گفت و گو با رئيس مركز ملي اسناد و كتابخانه پژوهشگاه علوم و معارف دفاعمقدس
به گزارش سايت تاريخ شفاهي ايران، مرکز ملی اسناد و کتابخانه پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس به منظور ترویج مهارتهای مصاحبه در تاریخ نگاری با روش تاریخ شفاهی، از سال 1389 کارگاههای آموزش تاریخ شفاهی دفاع مقدس را در استانهای مختلف کشور، با حضور صاحب نظران، اساتید و کارشناسان برجسته حوزه تاریخ شفاهی برگزار کرده است. به همین منظور با «سرهنگ پاسدار كاظم فرامرزی، رئيس مركز ملي اسناد و كتابخانه پژوهشگاه علوم و معارف دفاعمقدس» درباره چرایی و چگونگی برگزاری این کارگاههای آموزشی در استانها به گفتو گو نشستیم که حاصل آن پیش روی شماست:
آقاي فرامرزي درباره نحوه چگونگي تشكيل كارگاههاي آموزشي تاريخشفاهي توسط مركز ملي اسناد و كتابخانه پژوهشگاه علوم و معارف دفاعمقدس توضيح دهيد؟
رويكرد عمده فعاليتها و مسووليتهاي اين مرکز مربوط به اسناد دفاعمقدس است. برای جمعآوري اسناد 8 سال جنگ تحميلي فعاليتهاي ارزشمند و قابل توجهي صورت گرفته و این اسناد در قالب اسناد، ديداري و شنيداري و مکتوب گردآمده اند. اما این اسناد برای روایت رویدادهای مهم تاریخی کافی نیستند. با توجه به اينكه بخش قابل توجهي از رويدادهاي جنگ در ذهن مردم، رزمندگان و حماسهسازان آن دوران حك شده و با توجه به اينكه از نظر کارشناسان، خاطرات راویان جنگ تحميلي قابليت سندي دارد، سعي كرديم توجه بیشتری به مقوله تاريخشفاهي دفاعمقدس داشته باشیم.
در سال 87 و88 يكي از اولويتهاي فعاليت در پژوهشگاه توجه به تاريخ شفاهي جنگ تحميلي بود. با صدور دستورات اجرايي به اداره كل بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاعمقدس در استانها گام نخست را برداشتيم و همزمان با اين حركت نخستين كارگاه تاريخ شفاهي را در حوزه هنري با حضور اساتيد و كارشناسان صاحبنظر در حوزه تاريخ شفاهي برگزار كرديم. اين كارگاه مبدا ورود عملياتي به مقوله تاريخ شفاهي دفاعمقدس بود. در سال 89 با توجه به عملكردمان در سالهاي 87 و 88 در حوزه تاريخشفاهي متوجه شديم كه در یک گقتوگو، مصاحبه کننده نقش اصلی را ایفا میکند. در تاريخ شفاهي مصاحبهكننده است. او به عنوان يك مورخ و محقق وارد اين حوزه ميشود. مصاحبهكننده بايد به يك مصاحبه هدفمند برسد و در نهایت با انتقال مطالبی كه كاركرد اسنادي دارد، كار خود را به سرانجام برساند.
بنابراين به مقوله آموزش در اين زمينه اندیشیدیم و برگزاری كارگاههاي آموزشي تاريخ شفاهي دفاعمقدس از نيمه دوم سال 89 با نخستین کارگاه در استان کرمان آغاز شد.
بازخوردي كه كارگاه آموزشی تاریخ شفاهي در استان خراسان رضوي گرفتیم، مشوقي شد برای تداوم برگزاري اين كارگاهها در استانهاي ديگر تاكنون این کارگاهها در استانهاي آذربايجان شرقي، فارس، سمنان خوزستان، گيلان و خراسان شمالی برگزار شدهاند.
فضاي كارگاههاي آموزشي تاريخ شفاهي در استانهار ا براي ما تشريح كنيد، از 8 صبح تا 5 عصر در اين كارگاهها جه میگذرد؟
كارگاه آموزشي تاريخشفاهي در دو بخش برگزار ميشود. در بخش اول اساتيد و كارشناسان تاريخشفاهي مطالب خود را ارائه میکنند؛ مطالبی درباره فنون و مهارت مصاحبه و چگونگي ثبت خاطرات در روش تاريخ شفاهي. اوج كارگاه آموزشي تاريخ شفاهي، نوبت عصر است؛ با توجه پيشزمينههايي كه صبح براي حاضران در كارگاه طرح کردهاند، جلسه پرسش و پاسخ برگزار میشود. از نظر اساتيد و كساني كه در جلسه شركت میکنند، نفع اساسي در همين نوبت است، چرا كه افراد آرای خود را ارائه ميکنند و گاهي موجب تحيّر اساتيد ميشود كه چه ظرفيتهايي در استان نهفته است. ظرفيتهايي كه قابل اعتناست و ميتوان براساس آن میتوان آینده روشنی را براي ثبت تاريخ شفاهي در استانها پيشبيني كرد.
تأثير و بازتابی که از برگزاری کارگاههای تاریخ شفاهی دفاع مقدس بدست آمده، چطور بوده است؟
در فرآيند جمعآوري اسناد شفاهي 8 سال جنگ تحميلي، ميدان عملياتي و تحقيقاتي ما سراسر كشور است. دهها هزار نفر هستند که میتوانند مورد مصاحبه قرار گيرند. اگر بخواهيم جريان تاريخ شفاهي در استانها فعال باشد يكي از راهکارهای آن راهندازي كارگاههای آموزش تاريخ شفاهي است. زماني كه اين كارگاهها در استانها برگزار ميشود بين علاقهمندان به اين حوزه و كساني كه در اين زمينه فعاليت ميكنند، هماهنگی و آشنایی ایجاد ميشود.
اگر این كارگاهها بتوانند خانواده شفاهيکاران در استانها را از نزديك با يكديگر روبهرو كند، كاركردی مهم و تأثيرگذاري داشتهاند. این کارگاهها فاصله میان صاحبنظران و كارشناسان تاريخ شفاهي مقیم تهران را با شفاهيكاران استانها کمتر ميكند.
آیا برگزاري كارگاههاي تاريخشفاهي در استانها ادامه خواهد داشت يا فقط قرار است، به صورت دورهاي و نمادين برگزار شود؟
اعتقاد دارم چون بازتاب كار بسيار مثبت بوده است، سياست مركز ملي اسناد اين است كه به فعاليتهاي استاني تقدم و توجه بيشتري داشته باشيم. با توجه به هزينههاي بالای برگزاري كارگاه تاريخ شفاهي در تهران و دعوت از علاقهمندان از استانهاي مختلف به تهران، بهتر ديدیم كه با گروهی از اساتيد و كارشناسان برجسته در حوزه تاريخ شفاهي چون آقايان عليرضا كمري، غنيياري، فروزفر و حجتالاسلام سعيد فخرزاده به استانهاي مختلف در كشور سفر كنيم. براي نشان دادن ظرفيتهاي استاني نیز يكي از كارشناسان یا اساتید دانشگاهي حوزه تاريخ شفاهي از استان مورد نظر در اين كارگاه شركت ميکند. در دور اول اين سفر فقط به مهارتهاي مصاحبه در تاريخ شفاهي ميپردازيم و به مباحث نظري و تخصصي با توجه به محدودیت زمانی کارگاههای یکروزه کمتر پرداختهایم.
استانهایی که كارگاه تاريخ شفاهي در آنها برگزار میشود، آیا تاکنون فعالیتی درباره تاریخ شفاهی استان انجام داده اند؟
همه استانهاي ما در دوران دفاعمقدس حضور داشتند و همواره این دغدغه وجود داشته كه میراث اين حضور چهطور به نسل بعد منتقل شود. پیش از برگزاری هر كارگاه نخست تاريخ شفاهي آن استان را رصد ميكنيم تا بدانیم تا به حال چه فعاليتهايي صورت گرفته است و به این ترتیب، فعاليتها را سازمانيافتهتر در استان مربوطه دنبال میکنیم. كارشناسان ما علاوه بر تدريس در حاشيه كارگاههای تاريخ شفاهي با طرحهايي كه درباره تاريخ شفاهي دفاعمقدس در آن استان صورت گرفته آشنا ميشوند و در همان جلسه سعي ميكنند با ارايه راهكارها، اشكالات را برطرف كنند. معتقدم سختي كار در همان ابتداي كار است، اگر در استانها نيازهاي اوليهشان درباره فنون مصاحبه حل شود، نسبت وابستگيشان به كارشناسان در تهران كمتر ميشود. اما عمده مشكلاتشان در همان مراحل اوليه ارتباط با اساتيد و كارشناسان تهران برطرف ميشود.
در جريان برگزاري كارگاههاي آموزشي تاريخ شفاهي، استعدادها ي موفق در حوزه تاريخ و تاريخشفاهي در استانها كشف و شناخته میشوند، آیا از آثار و نتايج عملكرد آنها در مركز ملي اسناد و كتابخانه پژوهشگاه حمایتی صورت میگیرد؟
رویکرد ما در تاريخ شفاهي، بیشتر فردمحور است تا موضوع محور. زیرا در نگاه فردمحور، تمركز بر يك فرد است و این قابل دسترس و امكانپذيرتر است. رویکرد موضوع محور در تاريخ شفاهي مستلزم مهارت و ممارست بالا در فرد مصاحبهكننده است. متأسفانه در استانها ميزان تسلط به مهارتهاي مصاحبه قابل قبول نيست. بنابراين رویکرد فرد محور مقدمه و پيشنيازی است، براي اینکه مصاحبهكننده به تسلط و مهارت كافي برسد. قطعا از طرحهايي كه اين سير را طي كرده باشند و مورد تاييد قرار بگيرند، حمايت مالي ميكنيم. بايد رویکرد فردمحور در تاریخ شفاهی استانها را پرورش دهيم؛ چرا كه در هر استان به صورت سرانه ميتوان يك هزار نفر اعم از افراد نظامي و غيرنظامي كه در جنگ تحميلي نقش داشتند را يافت و از خاطرات ارزشمند آنها استفاده كرد. این كار باعث مي شود از منابع قابل دسترسي كه شايد به مرور زمان نابود بشوند، بهرهمند شد. زمان انسان را در محدوديت قرار مي دهد و سرعت بيش از هرچيزي اهميت و ارزش دارد. هر چه زمان به جلو حركت ميكند، با تنگناهاي تاريخ شفاهي بيشتر روبهرو ميشويم. چرا كه بخش قابل توجهي از افراد كه در تاريخ شفاهي مورد توجه ما هستند، به دلايل مختلفي از دسترس خارج ميشوند. يكي از بديهيترين دلايل فراموشي گذشته و دیگری، درگذشت افراد است که فرصت چنداني براي ثبت رويدادهاي جنگ برای ما باقی نمیگذارد. در بسياري از طرحهای تاريخ شفاهي درگذشت صاحب خاطرات در میان کار، طرح را ناتمام گذاشته است.
با توجه به آسيبهاي موجود در تاريخشفاهي آیا ضمن برگزاري كارگاههاي تاريخ شفاهي در استانها تلنگري براي ثبت رويدادهاي آن استان با روش تاريخ شفاهي ايجاد شده است؟
تاريخ شفاهي يكي از راههاي وصول به اسناد مستند و مستدل، است. بسياري مواقع با توجه به اسنادي كه گردآمده متوجه ميشويم كه چه كسي مستعد گفتن خاطرات است. برخي از اسناد به خودي خود ارزش تاريخي ندارند. ولی ما را به سمت تاريخ شفاهي سوق ميدهند؛ در واقع گفتوگو نقش مكمل اسنادي دارد و باعث ميشود ارزش سند بالا برود. هميشه تاكيد داشته و داريم كه بعد از انجام گفتوگوي شفاهي، حتما مكملهاي مصاحبه به صورت سند ارائه شود، ورود به عرصه تاريخ شفاهي موجب رونق فعاليتهاي اسنادي ميشود. مستقيم و غير مستقيم در فرد برای جمع آوری اسناد انگيزه ايجاد میکند. برای همه افراد تاريخ شفاهي در ابتدا مبهم است. برگزاري كارگاههای تاريخ شفاهي در استانها با شناختي كه ايجاد ميكند، موجب برداشتن ابهامها ميشود و فرد را به باور و جسارت ورود به تاریخ شفاهی میرساند.
زماني كه براي نخستينبار براي برگزاري كارگاه آموزشي تاريخ شفاهي به استانها رفتيم با ترديد روبهرو بوديم. اما زمانی كه كارگاه برگزار شد و به تهران برگشتيم، استانها اصرار داشتند، ترتیبی دهیم کارگاه آموزشی باز هم برگزار شوند. ما از استانها خواستیم که برای داشتن اطلاعات کافی در ثبت اسنادشان به تمام سازمانها و نهادها چون سپاه، بسيج، ارتش، هلال احمر، حوزه هنري، جهاد و... كه در دوران دفاعمقدس نقش داشتند رجوع كنند تا بتوانند اطلاعات اسنادي دقيق و كاملتري را جمعآوري كنند.
با توجه به گامي كه براي رونق تاريخ شفاهي برداشتهاید، جايگاه تاريخ شفاهي را چطور ميبينيد و اينكه در حال حاضر چه مسيري را طي ميكند؟
از دو منظر ميتوان تاريخ شفاهي را مورد بررسي قرار داد، تاريخ شفاهي يك ضرورت اجتنابناپذير است. آن هم براي جامعهاي كه ميخواهد گذشته خود را پاس بدارد و به اين ميانديشد كه با اين گذشته، گنجينهای ناب براي نسلهاي پس از خود به جاي بگذارد. در جنگ تحميلي عراق عليه ايران هيچكدام از سازمانهاي نظامي و غيرنظامي آمادگي اين جنگ را نداشتند، حتی سازوكاری برای ثبت رویدادهای آن را هم نداشتند. به همین دلیل از داشتن اسناد محروم شدند. اگر سند زمان و مكان توليد خودش را از دست بدهد، ديگر ارزش نخواهد داشت. بنابراين با پهناي وسيع اطلاعات و اسناد دوران دفاعمقدس، تنها روزنه اميد براي ما تاريخ شفاهي است. در اين مسير سخت كه ما در ابتداي آن حركت ميكنيم، با اينكه بيش از دو دهه از جنگ تحميلي گذشته، هنوز فعاليتهايي كه براي ثبت تاريخ شفاهي 8 سال جنگ تحميلي صورت گرفته، كم است. ما، در ابتداي كار و با مشكلات بسياري روبهرو هستيم. اگر با هوشمندي كامل وارد شويم، به اين معني كه از ظريفيتهاي علمي نخبهها استفاده كنيم، از يافتههاي جوامع ديگر در حوزه تاريخ شفاهي بهره بگيريم و به ظرفيتهاي آموزشي روي بياوريم، پیشرفت خواهیم داشت.
آموزش يكي از راهبردهاي اصلي تاريخ شفاهي است. در اين راه مي توانيم از عناصر و رمز و رازهايي كه در دوران دفاعمقدس موجب پيروزي و موفقيت ما شد بهره بگيريم. مردمي بودن جنگ، يكي از عوامل موفقيت كشورمان در آن سالها بود. بنابراين تاريخ شفاهي بايد جنبه مردمي پيدا كند و فقط به ذكر عملکرد سازمانها اكتفا نكنيم. با استفاده از نيروي جوان، كارآمد، نخبه و علاقهمند به دانستن گذشته، ميتوانيم در جمع آوري اطلاعات ارزشمند به رشد بالا برسيم.
يكي از تفاوتهاي جنگ ما با دیگرجنگهايي كه در سراسر دنيا صورت گرفته، وجوه انساني آن و روحيه معنوي و ايمان بود.
در حال حاضر ما در مراحل اولیه تاريخ شفاهي دفاعمقدس جا ماندهايم. بنا به گفته يكي از اساتيد اگر در يكي، دو دهه گذشته بين بد و بدتر، بد را انتخاب ميكرديم، برنده بوديم. یعنی حتی اگر بهطور ناقص هم که شده مصاحبهاي ميكرديم و آن را ثبت ميكرديم. بهتر بود حداقل اينكه فردي كه دادهها و داشتههاي تاريخي مهمي داشت اگر 10 سال گذشته حرفهايش ثبت ميشد بازدهي بيشتري نسبت به حال حاضر داشت.
بروز و بلوغ ما در تاريخ شفاهي با پيمايش بدست ميآيد. يعني گام برداشتن بهترين آموزش است. ظرفيت نخبگان ما در تاريخ شفاهي همان كساني هستند كه بدون آموزش مصاحبه كردهاند، كساني كه اکنون به عنوان سرآمدان مصاحبه شناخته میشوند. آنها بهترين فنون و آموزش را در ميدان تجربه بدست آوردند. البته ما اکنون دیگر تاييد نميكنيم كه افراد بدون تجربه و آموزش وارد این عرصه شوند، چرا كه با توجه به گذشت 2 دهه از جنگ، ديگر مجالي براي آزمون و خطا وجود ندارد.
تاريخ شفاهي يك جريان فراگير شده و در همه نهادها و سازمانها ايجاد شده است، ما در سازو كارهاي سازماني دچار ضعف هستيم و يكي از خلاءهاي ما فقدان يك بانك اطلاعاتي از نصاحبههای صورت گرفته در دو دهه گذشته هستیم. يعني آنچه كه در قالب گفتو گو به ثمر نشسته در يك مركز قابل جستجو و استناد باشد. برای مثال خانواده شهدا گلهمند هستند كه دهها بار برای مصاحبه سراغ آنها رفتهاند. بنابراين مراكز اسنادي بايد به اين درك متقابل برسند كه اطلاعات اسنادي خود را در تاريخ شفاهي در اختيار همديگر قرار دهند.
گفت وگو: فاطمه نوروند