War, in Translating by R.w Livingstone,Oxford University Press,p40
45-William Lynwood Montell(1972) ,the oral Historian as Folklorist, In the selection from the fifth and Sixth National Collaquia on Oral History,Edolch and Forest c Pogue,NewYourkOral History Assosiation P. 45.
46- Jan Vansina.
47-JanVansina,OralTradition an historical Methodology,Translation H.M wright(London-Routledge,p196
48-Barbara T. Gates(1974),Words Worth Use of Oral History, Folklore ,Vol85.N4,p257
49-Tamara Harven
50-Laurie R. Serikaku(1989)Oral History in Ethnic community" Oral History Review, Vol 17. No 1, P70
۵۱- مرتضي نورايي(1385)،درآمدي بر پاره اي مشكلات نظري و كاركردي تاريخ شفاهي،گنجينه اسنادشماره 64زمستان 1385،ص
52- Cultural Memory
53- - Social Memory
54- Collective Memory.
55- Autobiography
56- Jeffery K. Olik and Joyce Robbins(1998),Social Memory Studies: from Collective Memory to Historical Sociology of Mnemonic Practices, "Annual Review of Sociology. Vol. 24 ,P. 112
57-A.J.p Taylor
58- Paul Thompson (1999),Voice Of The Past,p121
۵۹- از اين مورد مصاحبه ها مي توان به اكثر خاطرات ضبط شده در مركز اسناد انقلاب اسلامي اشاره نمود
۶۰- از اين دست مصاحبه ها مي توان به تاريخ شفاهي ترتش و تاريخ شفاهي مسجد همت اشاره نمود
61-Kathleen M. Blee(1993) Evidence- empathy and Ethics,American History,Vol80,No2,598
62-Allesandro Portelli(1991)The Death of lugi Trastu and other Stories,Form and Meaning in Oral History,Albany,p52
63-Reability
64- Validity
65- Reability and Validity in Oral History,p109
66-William Moss(1977),Oral History An Appreciation,American Archivist,Vol 40.p434
67-Edaivis Dynam(1971),Oral Evidence and The Historian:Problems and Method,Journal of Folklore Institue,Vol 21,p82
68- Discovery
69- Recovery
70-Paul Thompson (1999),Voice Of The Past,p81
۷۱- مرتضي نورايي(1384)،مقدمه اي بر فلسفه تاريخ شفاهي،گنجينه اسناد،شماره 49و50،ص69
72- Ronald J. Gerele(1985), Interviewed by studs Tarkel, "Its Not the song, It’s the singing: panel Discussion on oral History "Ronald J. Gerele Envelopes of Sounds the Art of Oral History znded chicagos precedent publishing, , 87
73- Trevor Lummies(1981),structure and Validity in Oral History, International Journal of Oral History, vol2, n2 Jun,p113
74- Richard M. Dorson(1951) Richard M. Dorson "Local History and Folklore"Detroit Historical Society Bulletin,Vol18,p.148,
۷۵- مرتضي نورايي(1386)،مقدمه اي بر ويراستاري تاريخ شفاهي،گنجينه اسناد،شماره66،ص109
76- Cullom Daivis (1985),Panel Disscusion, Oral History For Texans,Texas Historical Comission, p55
77- Paul Thompson (1999),Voice Of The Past,p162
78- William W. Cutler III (1971) Oral History. Its Nature and Uses for Educational History, Vol.11, No. 2, p 188.
79- Angela M..Laport(1981)Oral History as Integrational Dialogue In Educational,Art Education,p40
80- E.P.Thompson(1978).The Poverty of Theory and the Essays,London-Merlin,p329
۸۱- علي رضاملايي تواني(1387)تنگناهاو ناگزيري هاي مصاحبه گر در مصاحبه تاريخ شفاهي، ،مجموعه مقالات چهارمين نشست تخصصي تاريخ شفاهي،تهران،حوزه هنري،109
82- JanVansina,125
83-Ruth Finngan(198)A note on Oral Tradition As Historical Evidence,Oral history an Interdisciplinary anthology,p132
۸۴- مرتضي نورايي(1386)،مقدمه اي بر ويراستاري تاريخ شفاهي،111
۸۵- علي رضاملايي توانی، همان، ص110
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فهرست منابع
ابوالفضل حسن آبادي،(1387)استانداردهاي مصاحبه اي تاريخ شفاهي، مجموعه مقالات چهارمين نشست تخصصي تاريخ شفاهي،تهران،سوره مهر
حسن آبادي ابوالفضل ،(1387) تاريخ شفاهي در ايران، مشهد،سازمان كتابخانه هاموزه ها و مركز اسناد آستان قدس رضوي،
حسن آبادي ابوالفضل ،(1387) نقش دانشگاهها در گسترش تاريخ شفاهي، مجموعه مقالات نخستين همايش تاريخ شفاهي ،تهران،سازمان اسناد و كتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران،
ابوالفضل رضوي ،(1387) نقد و تحليل داده هاي مصاحبه ،مجموعه مقالات چهارمين نشست تخصصي تاريخ شفاهي،تهران،سوره مهر،
ملايي تواني ،علي رضا (1387)تنگناهاو ناگزيري هاي مصاحبه گر در مصاحبه تاريخ شفاهي، مجموعه مقالات چهارمين نشست تخصصي تاريخ شفاهي،تهران،سوره مهر نورايي، مرتضي (1386)،مقدمه اي بر ويراستاري تاريخ شفاهي،گنجينه اسناد،شماره66،
مرتضي نورايي(1384)،مقدمه اي بر فلسفه تاريخ شفاهي،گنجينه اسناد،شماره 49و50
Allessandro Portelli,(1988),What Makes Oral History Different, Index oral History Reader,ed. Robert Perks and Alistar Thompson (New York Routledge,
Alicia J. Rouverd) 2003) ,Collaborative Oral History, Promise and Profits, Oral History Review, Vol 30, No. 1,
Angela M..Laport(1981)Oral History as Integrational Dialogue In Educational,Art Education,
Alistar Thomson,(1988), International perspective on Oral History Journal of American History Perspective, The Oral History Review, Vol. 7
Constance Mclauglin Gree (1968),Changes in community”T he challenge of local history”(Albany,NY:the state education department office of stste history
Barbara T. Gates(1974),Words Worths Use of Oral History, Folklore ,Vol85.N4,
Carol Kammen,(2003) On Doing Local History (American Association for State and Local History Book Series) Published by Rowman Altamira,
David A. Gerber(1979) local and Community History: Some Cautionary
David K.Dunway, (1996) the Interdisciplinarity of Oral History, in Oral History An Interdisciplinarity Antholoyy, Edited by
David K.Dunway and willa K.Baum, Second Edition, Altamira press
H.P.R.Finberg(1962)localhistory in approaches to history(London,Routledge&kegan/paul,
Edaivis Dynam(1971),Oral Evidence and The Historian:Problems and Method,Journal of Folklore Institue,Vol 21,
James Hoope(1979), Oral History and Introduction for student, The university of North Carolina
JanVansina,OralTradition as study in historian Methodology,Translation H.M wright(London-Routledge,
John Bodnar(1990),Generational Memory in an American Town, Journal of Indisciplinary History, vol 25Joffery K. olik and Joyce Robbins(1998),Social Memory Studies: from Collective Memory to Historical Sociology of Mnemonic Practices, "A Kathleen M. Blee(1993) Evidence- empathy and Ethics,American History,Vol80,No2nnual Review of Sociology. Vol. 24
Larry Danielson(1980) The Folklorist, the Oral Historian, and Local History, Oral History Review,vol1
Linda Shopes91986)Opening a Critical Dialogue about Oral History:some note based an analysis of book review,Oral History Review,vol14
Louis M. Star(1971),Oral History,Encyclopedia of library and Information Science,NewYork:Macel Delken.Inc
Laurie R. Serikaku(1989)Oral History in Ethnic community" Oral History Review, Vol 17. No 1,
Maurice P.Moffatt and Stephen G.Rich(1952) Place of local history in modern education,journal of educational society,vol.26, Remarks on Idea whose time has Returned ,History teacher, vol 3, No 1
- Richard M. Dorson(1951) Richard M. Dorson "Local History and Folklore"Detroit Historical Society Bulletin,Vol18,p.148,
Ronald J. Gerele(1985), Interviewed by studs Tarkel, "Its Not the song, It’s the singing: panel Discussion on oral History "Ronald J. Gerele Envelopes of Sounds the Art of Oral History znded chicagos precedent publishing,
Sharon Obrien(1998) Ashort Reflection On Oral History Memoire and Oral history,The Oral History Review, Vol.25
Scholte Bob,(1987),The Literacy Turn in contemporary Anthropology,Critique Of Anthropology,vol111,
Scholte Bob,(1987),The Literacy Turn in contemporary Anthropology,48
RaphaelSamuel(1976),LocalhistoryandOralHistory,History Workshop,No1,
Thucydis(1943)The History of thePeloponnesian War, in Translating by R.w Livingstone,Oxford University Press,
Trevor Lummies(1981),structure and Validity in Oral History, International Journal of Oral History, vol2, n2 Jun,
Veronica Sake (2000),The Meaning Remembering In the Citizenship Construction Northeastern Migrants which went up the Social in SAopualo, come in Crossroads of History, Experience, memory, Oral History x1 th international Oral History Conference) International Oral History Association in Collaboration with Department of History Boqazici University Istanbul.2000William Lynwood Montell(1972) ,the oral Historian as Folklorist, In the selection from the fifth and Sixth National Collaquia on Oral History,EdOlch and Forest c Pogue,NewYourkOral History Assosiation P.
William Moss(1977),Oral History An Appreciation,American Archivist,Vol 40.
ابوالفضل حسن آبادی