هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 39    |    30 شهريور 1390

   


 

سيزدهمين كارگاه آموزش تاريخ شفاهي در كرمانشاه برگزار مي‌شود


گزارش یازدهمین کارگاه آموزش تاریخ شفاهی در استان فارس


سفر كارگاه تاريخ شفاهي اين بار در استان مازندران


رونمايي از «پلاكاردهاي خالي گردان»


روایات ناتمام


فاو، فروردین 67 و ناوی حسین


خاطرات علی‌محمد احدی در گفت‌وگو با محمد قبادی 2


نجیب بود و سر به زیر


تاريخ شفاهي در جنوب شرق آسيا - 18


تأسیس اولین دبستان دخترانه مشهد در خاطرات عزیزالملوک آذرخشی


نگاهی به آغاز اختلافات ایران و عراق‌ - از پیروزی انقلاب اسلامی‌ تا آغاز جنگ


گزارشی درباره پیشینه سیر تاریخ‌نگاری و تاریخ‌نویسی در ایران


معیارهای جهانی تاریخ شفاهی


نگاهي به چند كتاب و اثر منتشر شده درباره شهيد بروجردي


ایران انقلابی و قذافی


 



نجیب بود و سر به زیر

صفحه نخست شماره 39

روزنامه نگاری دفاع مقدس و جایگاه کمان

بحث از چند و چون روزنامه‌نگاری جنگ و توسعاً بررسی نسبت و رابطۀ مطبوعات ادواری ـ مشتمل بر روزنامه‌ها و نشریات ـ با جنگ و جبهه، سیر و تطور آن می‌تواند و سزاوار است که موضوع پژوهش‌های جدی و علمی و نگارش پایان‌نامه‌ها و رساله‌های دانشگاهی باشد. کما این‌که دربارۀ «کمان» تاکنون دو ـ سه پایان‌نامه در رشته روزنامه‌نگاری و ارتباطات و زبان و ادبیات فارسی فراهم شده و در دست تحقیق و نگارش است. برای شناخت موقعیت کمان در مسیر روزنامه‌نگاری و نشریه‌پردازی جنگ مقدمتاً لازم است ماجرای رابطه‌ی متقابل جنگ/ دفاع مقدس و مطبوعات را عجالتاً به اعتبارات ذیل تقسیم‌بندی و نوع‌شناسی کرد؛

الف: از نظر زمان، تمامی نشریات جنگ را می‌شود به دو دورۀ زمان جنگ و پس از جنگ تفکیک کرد. این تقسیم‌بندی خود، اجزاء دیگری هم دارد.
ب: از حیث بسامد یا کمیت بازتاب جنگ در مطبوعات، گونه‌ها یا صورت‌های زیر به چشم می‌آیند.

1ـ جنگ به عنوان یک رخداد، موضوع خبر، گزارش و تحلیل و اطلاع‌رسانی مطبوعات ـ خصوصاً روزنامه‌ها ـ بوده است.
2ـ به مرور ایام و توالی حوادث و جای‌گیر شدن تدریجی جنگ در فضای اندیشگی، فرهنگی، سیاسی و تبلیغی نظام، برخی روزنامه‌ها و نشریات صفحه ویژه‌ای را به انعکاس ادبیات (غالباً خاطرات و شعر) و گزارش و تصاویر و مستندات مکتوب (عمدتاً وصیت‌نامه‌ها و یادنوشت‌های اهل جبهه) و مصاحبه با رزمندگان اختصاص دادند. یکی از مبادی اولیه پیدایی ژورنالیسم فرهنگی ادبی تبلیغی جنگ ـ که تاکنون هم ادامه یافته است ـ همین صفحات ویژه بودند.
3ـ در سالگشت‌های تقویمی مناسبتی موسمی جنگ، به‌ویژه هفته جنگ (31 شهریور ماه تا 5 مهر) بعض روزنامه‌ها و نشریات به تدوین جُنگ‌واره‌ها/ مجموعه‌های ویژه جنگ می‌پرداختند که عمده و اساس محتوای آن‌ها ادبی فرهنگی و ارزش‌محور بود. این «وِیژه‌نامه»ها زمینه‌ساز و انگیزه‌ی پیدایی نشریه‌هایی شدند که بعدها اختصاصاً در موضوع جنگ ـ با تمرکز بر ماهیت فرهنگی و محتوای ادبی و هنری ـ انتشار یافتند. فی‌الواقع آنچه بعدها در جریان کتا‌ب‌گری و کتاب‌گزاری/ کتاب‌نویسی جنگ/ دفاع مقدس ـ خاصه ادبیات ـ به وجود و ظهور رسید از همین مبدأ و آبشخور مایه گرفت و آغاز شد.
ج: از حیث نوبت/ انتشار مطبوعات، دو نوع کلی قابل تشخیص است:
1ـ روزنامه‌ها؛ از ابتدا تا انتهای وقوع و خاتمه جنگ، هیچ نوع روزنامه اختصاصی دربارۀ جنگ تهیه و منتشر نشد! به عبارت دیگر روزنامه جنگی در طول مدت جنگ به وجود نیامد، اما جنگ در روزنامه‌ها به اشکال مختلف ـ و غالباً درشت و نه درست ـ بازتاب داشت.
2ـ نشریات ادواری (هفتگی، ماهانه، فصل‌نامه و ...) مسامحتاً اگر بتوان «پیام انقلاب»، «امید انقلاب» را نشریه تخصصی/ اختصاصی جنگ سپاه ـ جنگ و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ـ دانست، این دو مجله را باید از زمره ـ یا برجسته‌ترین و برترین ـ نشریه جنگ در زمان جنگ، پیشرو و پیشگام دیگر نشریات جنگ/ دفاع مقدس به شمار آورد. دانستنی و گفتنی است «جنگ‌نگاری و جنگ‌نویسی/ گزارشگری و خبرنگاری از جنگ در این نشریه ـ پیام انقلاب ـ قبل از وقوع علنی و رسمی جنگ ایران ـ عراق، تحت تأثیر حوادث رخداده داخلی و ستیز با معاندان در کردستان و دیگر جای‌ها، تمرین شده و آغاز گشته بود. برساخت واژگانی «خون‌نگار» به جای «خبرنگار» از آنِ این دوره و فضاست. اما در سال‌های پایانی جنگ ـ 67/66 ـ روزنامه اطلاعات، هفته‌نامه «اطلاعات جبهه» را در شمارگان محدود برای مناطق جنگی و رزمندگان چاپ می‌کرد که در قیاس با نشریه پیام انقلاب چندان که باید محل اعتنا و اقبال واقع نگشت.
دـ از حیث منظر اندیشگانی و سیاسی فراهم‌آورندگان، هـ ـ از حیث موضوع و محتوای آن‌ها، و ـ از حیث سازمان‌ها و نهادهای پشتیبان و راهنما زـ و ...
آنچه دراین نگاه شتابزده و گذرا شایسته توجه است این‌که اولاً دفاع مقدس و جنگ در نشریات و مطبوعات به حیث منظر و موضع و موضوع در حیطه فرهنگ و ادبیات باور و باروشده دینی، اسلامی، انقلابی شیعی ـ به وجود آمدند. وجه غالب در نشریات جنگ ادبیات و هنر بود، نه ابعاد سیاسی، اقتصادی، نظامی و دیگر جنبه‌های وجودی جنگ. مطبوعات جنگ عمدتاً وابسته به نهادهای تبلیغی رسانه‌ای فرهنگی نظام بود، به ویژه نهادهای انقلابی همچون سپاه پاسداران و جهادسازندگی. این وضعیت را اگر روال طبیعی شده و رسمیت یافته جنگ در مطبوعات بدانیم بازشناخت وجوه متعدد محتوایی، موضوعی مطبوعات جنگ زماناً در دوره جنگ و پس از آن قابلیت بررسی دارد.
در این مختصرنوشت قصد و امکان احصای تام و تمام مسائل معطوف به مطبوعه‌شناسی جنگ نیست، اما با توجه به مفاد مقدمه مذکور می‌خواهم این معنا را یادآور شوم که تقریباً محتوا، منظر و شیوه‌های زبانی بیانی جنگ در مطبوعات جنگی در زمان واقعه از ابتدا تا انتها ـ جز در موارد استثنا و اندک‌شمار ـ سبک و سیاقی همانند و همگون داشت و ظرف و مظروف ادبیات رسانه‌ای مکتوب جنگ ساختاری شبیه و یکسان را پیش چشم می‌آورد.
پذیرش قطعنامه 598 جلوه‌ی جنگ را ـ بر روال پیش بوده ـ تا مدتی نه چندان طولانی مدت کم‌رنگ کرد، اما این درنگ و بهت پیش‌آمده اندک اندک جای خود را به بازگشت و توجه مجدد مطبوعات به جنگ داد. به این اعتبار کمان را می‌توان فصل فارق و واسط میان دوره‌ی سپری‌شده جنگ و پساجنگ به حساب آورد. دوران پسا جنگ را می‌شود دقیق‌تر به پسا جنگ نخست یا اولیه یا به تعبیر صریع‌تر و روشن‌تر پساجنگ مجازی و پساجنگِ حقیقی و تام و تمام تقسیم‌بندی کرد. کمان در زمینه‌ی پسا جنگ اولیه و مجازی پدیدار شد و بالید و باپدیدارشدن نشانه‌های نخست و مقدماتی پساجنگ ثانوی اندک اندک از توش و توان باز ایستاد. کمان، با تجربه‌هایی که پدیدآورندگانش از پیش داشتند (روزنامه‌نگاری/ خبرنگاری تجربی از جنگ) و چندی نیز تمرین تولید نشریه‌ای خاص را از آرزو به عین و عمل محقق کرده بودند (کتاب مقاومت)، با آگاهی از موقعیت مخاطب پس از جنگ و لزوم تغییر در نگاه و زبان گفتن و نوشتن و نگریستن به جنگ ـ جنگی که دیگر نبود و پایان پذیرفته بود ـ متولد شد. کمان نخستین قدم را در وداع با زبان عهد اول جنگ این‌گونه برداشت. وقتی سخن از طرز تازه و تغییر در زبان پیش می‌آید، مقصود تغییر و دگرگونی در ذهنیت و زاویه دید است. به همین دلیل کمان در هستی و هویت خودش مثل و شبیه نشریه‌های جنگ یا همچون جنگ‌نوشته‌های زمان جنگ در مطبوعات نبود. کمان بعد از فرارس‌شدن نشانه‌های پیری زودرس و جوانمرگ‌شدن ـ صرف‌نظر از این‌که محل توجه و بعضاً تقلید واقع شد ـ تقریباً بی‌شبیه و تکرار در حافظه و خاطره‌ی نشریه‌نگاری جنگ باقی ماند و جای گرفت. بداعت کمان از حیث زبان، منظر، محتوا، حجم ـ و مشخصاً طراحی و گرافیک آن، که می‌توان آن را نمونه‌ای کم‌نظیر از هم‌پیوندی متنِ تصویری با نوشتار محسوب داشت ـ در اوان شماره‌های انتشار، عادت‌زدگان ژورنالیسم رسمی تبلیغاتی جنگ را به گمان‌ها انداخت. حتی نام نشریه به بسیاری از گوش‌ها و چشم‌های خویگر به نُرم زبانی مکررشده جنگ ـ که در تعبیرهایی همچون «سینه سرخان عاشق»، «کبوتران خونین بال» می‌توان به نوع آن پی برد ـ غریب و گران می‌آمد.
کمان توانست ایجاز، سادگی ـ و نه سطحی‌‌زدگی ـ باورپذیری و هم‌گامی و هم‌کلامی با خواننده را نشان بدهد. کمان در عین سادگی، زیبایی خاص خود را داشت، زیرا پر سروصدا و هیاهو نبود؛ نجیب و سربه زیر بود. خواننده را رویاروی سخن خود می‌دید، حی و حاضر که با او باید صریح، صادقانه، درست هم‌کلامی کرد. کمان به ظاهرِ خودش توجه داشت، شلخته نبود، ظاهرگرا و ظاهرفریب هم نبود. کمان توانست از گونه‌ای دیگر دیدن و گفتن درباره‌ی جنگ را به چشمِ تماشا و به زبان متن بیاورد. نوشته‌ها ـ سبک نگارش کمان، ضمن توجه به محتوا و مضمون و موضوع طرزی تازه از ترکیب گفت‌وشنود بود. این طرز تازه که به راستی می‌توان آن را سبک منحصرِ زبانی محتواییِ خاص جنگ نامید بیشتر از همه بر قلم دقیق‌النظر، ژرفانگر و ساحت نگاه شخص مدیرمسئولش تکیه داشت ـ هدایت‌الله بهبودی. لطافت بیان وجه دیگری است که در بازشناخت جنس زبانی کمان آن را در بعض قلم‌اندازهای سردبیرش می‌توان احساس کرد ـ مرتضی سرهنگی. کمان را کمانیان همچون خاطره‌ی ایام جوانی خود در سویدای خاطر و در دل دارند. کمان نه فقط پاره‌ای از پیکر جنگ در مطبوعات است که یادآورنده و نگهدارنده نفس‌هایی است که درآن دمیده شد تا بپاید و سربلند بماند. قبول توقف و تعطیلی کمان در ایستگاه شماره دویست هم به هنگام و در موقعیت خود همچون پذیرش قطعنامه 598، اهتمامی بود تلخ، تصمیمی سخت به وقت و اقدامی بخردانه و بجا و البته ناگزیر. والسلام.

علیرضا کمری

منبع: هفته نامه پنجره، شماره ۱۰۷، ص ۳۲ 



 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.