اشاره:
ایام محرم در تاریخ این کشور، به ویژه بعد از تأسیس کشوری شیعی زیر پرچم شاهان صفوی، همواره از مهمترین ایام سال بوده و در بزنگاه های تاریخی، فرصتی بودهاند برای برخواستن نداهای حق خواهانهای که آرمان عاشورا، حق و عدالت را طلب میکردند. در اینجا بریدهای از نشریه اکونومیست که در محرم سال 1357 منتشر شده است برای یادآوری خاطرات آن روزها در مقابل دیدگان شماست.
در سالهای قبل به ندرت یک خارجی ساکن در ایران یافت میشد که در مورد ماه عزاداری شیعیان، محرّم، چیز زیادی بداند یا به آن اهمیّتی بدهد.
حالا حتّی تازهواردترین فرد به اهمیّت این ماه برای خود و برای شاه پی میبرد. در این مورد تردیدی وجود ندارد. بسیاری از شرکتهای خارجی با دوراندیشی، کارکنان و خانوادههای خود را در تعطیلات کریسمس به وطن برمیگردانند تا از ماهی اجتناب کنند که بنا به حدس همگان ماه پرتلاطمی خواهد بود. از ماه اوت تعداد 000/5 خارجی ایران را ترک کردهاند و اگر اعتصاب وزارت دارائی که به توقّف امور مربوط به خروج از کشور منجر شده وجود نداشت، رقم مذکور از این هم بالاتر میرفت.
محرّم در دوّم دسامبر و همزمان با یک اعتصاب ملّی دیگر آغاز میشود. آیتالله خمینی از پاریس میلیونها هوادار خود را در ایران به تجدید تلاشهایشان علیه سلطنت فراخوانده است. این فراخوانی از طریق عدم تبعیّت از قوانین مدنی مثل عدم پرداخت مالیاتها، اعتصابات در بخش دولتی، و قطع صادرات نفت صورت میگیرد.
در سال جاری عاشورا، این سیاهترین روز در تقویم یک مؤمن متعصّب، با یازدهم دسامبر مصادف است. این روز مرتفعترین مانعی است که دولت ژنرال غلامرضا ازهاری باید آنرا از سر راه بردارد. دولت میگوید که راهپیمائی دستههای عزادار، «مطلقاً ممنوع» خواهد بود. پیامی که به رهبران مذهبی در 5400 مسجد در نقاط مختلف کشور رسید، پیام روشنی بود: اگر آنها از حدّ خود تجاوز کنند ارتش برای مجازات شدید آمادگی دارد. به همراه این تهدید تُند، تصمیمی آرامکننده و غیرمنتظره اعلام شد: در همة قوانین غیراسلامی تجدید نظر خواهد و برای این کار از روحانیون دعوت به عمل خواهد آمد. در این میان فعّالان ضد شاه در طبقة متوسط نیز که با مذهب رابطة چندانی ندارند از فرصت حاضر به نفع خود استفاده میکنند. آنها آشکار از «انقلاب» و «صحنة آخر» صحبت میکنند.
آنها اظهار میدارند که باجدهیهای کلانِ اخیر به این معناست که هنوز دولت تحت کنترل نیست.
خود شاه از هنگامی که در ششم نوامبر بر صفحة تلویزیون ظاهر شد و ژنرالها را منصوب کرد، ساکت باقی مانده است. این هفته به دلیل احتمال یک ائتلاف قابل قبول دولتی در تهران نوعی آشفتگی و هیجان وجود داشت. امّا چگونه یک مقام دولتی میتوانست احترام عامه را جلب کند و در عین حال مورد قبول شاه باشد؟ از نظر دربار، فردی که کمتر از همه قابل قبول بوده آقای علی امینی نخستوزیر 73 سالة پیشین است. وی به شدّت تلاش کرده تا بین سلطنت و مخالفان یکپارچة آن، موضعِ میانهای را اتخاذ نماید. امّا جبهه ملّی گفته است که وی قادر به انجام این کار نیست و غالباً گفته میشود که وی تحت سلطة غرب است. آقای کریم سنجابی رهبر این جبهه هنوز در زندان است (هرچند که شایعاتی قوی وجود دارد که وی احتمالاً به زودی آزاد خواهد شد) امّا احتمالاً آقای شاهپور بختیار که به وی نزدیک است به یک ریسک دست زده و ضمن همکاری با شاه از جانب آشتیناپذیرانِ پاریس طرد خواهد شد. سوّمین پیشبینی آنست که آقای نصرالله انتظام که پدرش یکی از وزراء سلطة پیشین قاجار بود روی کار بیاید.
گذشته از هر چیز، همه مردم از شاه و ارتش و دیپلماتهای غربی و سخنرانان پرشورِ دانشگاه گرفته تا تاجر بازار که از فقدان درآمد خود در طول اعتصابات مینالد ـ در انتظارند تا ببینند که محرم به چه نتایجی منتهی خواهد شد.
اكونوميست، دوّم دسامبر 1978
خبرنگار اکونومیست در تهران
مترجم: بهروز حاجی محمّدی