تاریخ شفاهی ترویج کشاورزی در ایران
گفتگو با دکتر اسماعیل شهبازی:دکتر عباس نوروزی
انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد،1388
207صفحه،قیمت35000ریال
تا کنون در داخل کشور هر آنچه در قالب تاریخ شفاهی منتشر شده است در مسائل سیاسی بوده و کمتر مراکزی اقدام به انتشارات کتابهای تاریخ شفاهی در مسائل اقتصادی یا آموزشی کرده اند. هر چند طی چند سال گذشته بصورت پراکنده برخی ازعلاقمندان با پی بردن به اهمیت مصاحبه های تاریخ شفاهی به تدوین خاطرات افراد مهم در موضوعات مختلف نموده و با انتشار خاطرات آنها بخشی از فرهنگ و میراث گذشته را حفظ کرده اند ولی هنوز بسیاری از مباحث فرهنگی – اقتصادی و اجتماعی وجود دارند که در حیطه تاریخ شفاهی میتوان به ثبت و انتشار آن اقدام نمود.
تنوع موضوعات و جذابیت و جدید بودن مباحث مطرح شده در تاریخ شفاهی سبب می شود تا محققان و پژوهشگران از این شیوه در مطالعاتشان بهره گیری نموده و با کنکاش در زندگی و جریانات ذهن روایت کنندگان، بسیاری از مسائل جدید را مورد ارزیابی قرار دهند.
کشاورزی یکی از ارکان اصلی هر جامعه دربعد اقتصادی است. در گذشته کشت و برداشت محصولات بصورت تجربی بود و اکثر مزارع با عدم بهره گیری از دانش جدید اقدام به کشاورزی می کردند. کشاورزی مدرن در ایران چندان قدمتی ندارد و در واقع باید ریشه های کشاورزی مدرن را در تاریخ معاصر جستجو نمود.پرداختن به مقوله کشاورزی نیاز به یک طرح ملی دارد که در قالب یک طرح تاریخ شفاهی نقاط مختلف ایران مورد بررسی قرار گیرد و با ثبت شیوه های کشاورزی سنتی ومناسبات ارضی، نحوه آشنایی کشاورزان با مسائل ترویجی و آموزشی به آن پرداخته شود.
از جمله کارهای ارزشمندی که در زمینه تاریخ شفاهی کشاورزی انجام شده و نتایج آن منتشر شده است کتاب تاریخ شفاهی ترویج کشاورزی در ایران تالیف دکتر عباس نوروزی است. این کتاب درتیراژ1650نسخه در سال 1388 توسط جهاد دانشگاهی مشهد در اختیار علاقمندان به مباحث تاریخ شفاهی قرار گرفت. این کتاب حاصل750دقیقه مصاحبه دکتر عباس نوروزی با دکتر اسماعیل شهبازی طی پنج جلسه مصاحبه از 14 تا 16آذر ماه 1384و 16تا 17فروردین ماه 1385 است.
کتاب تاریخ شفاهی ترویج کشاورزی در ایران نخستین گزارش از مجموعه تاریخ شفاهی توسعه روستایی و کشاورزی ایران است. این کتاب در 6فصل تدوین شده است. در بخش اول با عنوان «آموزش و ترویج کشاورزی در دهه1330» مطالبی چون زندگینامه دکتر شهبازی و سوابق تحصیلی ایشان در دانشسرا و دانشگاه آمده است. در فصل دوم خواننده با موضوع اصلاحات ارضی آشنا خواهد شد و مطالبی چون عزل مهندس گلسرخی، افول فعالیتهای ترویجی، سپاه ترویج و آبادانی و باشگاههای جوانان آشنا میشود. فصل سوم به موضوع ترویج و آموزش کشاورزی در دانشگاه آمریکایی بیروت و شماری از دانشگاههای ایران اختصاص دارد. ادامه تحصیل در دانشگاه آمریکایی بیروت، ضرورت رشته ترویج در دوره کارشناسی، استخدام در دانشگاه شیراز، بی مهری در سازمان ترویج، تاسیس رشته ترویج در دانشگاه تهران و... از جمله مطالب این فصل هستند. ترویج کشاورزی در دهه 1350 عنوان فصل چهارم است. در فصل پنجم و ششم مطالبی چون ترویج بعداز انقلاب و رهنمودهایی برای آینده قرار گرفته است.
دکتر اسماعیل شهبازی، راوی کتاب، دوم اردبیهشت ماه 1315 در خانواده ای متوسط در نهاوند متولد شد. پدرش به شغل کشاورزی اشتغال داشته و درسنین کوچکی پدرش را از دست داده است. دکتر شهبازی تحصیلات ابتدایی را در دبستان بدر،نوبنیاد و سعدی نهاوند گذرانده وسیکل اول هم در دبیرستان فیروزان نهاوند طی نموده و سپس در سال 1333برای ادامه تحصیل در رشته کشاورزی جذب دانشسرای مامازن از توابع ورامین شده است.
دوران تحصیل در دانشسرای کشاورزی موجب شده تا با بسیاری از مسائل کشاورزی در ایران آشنا شود و سرآغازی باشد برای ورود او به مسائل ترویج در روستا ها! پس از اتمام دوره دانشسرا بورسیه سازمان ترویج کشاورزی می شود و با پایان اتمام دوره کارورزی بعنوان مروج کشاورزی به روانسر مامور می شود.
دکتر شهبازی در مهرماه 1344 برای ادامه تحصیل رهسپار دانشگاه آمریکایی بیروت می شود وپس از 6سال موفق به اخذ مدرک فوق لیسانس شده و در دانشگاه شیرازاستخدام می شود.تدریس در دانشگاههای چون همدان، ارومیه و تهران از جمله فعالیتهای دکتر شهبازی هستند. ایشان در سال 1357 موفق به اخذ مدرک دکتری از دانشگاه ملی پلی تکنیک تولوز فرانسه می شود.با پیروزی انقلاب اسلامی در زمان وزارت دکتر مجتهدی، شش ماه مدیرکل سازمان ترویج میشود. تحقیق و تدریس در دانشگاهها بخشی از فعالیتهای دکتر شهبازی را بعد از انقلاب تشکیل می دهند. وی درسال 1375 بازنشسته شده وآثاری در زمینه ترویج نگارش و یا ترجمه نموده است. کتاب روستازادگان دانشمند به قلم دکتر شهبازی در سال 1381 توسط انتشارات موسسه فرهنگی هنری شقایق روستا منتشر شده است.
ستاد بزرگداشت مفاخر نهاوند در 5خردادماه 1390از خدمات ترویجی دکتر اسماعیل شهبازی طی مراسمی تقدیر نموده و از او بعنوان پدرعلم ترویج کشاورزی ایران یاد نموده است.
تدوینگر خاطرات دکتر شهبازی در ارتباط با اهمیت تاریخ شفاهی نوشته است: «وجه دیگر اهمیت تاریخ شفاهی آن است که مستندات گردآوری شده می تواند به عنوان یک منبع مهم برای تعریف موضوع های تحقیقاتی قلمداد شود تا افراد علاقمند از طریق آشنایی با موضوع در این مجموعه، اهتمام خود را برای انجام پژوهش بیشتر به کار گیرند. بر این اساس و با توجه به شروع نهضت تاریخ شفاهی در برخی حوزهها در داخل و خارج از کشور ضرورت آغاز این حرکت در زمینه توسعه روستایی و کشاورزی ایران احساس گردید تا در قالب آن به مستند سازی تجربیات افراد صاحب تجربه اقدام گردد.»(صفحه 10)
یکی از سؤالاتی که مطرح است چرا با دکتر شهبازی درباره تاریخ شفاهی ترویج کشاورزی مصاحبه شده است و چه لزومی دارد تا خاطرات وی چاپ و منتشر شود؟ به عقیده تدوینگر کتاب، «وسعت تجربیات میدانی دکتر شهبازی و برخورداری از حافظه تاریخی خوب ،حضور در مصادر گوناگون شغلی اعم از مروج،کارشناس،مدیرکل سازمان ترویج کشاورزی و ریاست سازمان آموزش کشاورزی، تدریس در چند دانشگاه کشور ،مجری برنامه اصلاحات ارضی در دهه چهل،شوق و اشتیاق خود ایشان موجب شد تا با ایشان مصاحبه شود.»
مهمترین عاملی که یک محقق تاریخ شفاهی در راستای مصاحبه می تواند به آن بپردازد.نخست دامنه اطلاعات فرد و علاقه به مصاحبه است. اگر در مصاحبه تاریخ شفاهی شخص علاقمند به بازگویی تجربیات و خاطرات گذشته نباشد محقق تاریخ شفاهی در مراحل کار با مشکل برخورد میکند. آشنایی مصاحبه شونده با اهمیت موضوع و نتایج طرح جزء معیارهای مصاحبه های تاریخ شفاهی است. از مطالعه کتاب فوق میتوان نتیجه گرفت دکتر شهبازی کاملا به اهمیت موضوع پی برده و با دقت به سؤالات مطرح شده پاسخ داده است."آنچه من در ضمیر خود در زمینه توسعه روستایی و توسعه کشاورزی دارم،نتیجه تجربیات علمی و عملی است که دراین مدت کسب کرده ام و همه اینها هم با هزینه مردم این سرزمین بوده و بنابراین من به این سرزمین بدهکارم اگر این ذخایر را به هر ترتیب ارائه ندهم و مورد استفاده قرار نگیرد و به عنوان تجربیات مفید و غیر موثر از آنها نتیجه گیری نشود،تصور می کنم که به هر حال یک بخشی از سرمایه این ملت را نفله کردهام و از بین برده ام.»(ص 13)
طبق تحلیل دکتر نوروزی پرسش های مصاحبه بر اساس نگاه عمومی به تحولات ترویج و آموزش کشاورزی در 50سال اخیر طرح گردیده و سعی شده از طرح سؤال هایی که پاسخ آنها جنبه شخصی و انفرادی دارد خودداری شود.
در یک نگاه کلی به کتاب تاریخ شفاهی ترویج کشاورزی در ایران هر چند نقطه قوت این کتاب موضوع تخصصی ترویج است و مصاحبه کننده هم با علاقه به طرح پرسشهایی پرداخته است ولی عدم مستند سازی صحبتهای دکتر شهبازی بزرگترین نقص کتاب است.
در این کتاب حتی یک سند و عکس به کار گرفته نشده است؛ شاید تدوینگراز اهمیت عکس و اسناد در تدوین کتابهایی که در قالب تاریخ شفاهی منتشر می شوند آگاهی نداشته. چنین به نظر می رسد تلاش مصاحبه کننده فقط در مرحله ثبت بوده و خیلی از مطالبی که دکتر شهبازی به آن پرداخته مستند سازی نشده است.
نکته دیگر به کشاورزی سنتی آنکه بصورت ریشه ای پرداخته نشده است. بسیاری از روستاهای ایران تا بعد از انقلاب، دارای کشاورزی سنتی بودند و اگر ماموران ترویج یا سپاه دانش گذرشان به این روستا ها افتاده، چندان اثرگذار نبوده است. خاطرات و تحلیلهای دکتر شهبازی مربوط به بخش کوچکی می باشد که نویسنده در عنوان کتاب آن را به کل تعبیر نموده است.
حتی در طرح سؤالات مصاحبه کننده دقت کافی وجود نداشته و مسائل مربوط به اصلاحات ارضی به طور ریشهای تبیین نشدهاند. تا جایی که تاریخ معاصر گواه است بعد از اصلاحات ارضی بسیاری از روستاها خالی از سکنه شدند و نظام کشاورزی دستخوش تغییرات جدی شد. دهقانانی که در نظام ارباب و رعیتی مشغول کار بودند با بهره مندی از زمین نتوانستند ادامه کشت دهند واراضی که بدین شکل در اختیار دهقانان و یا زارعین بود با کم شدن آب تبدیل به اراضی دیم و بایر شدند.
وجود شغلهای کاذب، درآمد کافی و جاذبه های شهری موجب سرازیر شدن بخشی ازدهقانان و زارعین بعد از اصلاحات ارضی به شهرها شد. طوری که خیلی از شهرهای بزرگ به سرعت گسترش پیدا کردند .همچنین در جریان اصلاحات ارضی تعدادی از روستائیان براثرنفوذ مالکین نتوانستند از اصلاحات ارضی سهمی برده و در برخی از مواقع تفکر مذهبی کشاورزان موجب شد از تحویل گرفتن این اراضی خوداری کنند و یا نفوذ ملاکان موجب شد برخی از اراضی دور از دید ماموران اصلاحات ارضی بماند. مصاحبه کننده و هم مصاحبه شونده هر دو به این موضوعات نپرداختهاند.
نقش ماموران اصل چهار در بخشهای مختلف کشاورزی و بررسی ریشههای مسائلی چون ترویج و اصلاحات ارضی که برگرفته از تفکر بیگانگان است موازی هستند به طور گذرا از آنها عبور شده است.
گذر از کشاورزی سنتی و پرداختن به کشاورزی صنعتی حاصل پژوهشهایی است که طی سالها بدست آمده است.هر چند که این کتاب در پی ثبت تجربیات یکی از مدیران ترویج است؛ اما آیا حاصل گفتگوی انجام شده برای ثبت تجربیات بوده یا تداعیگر بخشی از تاریخ و نقل خاطراتی از اتفاقات دوران مدیریت دکتر شهبازی؟ با دقت در مصاحبه انجام شده چنین مستفاد می شود که آنچه در کتاب آمده بخشی ازتغییرو تحولات ترویج در ایران و نحوه آشنایی کشاورزان با مسائل ترویجی است. آنچه به مرور موجب شده کشاورزی ایران دستخوش تغییرو تحولات جدی شده و با بهره گیری از دانش و تجربه مدیران کارآمد زمینه توسعه آن درایران مورد توجه قرار بگیرد.
غلامرضا آذری خاکستر