|
خاطرات ناتمام
|
اشاره: هفته گذشته عزت الله سحابی از سرشناسترین مبارزان ملی- مذهبی در شش دهه گذشته در 81 سالگی در گذشت. در مقاله زیر محمود فاضلی، ضمن معرفی کتاب خاطرات وی، بخشهایی از آن را نقل کردهاست.
زمانی که جلد اول کتاب «نیم قرن خاطره و تجربه» مهندس سحابی در 1386 توسط انتشارات فرهنگ صبا در 446 صفحه منتشر شد، تا حدود زیادی توانست بخشی از خلاء موجود در زمینه تاریخ شفاهی دهههای اخیر را با خاطرات یکی از فعالان سیاسی دهههای اخیر جبران نماید. زندگی سیاسی و فرهنگی پرفراز و نشیب عزت الله سحابی، که تجربههای گوناگونی چون مبارزات مخفی زیرزمینی، بارها شکنجه و زندانی شدن، ارتباط با شخصیتهای سیاسی و سازمان مجاهدین، عضویت در شورای انقلاب، نمایندگی مجلس خبرگان قانون اساسی و مجلس و روزنامه نویسی را در بر دارد، بخشی مهم از تاریخ معاصر ایران است و خاطرات او میتواند از اسناد و مراجع معتبر تاریخی به شمار رود. سحابی دانشآموخته رشته مهندسی مکانیک دانشگاه تهران بود و در سالهای ۱۳۲۷ و ۱۳۲۸ در مجله فروغ علم و در سالهای و ۱۳۳۱ و ۱۳۳۲ در مجله گنج شایگان به عنوان سردبیر این نشریات فعالیت میکرد. او در سال ۱۳۷۰ نیز مجله ایران فردا را منتشر کرد. سحابی اعتقاد راسخی به انتقال تجربه داشت. در سالهای74و 75 سلسله جلساتی در موسسه پیامهاجر متعلق به خانم طالقانی برگزار شد که سحابی در آنجا خاطرات دوران مبارزه تا سال71 و جریان انتشار مجله ایران فردا را به صورت اجمالی نقل کرده بود. نوارهای این جلسات پیاده و تنظیم شد و پس از تکمیل بخشهایی از آن، صفحه بندی و آماده نشر شد. وی کتابش را با آیات 137 و 138 سوره آل عمران آغاز میکند: «پیش از شما مللی بودند و رفتند پس در اطراف زمین گردش کنید تا ببینید چگونه عاقبت هلاک شدند آنانکه وعده خدا را تکذیب کردند. این کتاب (قرآن) حجت و بیا نیست برای عموم مردم و راهنما و پندی برای پرهیز کاران». وی هدف اصلی خاطره نویسی را، یادآوری حوادث و انتقال تجربیات فردی و اجتماعی و همچنین تحولات فکری خویش به نسل جوانتر میداند. سحابی در این روایت بیش از آن که بازگویی تاریخ را مدنظر داشته باشد، مشاهدات شخصی خود را بیان و به تحلیل ساده ای از حوادث مهم تاریخی مؤثر بر خاطراتش پرداختهاست. خاطرات سحابی از شهریور 1320 آغاز میشود. وی این سرفصل را به دلیل هجوم نیروهای متفقین به ایران و سپس تحولاتی که این سرزمین را تحت تاثیر قرار دادهاست، انتخاب کردهاست. در بخشهای آغازین کتاب وی خاطراتی از دوران کودکی و نقش برجسته پدرش در زندگی و مشکلات معیشتی آن دوران ذکر کردهاست. او در ادامه به بيان مختصري از چگونگی ظهور و سقوط رضاخان، انتقال سلطنت به محمدرضا پهلوي، شكلگيري احزاب و جمعيت ملي، ماهيت جبهه ملي، مبارزه براي ملي شدن صنعت نفت و كودتاي 28 مرداد میپردازد. کتاب در 6 دوره تاریخی، خاطرات سحابی را از 1320 تا 1357 دربر میگیرد. از بخشهای مهم این خاطرات دوره چهارم (1339 تا 1342) انتشار اطلاعیه ای به نام نهضت در نوروز 1342 است که منجر به دستگیری وی و 16 تن از دوستانش میشود. آنها به جرم شرکت در کلاس سیاسی نهضت که زیر نظر رحیم عطایی در منزل احمد صدر حاج سید جوادی تشکیل میشد، در شب دوم خرداد 1342 دستگیر و روانه زندان میشوند. سحابی در مدت چهار سال زندان با بسیاری از چهرههای سیاسی وقت آن دوران آشنا میشود و همین امر موجب ورود تمام عیار وی به عرصه سیاسی میگردد. وی در این بخش به وقایع سال 1342 بویژه فعالیت نهضت آزادی و حزب توده بهعنوان دو گروه متشکل این دوره که رهبرانش در زندان بوده و امکان فعالیت موثری نداشتهاند، میپردازد. در دوره پنجم که سالهای 1342 تا 1350 را در بر میگیرد، خاطرات دوارن تبعید در برازجان که سحابی از آن به عنوان «دژ برازجان» یاد میکند، گرد آمدهاست. در این بخش موضوعات آموزشی در زندان و آزادی پس از چهار سال به همراه ابوالفضل حکیمی و محمدمهدی جعفری در اردیبهشت 1346 مورد اشاره قرار گرفتهاست. وی در ادامه به فعالیتهای نهضت آزادی در خارج از کشور با نام نهضت آزادی و یا جبهه ملی سوم از جمله تالیف و نشر کتابهایی همچون«مجموعه نطقهای مدرس، مکاتبات مصدق، مدافعات مهندس بازرگان، شورشگری و ضد شورشگری، افضل الجهاد و...» اشاره میکند. به گفته وی بسیاری از مبارزانی ایرانی که به اروپا رفته بودند در تماس با اعضای نهضت در خارج از کشور متحول شده بودند . از جمله این افراد مرحوم شهید رجایی بود که تحت تاثیر فعالیت و نوع زندگی آنها قرار گرفته بود. رجایی در سال 48 به فرانسه رفت و حدود یک سال آنجا ماند و اطلاعات و اخبار و پیامهایی زیادی با خود به ایران آورد. رجایی پس از بازگشت به سحابی گفته بود خیلی تحت تاثیر اعضای نهضت آزادی در اروپا و به خصوص زندگی ساده و بیپیرایه آنها قرار گرفتهاست. سحابی در این بخش نتیجه گیری نمودهاست «نهضت آزادی را میتوان پیشگام جنبش نوگرایی اسلامیدر ایران دانست که پایه گذار آن مهندس بازرگان، مرحوم طالقانی و دکتر سحابی بودند. نهضت آزادی برای اولین بار نظریه دین از سیاست جدا نیست و این که فعالیت سیاسی محتاج به یک مبنای عقیدتی و ایمانی و مذهبی است را مطرح کرد. نهضت آزادی از جهت فعالیت سیاسی و مبارزه یک جمعیت شفاف و در عین حال رادیکال بود». عزت الله فرزند یدالله سحابی است و پدرش از قدمای ملی مذهبیاست كه یار اصلی مهندس بازرگان بود. یدالله سحابی نویسنده كتاب خلقت انسان بود كه در كنار آثار مرحوم بازرگان، جایگاه ویژه ای در تفسیر علمیدین داشت. اما عزت الله که جوان تر و فعال در عرصه مبارزه در سالهای پس از 40 تا انقلاب اسلامیبود در جمع نهضت آزادی رادیكالتر بود و برخی ازدیدگاههایش با بازرگان متفاوت بود. سحابی در این بخش به ضعفهای نهضت آزادی از جمله ضعف در مسائل آموزشی، تشکیلاتی اشاره و نمونههایی ارائه میکند. نهضت یك تشكیلات خانوادگی بود و به هیچ وجه روابط حزبی در آن وجود نداشت. وی سپس به چگونگی تشکیل سازمان مجاهدین خلق اشاره و خاطراتی در این باره نقل میکند. وی از دیدار خود با سه تن از بنیانگذاران سازمان در منزل ایشان و تشریح برنامههای سازمان، کیفیت عضوگیری، نحوه کار با افراد از سوی این سه نفر میگوید. سحابی که از تشکیل سازمان در این زمان رضایت کامل دارد، به برخی انتقادهای موجود در مطالعات مجاهدین اشاره کردهاست. سحابی در این بخش خاطراتی از این سازمان از جمله ارتباط میان روحانیون و دستگیری اعضای سازمان را بشکل فشرده نقل میکند. وی در بخشی از کتاب علاوه بر طرح دو فرضیه دربارهاعدام نشدن مسعود رجوی یعنی تلاشهای حقوقی كاظم رجوی، برادر مسعود در اروپا و نیز همكاری مسعود رجوی با ساواك فرضیه جدیدی مبنی بر نقش شوروی در پیغام به شاه برای عفو مسعود رجوی مطرح نمودهاست. سحابی در پاورقی مینویسد: «البته من پس از آزادی از زندان در سال 57 از دوستان قدیمیشنیدم كه آقای میرفندرسكی كه در آن زمان سفیر ایران در شوروی بودهاست در خاطرات خود آوردهاست كه پس از ختم محاكمه مسعود رجوی، از طرف رئیس دولت شوروی (لئونید برژنف) مرا احضار كردند و صریحا به وسیله من به شاه پیام فوری فرستاد كه مسعود رجوی نباید اعدام شود و من به تهران آمدم و این پیام را به اعلیحضرت رسانیدم و به دنبال همین پیام بود كه مسعود رجوی مشمول عفو شاه قرار گرفت.» وی از نگرانیهای محمد حنیف نژاد به خاطر ضعف مسائل اعتقادی در میان اعضای سازمان در سال 50 و پیش از دستگیری او یاد میكند و مینویسد: «محمد آقا آن زمان متوجه شده بود كه ماشینی را ساخته و به راهانداختهاست كه به طور مرتب هم كار میكند ولی به سمت چپ منحرف میشود.» بدنبال دستگیری اعضای این سازمان، سحابی در محل کارش بار دیگر دستگیر میشود. در این بخش خاطرات اندکی نقل شدهاند که میتواند ناشی از فراموشی تدریجی خاطرات باشد. انتقال سحابی به زندان قزل قلعه و اختلافات مجاهدین، شریعتی و مجاهدین، روحانیت و سازمان مجاهدین از موضوعات پایانی این بخش است. بخش ششم خاطرات که در سالهای 1350 تا 1357 را در بر دارند به کودتا در سازمان مجاهدین پرداخته و در بخشی از آن آمدهاست: «آگاهی از موضوع کودتای درون سازمان و شهادت مجید شریف واقفی و دو تن دیگر از اعضای مذهبی سازمان که در پی این تحولات به وقوع پیوسته بود برای من بسیار سنگین بود. هیچ گاه از خاطرم نمیبرم که پس از آگاهی از این واقعه، ناگهان پاهایم سست شد و نزدیک بود در همان محل ملاقات نقش بر زمین شوم.» پایان بخش کتاب، انتشار متن مدافعات ایشان در دادگاه تجدید نظر نظامیدر فروردین ماه 1343، تصاویری از دوران کودکی، زندان، اسناد ساواک، تصاویری از مطبوعات آن دوران و تصاویری از اعضای خانواده و دوستان نزدیک است. سحابی در جلد اول خاطراتش تلاش داشتهاست غبار از خاطراتش بزداید و غم و شادی زندگی و آرمانهای شصت سالهاش همچون عدالت و جامعه ای عاری از تبعیض و فساد را برای عموم به تصویر کشد. در این تلاش، گذر زمان بر حافظه سحابی و شفافیت بعضی از موضوعات تاثیرگذار بودهاست. خاطراتی كه سالها پس از زمان رخدادها نوشته میشوند، در ذهن بازسازی شدهاند و قالبهای متفاوتی از آنچه آن روزگار رخ داده به خود گرفتهاند. با این حال اشاره به برخی از رویدادها جالب و قابل استفادهاست. با سفر ابدی سحابی این پرسش وجود دارد که آیا خاطرات سحابی جلد دومینیز دارد؟
محمود فاضلی
|