به گزارش سايت تاريخ شفاهي ايران؛ دوازدهمین کارگاه آموزش تاریخ شفاهی دفاع مقدس روز چهارشنبه (23 شهریورماه 90) با حضور محققان و نویسندگان جنگ تحمیلی، علیرضا کمری، صاحبنظر حوزه اسناد و پژوهش دفاع مقدس، محسن غنی یاری، پژوهشگر و صاحب نظر در عرصه تاریخ انقلاب و دفاع مقدس، علی فروزفر، استاد رشته علوم ارتباطات و حجتالاسلام سعید فخرزاده، مدیر واحد تاریخ شفاهی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری در سالن اجتماعات شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت منطقه شمال کشور، واقع در مازندارن شهر ساری آغاز شد.
تاريخ شفاهي به پشتوانه منبع شفاهي تدوين ميشود
محسن غنی یاری، پژوهشگر و صاحب نظر در عرصه تاریخ انقلاب و دفاع مقدس با اشاره به تعريف مرکز ملی اسناد دفاع مقدس از تاريخ شفاهي اظهار داشت: «تاریخ شفاهی یعنی تاریخی که منبع ورودیاش شفاهیات باشد. بنابراین اگر تاریخی نوشتیم که سند و منبع آن شفاهی باشد، تاریخ شفاهی نوشتهایم. در واقع سیر فعالیتهای مرکز ملی اسناد دفاع مقدس هم بر همین اساس است.»
وي ادامه داد: «اگر بخواهیم درباره سند تاریخ شفاهی حرف بزنیم باید چند نکته را متذکر بشوم، مقوله سنت شفاهی اساساً با تاریخ شفاهی متفاوت است. داستانهایی که مادربزرگها به ما میگویند، خاطرات، ضرب المثلها هر آنچه که از نسل گذشته سینه به سینه گشته و به ما رسیده، اینها تاریخ شفاهی نیست بلکه سنت شفاهی است. ورودی تاریخ شفاهی، سند شفاهی است و سند شفاهی هم خاطره است. مهم ترین شاکله اصلی تدوین تاریخ شفاهی همین خاطره است. خاطره منبع تدوین تاریخ شفاهی است.»
غنيياري با اشاره به اينكه تنها روش جمعآوری اطلاعات در تاريخ شفاهي مصاحبه است، تصريح كرد: «زمانی که صدای صاحب خاطره ضبط شد، این نوار در مرکز ملی اسناد پیاده می شود بدون کوچک ترین تغییری، بعد از پیاده کردن کنترل می کنیم که چیزی جا نیافتاده باشد. مشخصات مصاحبه اينكه کی، کجا و چطور ضبط شده را می نویسیم و در نهايت به عنوان سند امضا ميشود. اگر خاطره را با این دقت و ظرافت جمعآوری و پیاده کنیم طوری که تمام وجوه واقعه از مقدمات تا انتهای مصاحبه ثبت شود و مهر مرکز ملي اسناد دفاع مقدس بخورد برای آیندگان به عنوان سند محسوب می شود. تمام خاطراتی که در استانها جمعآوری می شود یک نسخه از آن به همراه صوت در مرکز نگهداری ميشود. برای آیندگانی که می خواهند درباره دفاعمقدس بدانند و بنویسند.»
رفع ابهام خاطرات در جريان مصاحبه
سعید فروزفر، استاد رشته علوم ارتباطات معتقد است در تاریخ شفاهی هیچ راهی جز انجام مصاحبه برای دستیابی به اطلاعات وجود ندارد. مصاحبه کلید، قلب و ابزار انحصاری تاریخ شفاهی است. مصاحبه یک گفت و گوی برنامه ریزی شده و از پیش تعیین شده است و در ادامه تصريح كرد: «براي جمعآوري اطلاعات دقيق بايد از قبل درباره موضوع مورد مصاحبه مطالعه كرد و دادههاي كافي براي ورود به بحث در دست داشت.»
وي ادامه داد: نيكي مهمترين مباحث در امر مصاحبه و جمعآوري خاطرات به منظور تدوين تاريخ شفاهي، رفع ابهامات موجود در خاطره روايت شده است. زمان، نامها، مکان، حالات و رفتارها همه باید در جریان مصاحبه ابهام زدایی شوند. ازطرفي مصاحبهكننده احساسات و حالات شخصي خود در مقابل مصاحبه شونده كنترل كند تا مسير طبعي مصاحبه حفظ شود.»
جنگ8 ساله ايران يك رويداد فرهنگي است
در ادامه كارگاه تاريخ شفاهي دفاعمقدس استان مازندارن علیرضا کمری، صاحبنظر حوزه اسناد و پژوهش دفاع مقدس با بيان اينكه همه فعاليتهای انجام شده یا در حال انجام در حوزه فرهنگ، ادب، اندیشه و مطالعات معطوف به دفاع مقدس در جای خودش ارزشمند و گرانبهاست اظهار داشت: «همه آن چیزی که از آن دوران به جا مانده همگي حكم سند دارند. منتها ممکن است چشم ما در شناخت آن آثار و اسناد دقیق نباشد. عرصه نو پدید تاريخ شفاهي با تكيه بر مطالعات علمی و فرهنگی درباره جنگ تحميلي نیاز به فراگيري آموزش و دانش دارد. یکی از شیوههای دانش پژوهی و دانش محوری گفتوگو است. آنچه تا به حال درباره جنگ در قالب مکتوب و تصویر تولید شده، ذیل عنوان فرهنگی ادبی و هنری از آن یاد می کنیم.»
وي در ادامه با تاكيد بر اينكه جنگ ابعاد و اضلاع متعدد و متنوعی دارد، افزود: «از منظر کارشناسان علوم سیاسی اساساً جنگ ماهیت سياسی دارد. جنگ ما به لحاظ مطالعات سیاسی خیلی قوی، غنی و گسترده نیست. نظامی گری در جنگ ما مطرح نیست ما تا می شنویم جنگ اراده می کنیم دفاع مقدس، تعبیر دفاع مقدس یک برساخته معنایی و مفهومی ارزش محور و فرهنگشناسانه است. جنگ 8 ساله یک رویداد فرهنگی بوده نه یک رویداد سیاسی و اقتصادی و اجتماعی. انتشار بيش از 8 هزار عنوان كتاب در طي اين سالها سندي بر اين گفتهام است. هنر ادبیات و اندیشه وجه مشترک مطالعه ما درباره جنگ بوده است. رخدادهاي جنگ اگرچه تلخ و فاجعه آمیز بود اما در دل بچههای جنگ ایجاد ترس و سرخوردگی و انفعال نکرد. نشاط مبتنی بر باور در ميان بچههای جنگ بود كه مبدا اصلی آن معارف امام خمیني (ره) بود. بنابراین از رویداد جنگ بسان یک رویداد فرهنگی یاد كنيم.»
كمري تصريح كرد: در عرصه مطالعات مربوط به تاریخ باید از رویکرد و روش تاریخ شفاهی حرف بزنیم. تاریخ شفاهی یک دیدگاه و یک منظر فرا رشتهای است. مورخ پرسا باید آیینه گی کند، آیینه با شکل و شمایل تصویری که در خودش نشان می دهد کاری ندارد. نه اینکه مورخ بی جان باشد در حد امکان آنچه را در ذهن و ضمیر و زبان شخص خاطرهگو از گذشته مندرج شده آیینه وار بیان کند هرچند در عمل کار سختی است. از طرفی ذهن پاسخ دهنده بیشتر معطوف معنویات و ارزشهاست. مورخ پرسا بايد اندک اندک ذهن خاطرهگو را به جاي ادبيات با تاریخ آشنا کند.»
كمري با اشاره به تفاوتهاي ميان خاطره و زندگينامه خاطر نشان كرد: «نوشتن زندگی نامه با هدف انتشار صورت می گیرد. بالاخره فردي كه زندگي او ثبت ميشود فراز و فرودهایی دارد در حالي که تاریخ شفاهی اینطور نیست. فضای زندگی نامه ای متاثر از فضای تذکرهنویسی است. تذکره نوع ادبی - تاريخی زندگی نامهها در ایران اسلام است. در زندگينامه نگاه فراواقعی ، وصفی و استعاری و اسطورهای و ادبی صورت ميگيرد.. در تاريخ شفاهي مسئله اصلي در ضمن بيان خاطرات جمعآوري اطلاعات درباره تاريخ يك رويداد و واقعه مهم است.»
براي رسيدن به واقعيت مسير مصاحبه را به چالش بكشيم
حجتالاسلام سعید فخرزاده، مدیر واحد تاریخ شفاهی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری در ادامه اين كارگاه تاريخ شفاهي اظهار داشت: «خاطرهای که در ذهن یک فرد است زمانی می تواند یک متن تاریخی شود که حکایت از یک واقعه تاریخی و تاثیر گذاری اجتماعی داشته باشد و اینکه برای فرد مورخ شفاهی سند قابل اعتنایی باشد.»
وي ادامه داد: «ما زمانی که با فرد مصاحبه می کنیم در همان لحظه ريزهكاريهاي فنون مصاحبه را رعايت ميكنيم. زماني كه از قبل مطالعه داشته باشيم، نمی توانیم مستقیم بگوییم این بخش حرفش را قبول نداریم اما می توانیم بگوییم در كنار حرف او داشتهها خودمان را نيز براي او بيان كنيم. یک زمانی خاطرهگو خاطرهای ميگويد که خاطره بعدی او را نقض میکند. بنابراین در حین فر آیند مصاحبه با فرد برای ابهام زدایی از خاطره با او بحث می کنیم تا متن حاصل از مصاحبه متنی شسته و رفته باشد.»
وي در پايان تاكيد كرد: «ما به عنوان یک مورخ نباید بگذاریم که هر متنی در اختیار مردم قرار بگیرد. هر متن تاریخی برگی از سند تاریخ است. مورخ وظیفه دارد در فرآیند گفت و گو به صحت و سقم مصاحبه خود کمک کند. نباید نظرمان را به مصاحبه شونده تحمیل كنيم اما با او گفت و گو، چالش و بحث كنيم تا حرفها به واقعیت نزدیک شود. بعد از اینکه مصاحبه انجام شد ردپای این موضوع را در اسناد و مدارک مربوط به موضوع را مورد مطالعه قرار ميدهيم تا آنچه بيان شده را شناسايي و گوياسازي كنيم و رد پاي هيچ ابهامي را به جاي نگذاريم.»
گزارش: فاطمه نوروند