شماره ۸۳ بخارا تصویر مهدی اخوان ثالث را بر جلد خود دارد. مطابق سنت بخارا، هر شماره شامل یادنامه یا جشننامهای است درباره سرگذشت، افکار و آثار یکنفر از مشاهیر فرهنگ و ادب فارسی.
در بخش یادنامه مهدی اخوان ثالث، سالشمار زندگی او، منتخبی از اشعارش ــ که یکی از آنها بهنام کلید در چاه برای اولینبار منتشر میشودــ عکسهایی از دوران مختلف زندگی، دستخطها و سئوالات امتحانی که در دانشکده ادبیات برای دانشجویانش در درس نقد و بررسی شعر معاصر طرح کرده بود، یاد شاعر «زمستان» را برای دوستان و آشنایان و شاگردانش زنده میکند و او را نزدیکتر از همیشه مقابل چشمان کسانی قرار میدهد که شاید تابهحال فقط بعضی شعرهایش را خوانده باشند.
دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی در مقاله شاعر شعرهای پرشکوه درباره «شکوه» و «زیبایی» در شعر و تفاوت ایندو بحث میکند و ضمن آوردن مثالهایی از اشعار فارسی، در پایان میپردازد به اینکه شعر اخوان ثالث را در کدام دسته بایست قرار داد. یادداشتهایی درباره آثار، زندگی و منش مهدی اخوان ثالث در «اخوان از نگاه: عبدالحسین زرینکوب، غلامحسین یوسفی، محمدرضا شفیعی کدکنی، عباس زریاب خویی، سیمین بهبهانی، ابراهیم گلستان و فروغ فرخزاد» همراه با اشعاری درباره او از هـ . الف سایه، شفیعی کدکنی، محمد قهرمان، مظاهر مصفا، سیمین بهبهانی و… از مطالب یادنامه هستند.
دکتر عزتالله فولادوند مقاله تاریخ چیست؟ را چنین آغاز میکند: «آنچه میخوانید گفتههایی است از برخی کسان نامدار (و بعضی کمتر شناخته) درباره تاریخ و پیشه تاریخنگاران که از منابع بسیار گوناگون گرد آمده است. خواه با پارهای ازاین سخنان موافق باشیم و خواه مخالف، به هر تقدیر غرض این است که درباره گذشته و گذشتگان بیشتر و بیتعصبتر بیندیشیم!» بیستودو نقلقول انتخاب شده، آرای سیسرون (فیلسوف و خطیب رومی) و فرنان برودل (مورخ فرانسوی و مؤسس مکتب آنال) را تا فروید و نیچه و مارکس و هنری فورد (بنیانگذار اتوموبیلسازی فورد) دربرمیگیرد.
بخش نقد ادبی دو مقاله دارد. عنوان مقاله دکتر احمد مهدوی دامغانی، از یادداشتهایی که بر کناره دیوان خواجه حافظ چاپ مرحومان غنی و قزوینی نوشتم است، در بیستوسه بند همراه با یک یادداشت ضمیمه. مقاله با خاطراتی از کودکی نویسنده آغاز میشود که همانند آن بیست و سه بند تحشیه، بسیار دقیق نوشته شده، حتی معانی تعبیرها و اصطلاحات، با تلفظ مشهدی هفتاد سال پیش، شرح داده شدهاند. خواندن این قسمت میتواند برای علاقمندان به تاریخ اجتماعی و گویششناسی هم جالب باشد.
ویرایش تطبیقی متنهای فارسی تاجیکی عنوان مقاله هدیه شریفی است. در مقدمه آن میخوانیم: «تا پیش از فروپاشی شوروی زمینهای مطرح برای کتابهای فارسی ایرانی نبود. با استقلال جمهوریهای مشترکالمنافع و گسترش و بازیابی ریشههای فرهنگی میان تاجیکان و ایرانیان، این بستر جایگاه ویژهای یافت. زبان معیار مکتوب کتابهای فارسی تاجیکی و فارسی ایرانی، با تکیه بر سه وجه مشترک، به هردو گونه این آثار، بازخوانی مکتوب آنها را به آن گونه دیگر ممکن میسازد. این وجوه عبارتند از: ۱ . میراث مکتوب کهن ۲ . زبان فارسی معیار شفاهی ۳ . آداب و سنن واحد. اختلاف اندک بین سطوح واژی، واجی، نحوی و معنایی زبان فارسی معیار مکتوب این دو گونه آثار، حاصل شرایط سیاسی و تاریخی دورههای مختلف است.»
برای علاقمندان به مطالعه درباره زبان فارسی و البته مترجمان و ویراستاران، خواندن مقالات زبانشناسی نیز ضروری بهنظر میرسد. مقاله دکتر محمدرضا باطنی در بخش زبانشناسی این شماره، کلمات تیره و شفاف: بحثی در معناشناسی است. و در ادامه مبحثی که در شماره ۸۱ بهچاپ رسیده بود: «مقصود از کلمات شفاف آن دسته از کلمات است که از روی صدا یا ساخت آنها بتوان به معنی آنها پیبرد یا معنی آنها را حدسزد. برعکس کلمات تیره به آن دسته از کلمات گفته میشود که تلفظ یا ساخت آنها ردپایی برای شناختن معنی آنها بهدست ندهد» چگونگی از میانرفتن انگیزش آوایی، ساختی و معنایی کلمات شفافی که بهتدریج تیره شدهاند و همچنین ریشهشناسی عامیانه کلمات را با مثالهای متعدد در زبان فارسی توضیح میدهد.
چشمهدریای چیچست (اوَرمیه) و اسطورههای مربوط به آن عنوان اولین مقاله بخش پژوهش است. یادداشت دکتر ژاله آموزگار، نویسنده مقاله، در ابتدای آن چنین است: « با یاد زادگاهم شهر دوستداشتنی خوی و با یاد آب آرام و خاطره انگیز دریاچه اوَرمیه و به امید اینکه این پهنه آبی کهنسال هرگز زوال نپذیرد.» دکتر آموزگار مینویسد: «چهارچوب گفتارم در این نوشته شامل مباحث زیر خواهد بود: یک. از نام این دریاچه آغاز میکنم؛ دو. پیدایش آن را در اسطوره آفرینش ایران بهشرح میکشم؛ سه. به ذکر ویژگیهای این چشمهدریا در متون اوستایی و پهلوی می پردازم؛ چهار. از آتشکده آذرگُشنَسْب که در جوار آن برپا شدهست سخن میگویم؛ پنج. از کیخسرو بت شکن، فرزند دلیر سیاوش یاد میکنم که در کنار این دریاچه، افراسیاب دشمن سرزمین ایران را به خونخواهی پدر از پای درمی آورد.»
جنبش زیباگرایی بهقلم دکتر مسعود جعفری عنوان دومین مقاله بخش پژوهش است. در توضیح ابتدای آن میخوانیم: «زیباگرایی که در ایران با معادل فرانسویاش یعنی هنر برای هنر شناخته شده است، جنبشی هنری و ادبی است که در دو دهۀ پایانی قرن نوزدهم و بهویژه دهۀ آخر این قرن در کشورهای اروپایی و آمریکا بهشکوفایی رسید. نوشته حاضر بخشی از کتابی است که به ابعاد مختلف این جنبش میپردازد. متن کامل کتاب به فارسی ترجمه شده و در آینده نزدیک به همّت نشر مرکز و در سلسله کتابهای مکتبها، سبکها و اصطلاحهای ادبی و هنری این انتشارات منتشر خواهد شد.»
ترجمه عبدالله کوثری از مقاله ماریو بارگاس یوسا با عنوان مضحکه اسفانگیز این یهودی آخرین مقاله بخش پژوهش است. آقای کوثری در پانوشت عنوان مقاله درباره آن چنین توضیح دادهاند: «آنچه میخوانید مروری است بر کتاب Shylock :Four Hundred Years in the Life of a Legend ,(1993) نوشته نویسنده مشهور انگلیسی جان گراس(۱۹۳۵-۲۰۱۱). نمایشنامه تاجر ونیزی و شخصیت شایلاک تاکنون موضوع نقدها و بررسیهای فراوان بوده، این مقاله کوتاه ماریو بارگاسیوسا در عین معرفی کتاب جان گراس، شخصیت شایلاک را از دیدگاهی بررسی میکند که شاید برای ما و زمانه ما سودمند و پندآموز باشد.»
در این شماره بخارا نیز مقالات مفصلی به تاریخ ایران اختصاص دادهشده است.
دکتر منوچهر پارسادوست در اگرهای سرنوشتساز: آیا شاهعباس میبایست شاه میشد؟ با استفاده از منابع متعدد، شرایط سیاسی دوران کودکی عباسمیرزا تا زمانی که بهپادشاهی انتخاب شد را روایت کرده بر نقاط عطف این وقایع تأکید میکند. از جمله: «جدایی عباسمیرزا از پدر و مادر و اقامت او در هرات سنگ نخست زیربنای سرنوشت او گردید …اگر علیقلیخان مادری میداشت که مامای عباس میرزا نبود؛ به او شیر نداده بود و مادر رضاعی وی نبود و مصرانه پسرش را از کشتن عباسمیرزا منع نمیکرد؛ اگر شاه اسماعیل دوم بیمقدمه بیمار و ناگهان درنمیگذشت؛ اگر سلطان محمودبیگ به ایلغار بهسوی هرات حرکت نمیکرد … و روز دوم شوال به هرات نمیرسید، ایران، شاهی به نام شاه عباس اول نمیداشت.»
در بخش تاریخ قاجار سه مقاله بهچاپ رسیده است.
صدراعظم سرخورده: نگاهی اجمالی به کارنامه صدراعظمی میرزا علیخان امین الدوله در دوره سلطنت مظفرالدینشاه قاجار نوشته ایرج امینی و ترجمه دکتر عباس امام است. در ابتدای مقاله میخوانیم: «میل ندارم در تهران علاقهای داشته باشم، میل دارم در همین گوشه به زراعت و کسب روزی حلال مشغول شوم. انشاالله اولاد و احفاد ما هم بعد از این نوکری نمیکنند. به خدا رعیتی و کاسبی به این قبیل نوکریها ترجیح دارد. این سخنان بیانگر سرخوردگی مردی است که تا چند ماه پیش از آن، صدراعظم مظفرالدین شاه قاجار بود و اینک به حالت تبعید در املاک خود در منطقه لشت نشاء گیلان روزگار میگذراند. این تبعید اگر نه به فرمان مستقیم شاه، ولی به اشاره وی صورتگرفته بود. این تبعیدی، میرزا علیخان امینالدوله نام داشت.»
مسعودمیرزا ظلالسلطان که عنوان بلندترین مقاله این شماره نیز هست، دومین مقاله بخش تاریخ قاجار است به قلم دکتر ابراهیم تیموری. ایشان در توضیح این مقاله نوشتهاند: «نویسنده این سطور درصدد تدوین و تألیف کتابی تحت عنوان «ناموران عصر قاجار» میباشد که یکی از مجلدات آن به ظلالسطانها اختصاص داده شده است. منظور از ظلالسطانها یکی علیشاه ظلالسلطان پسر بیکاره ولی پرمدعای فتحعلیشاه و دیگری مسعودمیرزا ظلالسلطان پسرفعال و پرقدرت ناصرالدینشاه میباشد که سرگذشتی جالب دارد… مسعود میرزا از کنیزی بهنام کلثوم خانم که اولین همسر صیغهای ناصرالدین شاه بود در تاریخ ۲۰ ماه صفر سال ۱۲۶۶ ه.ق/ ۵ ژانویه ۱۸۵۰ بهدنیا آمد… با آنکه مسعود میرزا سه سال از مظفرالدین میرزا ولیعهد بزرگتر بود، چون مادرش از قاجاریه نبود نمیتوانست بهسمت ولیعهدی انتخاب شود… از آنجا که مسعودمیرزا ظلالسلطان سالهای متمادی بر ایالات و شهرهای مناطق جنوبی ایران، که مورد نظر و توجه حکومت هند انگلیس بود، حکمرانی داشته است، مأمورین انگلیس در ایران کارها و اقدامات او را دقیقاً زیرنظر داشته و گزارشها و نوشتههای زیادی درباره او تهیه کردهاند که بیشتر آنها را میتوان در آرشیوهای ملی انگلیس و دیوان هند ملاحظه نمود.» بخشی از منابع این مقاله ترجمه مکاتبات و نامههای آرشیو یادشده است که تاکنون در هیچ کتاب و نشریهای به زبان فارسی منتشر نشده، از جمله، گفتگوی محرمانه فرستاده وزیر مختار انگلیس به اصفهان با ظلالسلطان در دورانی که مورد سوءظن پدرش ناصرالدینشاه قرار گرفته بود.
زندگی و زمانه یوسفخان مشاراعظم نوشته علی امیری است. مشاراعظم «یکی از اعضای گروه بیست نفرهای بود که با رهبری دکتر مصدق جبهه ملّی را تأسیس نمودند، در بیست و دوّم مهر همان سال بهخاطر مسائل انتخابات به همراه دویست نفر دیگر در تحصن مقابل کاخ شاه حاضر شد. مشاراعظم در شهریور ۱۳۳۰ از طرف دکتر مصدق به عنوان وزیر پست و تلگراف به مجلس معرفی شد.»
علاقمندان به مطالعه درباره تاریخ ایران همچنین میتوانند به بخش شمیم بهارستان که آقای علی ططری تاکنون در سه شماره فراهم آوردهاند، مراجعه کنند و در آن ضمن اطلاع از فعالیتهای کتابخانه مجلس در انتشار اسناد تاریخ ایران، همچون دیداری از یک موزه، عکسها و اسنادی را مشاهده کنند که برخی از آنها برای اولینبار منتشر میشود. از جمله منتخبی از اعتبارنامههای نمایندگان دوره دوم مجلس شورای ملی همراه با پرترههایی از ایشان، اسناد نخستین دوره مجلس شورای ملّی و یا منوی غذای احمدشاه بهمناسبت قرارداد معروف ۱۹۱۹ !
همچنین در مقاله پژوهشی تاراج میراث مکتوب که دومین بخش آن بهاهتمام خانم فاطمه قاضیها در این شماره منتشر شده با اسنادی آشنا خواهید شد که میرزا علیلسانالدوله، در عهد ناصری، از کشور خارج کرده بود. بخش جالبی نیز از خاطرات ناصرالدینشاه آورده شده، هنگامی که در پاریس از موزه لوور دیدن کرد و «سنگهای بزرگ که ستون عمارت دارا بوده» را توصیف نمود و البته تنها بهنظرش سرگرمکننده آمد.
بخش سیاست دو مقاله دارد
در روابط سیاست و دروغ ترجمه دکتر جهانگیر نادرزاد است از متن سخنرانی واتسلاو هاول Vaclav Havel نمایشنامهنویس و سیاستمدار چک متولد ۱۹۳۶ م که اولین رئیس جمهور جمهوری چک از ۲ فوریه ۱۹۹۳ تا ۲ فوریه ۲۰۰۳ بود. در پانوشت عنوان مقاله درباره او میخوانیم: «در تاریخ ۲۷ اکتبر ۱۹۹۱ دانشگاه نیویورک به آقای واتسلاو هاول درجه دکتری افتخاری داده است. مقاله زیر ترجمه متن سخنرانی ایشان است که در کتاب ذیل به چاپ رسید: Václav Havel L’angoisse de la liberté. ed. de l’Paris. 1994. .از جمله نمایشنامههای اوست: گاردن پارتی ۱۹۶۳، لارگو دسولاتو ۱۹۳۵ درباره یک روشنفکر ناراضی. هاول با فعالیت در زمینه حقوق بشر به شهرت رسید. یک بار در ۱۹۷۹ – ۱۹۸۳ و بار دیگر در ۱۹۸۹ بهجرم حمایت از منشور ۷۷ بیانیه حقوق بشر به زندان افتاد. در مقام رئیسجمهور چکسلواکی کوشید یکپارچگی کشور را حفظ کند ولی در ۱۹۹۲ با بهرسمیت شناختن تجزیه فدراسیون از مقام خود کنارهگیری کرد. در ۱۹۹۳ بهعنوان رئیس جمهور جدید مستقل چک انتخاب شد. در دسامبر ۱۹۹۶ بهعلت سرطان ریه تحت عمل جراحی قرار گرفت، ولی در ژانویه ۱۹۹۸ پارلمان چک دوباره به ریاست جمهوری انتخابش کرد.»
زنان در تاریخ بیهقی عنوان مقاله پژوهشی دکتر سهیلا امیرسلیمانی است که فرزانه قوجلو آن را بهفارسی ترجمه کرده و از مقالات بلند این شماره محسوب میشود. نویسنده معتقد است: «تاریخ بیهقی، در مقایسه با دیگر منابع تاریخی که از دوران اولیه ایرانی اسلامی بهجای مانده است، همچنان به عنوان یکی از منابعی بهشمار میآید که بیش از هر اثر دیگری از زنان مینویسد.» او روش مطالعهاش را اینگونه شرح میدهد: «بیهقی در طی روایت تاریخ آل مسعود، از زنان بسیاری نام میبرد، بیشتر آنان از معاصران وی و برخی نیز شخصیتهای تاریخی متعلق به دوران ساسانیان و اوایل دوران اسلامی بودند. روایت تاریخ بیهقی از زنان با روایتهایی که از دل دیگر آثار دوران میانه اسلامی بیرون میآید همخوانی دارد. در هر دو نمونه، زنان به عنوان تهدیدی برای سلسله مراتب تثبیتشده سیاسی و اجتماعی قلمداد میشوند. و دائماً با نوشتن داستانها و احادیثی که در آنها چهرهای منفی از زنان ترسیم میشود، این تهدید را به مردان گوشزد میکنند. میتوان زنانی را که در تاریخ بیهقی از آنان یاد میشود به پنج گروه اصلی تقسیم کرد: هنرمندان، زنانی که در کارزارها حضور دارند، خادمانِ زن، عروسان اشرافزاده و سرانجام پیرزنان. من این پنج گروه را، نخست، در روند سلسله مراتب دربار غزنوی بررسی میکنم و سپس برحسب برخوردهای متضادی که با آنان میشود، برخوردهایی از یکسوی محترمانه و از سوی دیگر تحقیرآمیز. سرانجام، با استفاده از قالب روایی در ادبیات پژوهشیِ زنان در طی دوران میانی اسلامی، بحث خود را بر زنان مطرح در تاریخ بیهقی متمرکز میکنم.»
مجله بخارا بخشی از شماره مهر و آبان خود را به مهرگان اختصاص داده است. در این بخش میتوانید مقاله جامع دکتر ناصر تکمیلهمایون را با عنوان نگاهی به جشن ملّی مهرگان بخوانید.
ایرانشناسی در کشورهای آلمانیزبان که تاکنون پنجشماره است در بخارا انتشار مییابد، یادداشتهای دکتر سعید فیروزآبادی است در معرفی تحقیقات، ترجمهها و آثاری به زبان آلمانی که درباره ادبیات، تاریخ و فرهنگ سرزمینهای فارسیزبان از سالهای گذشته تا به امروز منتشر شده است. «کتاب تاریخ ایران» نوشته مونیکا گرونکه؛ «یادی از ریشارد گراملیش» که در زمان حیاتش آثار بسیاری از عارفان و صوفیان بزرگ را به زبان آلمانی ترجمه کرد؛ و «گاستیگر اتریشی، نخستین اروپایی با لقب میرپنج»؛ از جمله مطالبی هستند که دربارهشان نوشته شده است.
جلال خالقی مطلق، دانشی مردی آراسته به چندین هنر به قلم رهنورد زریاب، پژوهشگر افغانی ساکن فرانسه، است که در آن اشاره میکند به چگونگی آشناییاش با دکتر جلال خالقیمطلق در چهارمین نشست ایرانشناسان اروپا، در شهر پاریس (شهریورماه سال ۱۳۷۸) و سپس برخی نامهنگاریهایی که بین خود و دکتر خالقی رد و بدل شده را شرح میدهد: «من، تا آن روز و آن دیدار نخستین، جلال خالقی را، تنها همچون یک شاهنامهشناس بزرگ، میشناختم و بس. نامههایی که از خالقی مطلق دریافت کردم، نکتههای دیگری را روشن ساختند و من دریافتم که او، تنها یک شاهنامهشناس نیست. دریافتم که او پژوهشگر عرصۀ فرهنگ است؛ شاعر است؛ داستاننویس است؛ طنزپرداز است. به یک سخن، به چندین هنر آراسته است. او نوشتهها و سرودههایش را، در ماهنامۀ پر و گاهی هم در ماهنامۀ سنگ، چاپ میکرد و فوتوکاپی بسیاری از این چاپ شدهها را، به من میفرستاد که اکنون همه را دارم.» ویژگی بازر این مقاله، علاوه بر معرفی شخصیت مشهورترین مصحح شاهنامه، نوعی نثر پیراسته فارسی است که کمتر به خواندنش عادت داریم و برای همین زیباییاش بیشتر بهچشم میآید.
ماهنامه انجمن بینالمللی مطالعات ایرانی (مجلد ۴۴، شماره ۴، جولای ۲۰۱۱) که به زبان انگلیسی و به سردبیری دکتر محمدعلی همایون کاتوزیان در آکسفورد منتشر میشود نیز در این شماره معرفی شده است.
از ادبیات، در این شماره میتوان درباره توماس ترانسترومر شاعر سورئال سوئدی، برنده نوبل ادبیات سال ۲۰۱۱ خواند که عنوان یادداشت جامع مینو مشیری درباره این شاعر سوئدی است.
علاقمندان به شعر معاصر فارسی و حوزههای مطالعاتی مربوط به آن میتوانند شعرهایی از خانم سیمین بهبهانی، پرویز خائفی، منصور اوجی، شیدا دیانی و… را بخوانند.
مدرنیته و شعر فارسی عنوان گفتگویی مفصل با دکتر محمد صنعتی است و نازنین رحیمی آن را انجام داده. مفهوم تحلیل روانکاوانه هنر، تأثیر آگاهی و ناخودآگاه شاعر بر شعر، نقش اسطوره و ایدئولوژی در شعر معاصر و تعریف شعر مدرن، با نگاهی به اشعار مشهور نیما یوشیج، فروغ فرخزاد، مهدی اخوان ثالث، محمد حقوقی، منوچهر آتشی، یداله رویایی، حافظ موسوی، شمس لنگرودی و… ضمن اشاره به کتابهایی از صادق هدایت، جلال آل احمد و… مباحث محوری این گفتگو هستند.
نوازش قلمی در هوای دلتنگی عنوانی است که دکتر جواد مجابی برای بخشی از مجله بخارا که به نوشتههای ایشان اختصاص یافته، برگزیدهاند. دکتر مجابی در سومین نوازش قلمیاش در بخارای ۸۳ ، در «اخوان و اندوه شاعرانه» به موضوع یادنامه این شماره پرداخته. در دیگر یادداشتها «بیخردی خردپیشگان» را شرح میدهد که یک نقد اجتماعی است بهزبان طنز؛ کتاب «عروسکخانه» ایبسن، ترجمه منوچر انور را بررسی میکند؛ و در «شباهتهای نامشهود» به نقد شیوه معادلگزینی کلمهبهکلمه در ترجمه میپردازد. ایشان همچنین «نامهای از انبوهنگاریهای دوستانهای که سالها با دکتر براهنی داشتیم» و چند نامه دیگر را انتخاب کردهاند که همراه با تصویرشان منتشر شده است. اما مهمترین بخش این مقاله گفتگویی است که قبلاً با دکتر مجابی انجام شده و ایشان آن را برای چاپ برگزیدهاند. این گفتگو که «نوآوری با عبور آگاهانه از سنت» نام دارد درباره هنرهای تجسمی و بخصوص هنر نقّاشی در سالهای اخیر است. سبک و محتوای آثار هنرمندان بنام، چارچوبهای نقد و شیوه نگرش به این آثار، همچنین نهادها و مراکز رسمی و غیررسمی مرتبط با آنها از جمله مباحثی است که دکتر مجابی درباره آن صحبت کردهاند.
هنرهای تجسمی هم از شماره پیش در بخارا بخش ویژهای دارد بهنام تاروپود که آقای محمدحسن حامدی آن را مطابق درونمایه کلی مجله بخارا در معرفی و بررسی هنر و فرهنگ ایران مینویسند و بهقول خودشان، تازهها و پارههای ایرانشناسی (بخش پرطرفدار ایرانشناسی بخارا بهقلم شادروان ایرج افشار) بوده که ایشان را به «پیجویی اسنادی در حیطه مغفولمانده هنرهای تجسمی ترغیب کرد.» در تاروپود این شماره اسناد مکاتباتی را میخوانیم که مربوط به دهه اول قرن حاضر است و مابین حسین علاء (سفیر وقت ایران در فرانسه) با ابوالحسنخان صدیقی (هنرمند شهیر مجسمه ساز در دوران دانشجویی) رد و بدل شده، بخشی از آن مربوط به خرید تابلویی است که از اولین سفیر دربار صفویه و همراهانش در ایتالیا کشیده شده است. از دیگر مطالب این بخش میتوان به نامههای برادران ارژنگی که هر دو نقاش، مینیاتوریست و از شاگردان کمالالملک بودهاند اشاره کرد. نامهای که سهراب سپهری در هفدهسالگی به دوست دبیرستانی خود نوشته، همراه با عکس دستجمعی دوران دبیرستان و یکی از اولین نقاشیهایش هم برای اولینبار بهچاپ رسیده که بخصوص برای دوستداران او بسیار جالب خواهد بود.
محسن مقدم آندره مالرو و نشان لوژیون دونور بهقلم اسماعیل جمشیدی درباره دیدارهای اوست با پروفسور محسن مقدم(۱۲۷۹-۱۳۶۶)، بنیانگذار دانشکده هنرهای زیبای تهران که از آندره مالرو وزیر فرهنگ فرانسه نشان لوژیون دونور دریافت کرد و مهمترین موزه خصوصی هنر جهان را در خانهاش گردآوری نمود. در شرح این دیدارها که در همان خانه معروف در تهران خیابان سپه سابق (امام خمینی فعلی) صورت گرفته، با افکار و سرگذشت و فعالیتهای هنری پروفسور مقدم و همسرش سلما آشنا میشویم. با خواندن خاطراتی که پروفسور مقدم بهعنوان شاهد عینی روایت کرده میتوان به وجوه مهمی از تاریخ سیاسی و اجتماعی معاصر ایران پیبرد.
سلسله مقالات پژوهشی تاریخ نشر کتاب در ایران به قلم عبدالحسین آذرنگ بهشماره یازدهم رسیده است. وضعیت کتاب و کتابخوانی و معرفی ناشران خصوصی دوره پهلوی اول، از جمله ابنسینا، بنگاه افشاری، انتشارات عطائی، کتابفروشی ادب، کتابخانه خیام و اولین نسل فعال در کار کتاب انتشارات اقبال و انتشارات علمی، مطالبی است که به آنها پرداخته شده است.
در حوزه تاریخ مطبوعات میتوانید مقاله دکتر ناصرالدین پروین را با عنوان ابزارهای تبلیغی گلوبز (رادیو برلین و مجله جهان نو) بخوانید که دربارۀ رادیو و روزنامه فارسیزبان دولت آلمان نازی در ایران طی جنگ جهانی دوم است و معرفی شخصیتهایی از جمله بهرام شاهرخ که در آنها فعالیت میکردند.
در آئینه زمان بخشی است که از چهار شماره گذشته به یادداشتهای آقای محمود طلوعی اختصاص یافته. «حرفهای تازه درباره علل و عوامل سقوط رژیم گذشته» ضمن اشاره به خاطرات اردشیر زاهدی، نقد «کتاب روابط ایران و هلند» که سفارت هلند آن را منتشر کرده است، شرحی از زندگی استیو جابز (اسطوره عصر اینترنت)، و داستان قذافی و سرنوشت لیبی و درپایان یادی از شهریار، شاعری که سالروز درگذشتش را در ایران روز شعر و ادب فارسی نامیدهاند، عناوین آئینه زمان شماره چهار هستند.
دو بخش ویژه این شماره یکی یادداشتهایی از دفترچه خاطرات دکتر منوچهر ستوده است با عنوان از خدا میطلبم صحبت روشنرأیی و دیگری دو مقاله در بخش ادامه یادنامه سعید نفیسی که بنا بر تصمیم سردبیر بخارا چون هر دو از ارزش ویژهای برخوردار بود و تا پایان چاپ شماره گذشته بهدستمان نرسید در این شماره منتشر شد. اولین مقاله گفتگو با سعید نفیسی است که احتمالاً باید تنها گفتگوی منتشرشده با او باشد که رادیو تبریز آن را در یکی از سفرهای استاد به تبریز، با او انجام داده بود. در این مقاله درباره شعر کلاسیک فارسی و شعر نو از ایشان سئوالاتی پرسیده میشود. مقاله دیگر خانه سعید نفیسی از خانههایی که میتوانند موزه باشند حاصل تحقیق میدانی خانم شیرین مستغاثی است و خواندنش برای کسانی که به میراث فرهنگی و مباحث موزهداری با شیوههای مدرن جهانی علاقمندند بسیار مفید است.
یادنامه دکتر حسین ضیایی بهمناسبت درگذشت استاد ایرانشناسی و اسلامشناسی دانشگاه ییل و بنیانگذار رشته ایرانشناسی در دانشگاه یو سی ال ای امریکا، به افکار، آثار و فعالیتهای پژوهشی ایشان اختصاص داده شده است. در این یادنامه ضمن خواندن گفتگوی علی دهباشی با دکتر ضیایی که در سال گذشته صورتگرفته بود و مباحث مختلفی را از جمله تحقیقات فلسفی و خاطراتی از جوانی و دانشجویی و جریان آشنایی دکتر ضیایی را با تنی چند از متفکران و محققان ایرانی را دربرمیگیرد، با شخصیت و افکار ایشان بیشتر آشنا میشوید. شرح جامع و مختصری از فعالیتهای پژوهشی و تألیفی ایشان را در مقاله دکتر تورج دریایی با عنوان حسین ضیایی، ریاضیدان، فیلسوف و ایرانشناس میتوانید بخوانید. و بالاخره کارنامه سهرودیپژوهی حسین ضیایی درباره منطق سهروردی نوشته حسن سیدعرب درباره روششناسی ایشان در تحقیق درباره فلسفه اشراق است که عمری را به آن اختصاص داده بودند.
همانطور که میدانیم مجله بخارا شبهایی را در بزرگداشت چهرههای فرهنگی ایران و جهان برگزار میکند. گزارش دو شب از شبهایی که در ماه گذشته برگزار شده در این شماره بهچاپ رسیده است.
گزارش شب ابنبطوطه [سیاح مغربی که در قرن چهاردهم میلادی هنگامی که غرب در آغاز رنسانس و شرق در آستانه خاموشی بهسر میبرد، به بسیاری از مناطقی که امروزه خاورمیانه، شاخ افریقا و آسیای میانه نامیده میشوند سفر کرد. دو بار هم به ایران آمد و در شهرهای مختلف به سیاحت پرداخت. سفرنامه او به چندین زبان دنیا ترجمه شده است.] سخنرانی دکتر محمدعلی موحد (محقق و تنها مترجم سفرنامه ابنبطوطه بهفارسی)، درباره سفرنامه و شخصیت و نگاه ابنبطوطه به سفر، سخنرانی رسول جعفریان، محقق و رئیس کتابخانه مجلس، درباره بخش حج سفرنامه ابنبطوطه و سخنرانی علی دهباشی درباره ترجمههای سفرنامه ابنبطوطه را دربرمیگیرد.
گزارش شب کارلو کولودی نویسنده ایتالیایی و خالق داستان پینوکیو شامل متن دو سخنرانی است. پروفسور ماریو کازاری پژوهشگر ایتالیایی که درباره پینوکیو و نگاهی به ترجمههای آن در زبانهای دیگر صحبت کرد و هانیه اینانلو آن را بهفارسی برگرداند و سخنرانی آنتونیا شرکا که درباره ماجرای فیلم پینوکیو ساخته لوئیچی کومنچینی کارگردان مشهور ایتالیایی بود.
چطور از موبایل استفاده نکنیم نگاه منتقدانه و طنزآمیز امبرتو اکو، فیلسوف و نویسنده ایتالیایی است به پدیده موبایل که در بخش طنز این شماره منتشر شده و مهرنوش بهبودی آن را به فارسی ترجمه کرده است.
پیش از پرداختن به بخشهای معرفی کتاب این شماره، باید یادآوری کنیم قلمرنجه بهقلم استاد بهاالدین خرمشاهی که تاکنون نهشماره آن برای بخارا به رشته تحریر کشیده شده، در این شماره به موضوع کتابخوانی اختصاص دارد و به معرفی شهر کتاب مرکزی تهران میپردازد. بدیهی است چنین موضوعی از نقطهنظر یک اهل کتاب و اهل قلم میتواند سرشار از نکات ظریف و بااهمیت باشد.
جعبه آینه کتاب که شماره پنجم آن در بخارا بهچاپ رسیده را آقای محمد افشینوفایی گردآوری میکنند. این بخش بیشتر به کتابهایی در حوزه تاریخ و ادبیات ایران و تصحیح متون اختصاص دارد که آقای افشینوفایی گاهی ضمن معرفی، یادداشتها و نقدهایی هم دربارهشان مینویسند. «گزارشهای سیاسی واشنگتن و یادداشتهای زندان اللهیار صالح» بهکوشش ایرج افشار و «سفینه شمس حاجی» به تصحیح میلاد عظیمی از جمله کتابهای معرفی شده در جعبه آینه پنجم هستند.
بررسی و نقد کتاب بخارا ۸۳ شامل مقالاتی میشود از ع. روحبخشان درباره یاد یار مهربان، سبا مقدم درباره کارل گوستاو یونگ واژهها و نگارهها، جواد عباسی درباره حاج سیاح محلاتی، ترانه مسکوب درباره شکارهای ناصرالدینشاه قاجار، علیرضا غلامی در جنایت وجود دارد درباره کتاب کودک ۴۴، و قاسم نورمحمدی درباره جاسوسی در حزب توده (برادران یزدی و حزب توده ایران).
بخارا به سردبیری علی دهباشی در کیوسک مطبوعات و از طریق اشتراک، قابل تهیه است.