هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 27    |    18 خرداد 1390

   


 

سومين همايش ملي آرشيوي ايران برگزار مي‌شود


بازتاب همایش بازکاوی روابط فرهنگی ایران و عراق در دانشگاه کوفه


توليد گفتمان در عرصه كتاب‌هاي جنگ، عامل افزايش مخاطب


خاطرات ناتمام


آیت الله سعیدی در خاطرات مرضیه حدیدچی(دباغ)


ضرورت تشكيل بانك اطلاعاتي از مصاحبه‌هاي تاريخ شفاهي در ايران


پیاده سازی و حفظ لهجه‌ها


تاریخ نگاران (شیخ محمدمهدی شریف کاشانی)


ناکارآمدی نخبگان سیاسی درکارآمدسازی روند توسعه ایران عصرپهلوی (1)


در تعقیب و گریز(1)


درک تاریخ


تاریخ شفاهی در جنوب شرق آسیا- 6


جست‌وجو در تاریخ


ازنا در انقلاب اسلامي


 



پیاده سازی و حفظ لهجه‌ها

صفحه نخست شماره 27

هرچند تاریخ شفاهی با مصاحبه شناخته می‌شود ولی واقعیت این است که تا مراحل بعد از مصاحبه به اتمام نرسد منابع تاریخ شفاهی آماده استفاده نیست. پیاده سازی بخش مهمی‌از تاریخ شفاهی است. پیاده سازی مشکلاتی همراه دارد که بخشی از آنها مربوط به تجهیزات ضبط مصاحبه‌ها و بخشی هم به نوع گفتار مصاحبه شوندگان بر می‌گردد. به هرحال پیاده کنندگان هم به خاطر سختی کار و نداشتن تمرکز در برخی از موارد کار پیاده سازی را ناقص انجام می‌دهند. ضرورت دقت و تمرکز درمحتوای مصاحبه‌ها مشکلات جدی برای پیاده سازان به همراه دارد.

از جمله مورادی که پیاده کننده‌های تاریخ شفاهی با آنها روبه‌رو می‌شوند، لهجه مصاحبه شونده است:
عدم آشنایی پیاده کنندگان با لهجه‌ها در بسیاری از موارد موجب می‌شود پیاده کنندگان در مراحل کار مفهوم برخی جملات را به‌درستی در نیابند. چنین به نظر می‌رسد این مشکل اساسی است و تنها افرادی می‌توانند مبادرت به پیاده سازی این لهجه‌ها کنند که آگاهی کافی از لهجه‌ها و اصطلاحات کاربردی در آن داشته باشند.

آنچه سبب می‌شود تا در این موضوع بیشتر تأمل شود یادآوی این نکته است چرا با اینکه ما تنوع لهجه داریم ولی متون حاصل از مصاحبه به زبان فارسی پیاده سازی و ویرایش می‌شوند؟ بعنوان نمونه بسیاری از متون مصاحبه‌های که در مرکز تاریخ شفاهی مشهد انجام می‌شود به لهجه مشهدی است ولی متون حاصل از این مصاحبه‌ها به زبان فارسی و ویرایش ادبی معمول فارسی است.آیا دست اندرکاران و مجریان تاریخ شفاهی به این نکته توجه کرده اند؟ تاریخ شفاهی می‌تواند با حفظ لهجه‌ها کمکی به هویت گمشده برخی از شهرهای تاریخی نماید ،اگر لهجه بعنوان بخشی از هویت یک شهر محسوب شود چرا در مراکز تاریخ شفاهی به این امر تاکید نمی‌شود؟

زمانی که تاریخ شفاهی ایلات و طوایف کلات انجام می‌دادم تاکید می‌کردم که به زبان فارسی مصاحبه‌ها انجام می‌شود و حتی الامقدور راویان از بکار بردن اصطلاحات لهجه خاص خود که موجب سردرگمی‌پیاده کنندگان است خوداری کنند.هر چند آن روزها من احساس می‌کردم مصاحبه شوندگان به راحتی نمی‌توانند در یک گفتگو به زبان فارسی شرکت کنند ولی سیاست‌های آرشیوی و مشکلات پیاده کنندگان و آینده نگری برای چگونگی استفاده مراجعه کنندگان در آینده باعث می‌شد تا مصاحبه‌ها به زبان فارسی انجام شود.هر چند در ابتدای مصاحبه‌ها تاکید شده بود که گفتگو‌ها به زبان فارسی ضبط می‌شود ولی در بسیاری از موارد وجود ضرب المثلها،اشعار و مکانها موجب می‌شد تا مصاحبه‌های انجام شده با چند لهجه مخلوط شده باشند.

برخی از شهر‌ها به واسطه مهاجرت پذیری و وجود اقوام و مهاجران مختلف تنوع لهجه ای دارند. حتی در برخی از موارد لهجه اصلی شهر تحت تاثیر لهجه‌های مهاجر قرار می‌گیرد و در واقع نوعی تغییر در نوع گفتار و لهجه مهاجران ایجاد می‌شود.بعنوان نمونه فردی که چهل سال پیش از گیلان به مشهد مهاجرت کرده است آیا توانسته است لهجه گیلکی خود را حفظ کند؟ یا اینکه تعامل وی با افراد و گروه‌های مختلف مشهدی باعث شده تغییراتی در لهجه وی حاصل شود. نگاه دقیق محققان تاریخ شفاهی به این موضوع باعث می‌شود علاوه بر ثبت بخشی از تاریخ شفاهی، روند تغییرات تدریجی نوع فرهنگها و گفتارها هم مورد توجه قرار گیرند.

در چند سالی که درگیر انجام مصاحبه در موضوعات مختلف بودم، برداشتم این بود که ضبط مصاحبه با حفظ لهجه مصاحبه شوندگان موجب صمیمت و داشتن احساس خوب برای راویان می‌شود و در این‌گونه مصاحبه‌ها روایت کنندگان مشتاق هستند، حتی مثل‌ها و نکته‌ها را به لهجه اصلی‌شان به زبان آورند. قطعاً پیاده کنندگان مصاحبه‌های تاریخ شفاهی در برخورد با اینگونه مصاحبه دچار مشکل می‌شوند. نوع لهجه ثبت شده و الفاظ و کلمات محلی موجب می‌شود تا پیاده کنندگان در هنگام پیاده سازی سردرگم شده و وقت و زمان زیادی صرف اینگونه مصاحبه‌ها کنند.

از دلایلی که در متن حاصل از مصاحبه‌های تاریخ شفاهی لهجه‌ها احساس نمی‌شوند به چند مورد می‌توان اشاره کرد:
1- سیاست‌های آرشیوی و پیش بینی دست اندرکاران مراکز تاریخ شفاهی موجب می‌شود تا در برخی از موارد لهجه‌ها از متن مصاحبه حذف شوند.
2- مشکلات پیاده کنندگان و عدم آشنایی با لهجه‌ها سبب می‌شود تا اینگونه مصاحبه‌ها بدون حفظ لهجه پیاده سازی شوند.
3- استفاده کنندگان این مصاحبه‌ها گروه خاصی نیستند بلکه عموم پژوهشگران می‌توانند از این مصاحبه‌ها استفاده کنند، بنابراین متن پیاده شده مصاحبه بدون لهجه می‌تواند سرعت خاصی به کارهای پژوهشی دهد و تقریبا این مصاحبه‌ها برای عموم قابل استفاده خواهد شد.
4- برخی از لهجه‌ها اختصاص به منطقه خاصی دارند ،انجام مصاحبه با این لهجه‌ها موجب می‌شود تا تحقیقات تاریخ شفاهی برای گروهی خاص قابل استفاده باشد.

درمجموع باید گفت: لهجه‌ها بعنوان یکی از مشکلات اساسی پیاده کنندگان مطرح است ،هرچند متن حاصل از مصاحبه با تغییر و بدون حفظ لهجه پیاده سازی می‌شود ولی اگر مصاحبه کنندگان بصورت موردی برخی از مصاحبه‌ها را با لهجه اصلی مصاحبه شوندگان ضبط کنند هم کمکی به حفظ لهجه‌ها که بخشی از هویت شهرها می‌باشد کرده اند، دیگر اینکه کمک می‌کنند تا در آینده تغییرات تدریجی در لهجه‌ها در اینگونه مصاحبه‌ها ثبت شود .هرچند این موضوع چندان جدی به نظر نمی‌رسد ولی نگاه به این موضوع موجب می‌شود در تحقیقات تاریخ شفاهی کارکرد تازه‌ای به آن افزوده گردد.

غلامرضا آذری خاکستر



 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.