پژوهش ميداني در سنگاپور
اين مقاله از برخي مسائل مربوط به روششناسي تحقيق ميداني و چگونگي حشر و نشر فرهنگي در سنگاپور گفتوگو ميكند. و بر پايه يك سال تحقيق ميداني انسانشناسي به عنوان رساله دكتري در اجتماع چند قومي خانههاي سازمان [دولتيساز] Marin Parade در اگوست 1988 تا سپتامبر 1989 انجام شده است. اين بحث ضرورتاً دربرگيرنده مبلغ قابل توجهاي تجربه شخصي در تحقيق ميداني است، چندان كه بتوان بواسطه اين تجربيات به فهم مسأله حشر و نشر فرهنگي و ارزش پژوهش آن در متن پي برد.
مقدم بر اين گفتوگوي مهم، بايسته است كه نخست خلاصهاي از طرح كلي مطالعه و شرايطي كه پژوهش ميداني در آن صورت گرفته و همچنين شرح و بسط مختصري از طبيعت تحقيق ميداني در انسانشناسي ارائه شود.
در نظر داشته باشيم كه تعداد زيادي از انسانشناسان و مورخان شفاهي در بخشهايي از موقعيت و كيفيت پژوهش ميداني سهيم هستند. اين مقاله اميدوار است بتواند در جهت توسعه توأم با فهم روششناسي گام بردارد.
مسأله مطالعه
مطالعه ما در مديريت روابط قوميتي و ارتباطات قومي در سطح محلي ـ مجتمع مسكوني ـ و در سطح گستردهتر، يك دولت ملي است.
اما اين اجتماع محلي چند قومي و در واقع خانههاي سازماني كه ادغام كردن اهالي آن با قوميت مختلف، بوسيله مشاركتشان در زندگي شبانهروزي، با هدف صريح ارتقاء سياسي ايدهآل مبتني بر هويت چندنژادي مورد توجه و تأكيد بوده، عليرغم كاراكتر چندقومي زندگي در جامعه سنگاپور، از اين حيث، مورد مطالعه وسيع قرار نگرفته است.
در حقيقت و در مقياس بزرگتر، خانههاي سازماني چندقومي در شهرها نزديك به 90درصد كل جمعيت را در خود جاي داده، چنان كه بررسي مكان و موقعيت Marine Parade از حيث تاريخي به نحو بيسابقهاي نشان ميدهد، كه اين خانهها براي همين منظور دقيقاً احداث شدهاند.
مطــالعه مــا به وارســي اجتــماع محــلي چندقومي، به صطلاح مفصلبندي نژادي و بين نژادي و توجه به اين كه اختلافات قومي چگونه بوسيله دولت و ساكنان مديريت ميشود ميپردازد.
از طرفي تأكيد روي اين پروسه، متضمن ابعاد مختلف جامعه است: شكلگيري و تكوين امر، زندگي روزمره، موقعيتهــاي خاص، فعاليتهاي سازمانيافته، احساسات و مــراودات شخصي. با وجود چنين مطالعهاي در سطح كــوچك، پروسهاي ظريف و در عين حال پيچيده، در بناي بيوقفة اجتماع قابليت اجرا پيدا ميكند و بسا كه در جامعهاي بزرگتر تأثيرگذاريشان قابل فهم باشد.
شرايط تحقيق
شرايط اجتماعي كه مستقيماً بر محيط اين پژوهش ميداني مؤثراند در دو سطح عبارتند از: اجتماع چند قومي خانههاي سازماني و جامعه گسترده سنگاپور. بوسيله تحقيق در مكان و موقعيت فهم بهتري از اوضاع و احوال محلي حاصل ميشود Marine Parade نوعي از جامعه مسكوني در سنگاپور است، كه توسط حكومت تحت برنامه توسعه پانسيوني كردن (HDB) طراحي، اجرا و مديريت شده است.
بالغ بر 8000 خانواده در آپارتمان هاي اجارهاي (دو يا سه خوابه) و خريداري شده (سه، چهار و پنج خوابه) در بلوكهاي ده، شانزده و بيست و چهار طبقه، كه به صورت مختلف طراحي شده، زندگي ميكنند.
تسهيلات در محل و مراكز شهرستان در سطح قابل توجهاي خودكفاست اما مثل ساير جاها، منابع معيشت ساكنان در حد گسترده، خارج از دولت شهر، تدارك ديده شده است.
برخي از اولين ساكنان Marine Parade بين سال هاي 1976 و 1973 در اين محل دوباره اقامت گزيدند. اين انتــخاب البته معقول و عامهپسند بود. براي اين كه اين امكان در مــجاورت خانههاي قبليشان بود.
اغلب ممكن است محلهاي استقرار قومي مورد توجه قرار گيرد يا روي جمعيت بزرگ و از لحاظ نژادي محرز تمركز بشود.
مشخصة جمعيت اولية ساكنان در كل اين بود كه تركيببندي چندقومي داشتند؛ و اين وضع ادامه پيدا كرد، البته نه با ثابت ماندن ساكنان اخير داخل و خارج شهرك.
هنگام تحقيق، 70 درصد جمعيت چيني، 20 درصد مالايي، 10 درصد اروپايي ـ آسيايي، هنديان و ساير اقليتهاي قومي بودند.
در برابر اين سابقه تاريخي و جمعيت مركب و درهم، جماعت چند قومي Marine Parade را بواسطه سهمشان در سكونت، زندگي روزانه مبتني بر دوستي، همسايگي، همنشيني و هممحليشان، چهارچوب فرض خود گرفتيم.
به ايــن ترتيب،اصطلاح قومي و بين قومي و ارتباطاتي كه مضمون و معني كاراكتر مكان ـ محل در اختيار ما قرار ميدهد، بيش از 50 سال است كه وجود دارد، و اين جايگاه مناسب و مهمي در پژوهش ميداني ايجاد ميكند.
و در سطح ملي، اين شخصيت ـ كاراكتر چندقومي، مأخوذ از جمعيت سنگارپور و متشكل از 76 درصد چيني، 15درصد مالايي و 4/6 درصد هندي و اقليتهاي مختلف مثل اروپا ـ آسيايي، عربها، ژاپنيها و اروپاييها با 3/2 درصد (در ارقام 1987) است و يا آنچه كه عموماً به C.M.I.O (چيني، مالايي، هندي و سايرين) برميگردد.
مطابق پروسههاي تجارت جهاني، مهاجرت، اسكان، سياست استعماري و آنچه به ريشه مراودات اجتماعي در تاريخ گذشته و اوضاع و احوال كنوني برميگردد، در بيــن ساير پــديدهها، وابستگي قومي و هويتي جوامع، خصــيصة مهـم و تغييرناپذير زندگي اجتماعي در سنگاپور بوده است.
ساختمانسازي كشور در شرايط پس از استعماري، چشمانداز مربوط به قوميت از لحاظ سياسي، در قالب ساختمانسازي به صورت بلوكهاي متنوع هماهنگ، برپايه C.M.I.O، چند فرقهگرايانه بوده است و اين چند نژادگرايي C.M.I.O از يك طـــرف به عنوان نتيجه، تـــجربهاي را در پي داشته و از طرف ديگر وضع اجتماعي همسنگ (و برابري) را براي هر رده از قوم به همراه آورده است.
اما به عبارت ديگر از حيث خصوصيت ملي، هريك از اقوام را در عقيده خود غيرقابل انعطاف و جزمي بار آورده است. از اين گذشته از سال 1987 با رشد ملي، باب گفتوگو در باب قوميت و روابط نژادي در سنگاپور باز شده است.
اين پويايي اجتماعي در بخش بزرگي از تندي سياستها و عملكرد و اعلاميه رسمي و با صلابت ايشان از حيث تأثير مستقيمي كه روي زندگي اجتماعي و فردي جوامع نژادي و روابط بين جوامع ميگذارد، قابل رديابي است.
يك وابستگي قومي بزرگ ديگري هست كه از اهميت ژئوپولوتيكي برخوردار است؛ سنگاپور با اكثريت چينيهاي از لحاظ اقتصادي متمايز و اقليت مالايي با مــوقعيتي تاريخي در درون مــجمعالجــزاير و از لحــاظ اقتصادي متفاوت اين، اكــثريت مالايي و اقليت چينــي مهاجر و متوطن مستّعد، مورد تحقيق قرار گرفتهاند.
مديريت مناسبات مختلف قومي سنگاپور، روي همسايگان مالزي، اندونزي و در برخي ابعاد امنيتي منطقه بازتاب دارد.مصلحتانديشي در مورد موضوعاتي كه از لحاظ اجتــما عي پيچيده و مربوط به قوميت و مناسبات قومي در سنگــاپور است، پيامدش اين بوده كه آنان چنان حساسيت بالا، واقعي و خيالي را در برخورد ملاحظه كنند.
در زندگي روزمره و فعاليت بين قومي و روابطي كه مستلزم مذاكرات دقيق و مديريت مسايل هستند، هويت و ارزشهاي نژادي، داراي حساسيت بالايي هستند.
حساسيتهاي سياسي ـ قومي به همان معني كه در مباحثات همگاني رايج است بوسيله كارگزاران دولت، نخبگان سياسي و رهبران اجتماعي كنترل ميشود. اظهارنظرها در پژوهش ميداني من مقارن شده با دورة رشد مباحث عمومي بين اقوام و مناسبات قومي و به نحوي كه مطرح شد از اين لحاظ مورد تصديق قرار گرفته است.
در دورهاي كه حرف زدن در كافيشاپ و چث محرمانه رواج يافت، شناخت نسبتاً كمي دربارة پاسخ مســتند اشــخاص معمولي و عكسالعمل و تجربه ديدگا ه هاي آنان وجود داشت.
حساسيت بالقوه فراوان در يك ناحيه براي تحقيق ناگزير از روي آوردن به جايگزيني آن با ناحيه ديگر (و در نهايت از لحاظ انسانشناسي) گرديد.
مطالعات اغلب روي طبقات قومي بطور جداگانه تأكيد ميكــنند و يا در بهترين ترتيب مبناي گسترش آنها را مقايسه و ترجيحاً رويــارويي گــروهها در پروسه كنش متقابل و مناسبـــات بيــن گروهها را ارزيابي ميكنند.
براي نمونه، بيشتر مطالعات روي مسأله اسكان و سازگاري گروه هاي قومي مجزا كه به لحاظ تجانس قومي در خانههاي سازماني همگاني شهركها بطور نامتجانس سكونت داده شدهاند، ميايستند، در حالي كه در زمان تحقيق برخي موضوعات چون مسأله تبعيض نژادي، آنان عملاً و بطوركلي غايب بودند.
پژوهش ميداني از حيث انسانشناسي
براي انسانشناس، شيوه پل زدن روي شكاف بين مباحث نظري مرجع نزد نخبگان سياسي از يك طرف و تجربيات اشخاص از سوي ديگر، به علاوه فهم مورد اخير در شرايط خودش، از هر جهت دقيقاً همان تحقيق در حوزه انسانشناسي، پيرامون مردم و فرهنگها و در نتيجه نوعي پژوهش ميداني متمايز است.
دامنه انساننشناسي به طور گسترده، متضمن مطالعه فرهنگي و ارتباطات روزانه و تجربيات پرماجراي اشخاص و گروه هاي معمولي و ذهنيت مربوط به موضوع آنهااست كه ارزشها و شرح و تفسير تحت سلطه خود را مركز توجه آن قرار ميدهند.
روابط دوستانه نزديك، مشروط بر اين كه ممتد و متمركز باشد، در پژوهش ميداني به ما كمك ميكند تا با فهم باريك روابط جزيي كه بيرون از بررسي گسترده مكرراً از دست ميروند و نشان دادن جزئيات، بصيرت فرهنگي و تاريخي را كه به نحو ديگري دست يافتني نيستند، غني و عميق كنيم.
اين چنين عملي، مشاهده جزيي ساختمان فرهنگ بوسيله مردم را، كه اغلب پوشيدهترين احساسات در برخي موضوعات پيچيده و مشكل را در تصرف خود دارد، امكانپذير ميكند.
نوشته: تاي. آهينگ ـ ترجمه: مهدي فهيمي
منبع: روزنامه اطلاعات، سه شنبه 4 اسفند 1388 - شماره24694